همه آمد و رفتهای “فراز”
هورنیوز – نفت در نخستین گام “فراز” را جایگزین “فیروز” کرد و او هم نیامده دست به خریدهای آنچنانی چون مرتضی اسدی، جاسم کرار، فرید بهزادیکریمی و داوود نوشیصوفیانی زد؛ خریدهایی که خوزستانیها و آبادانیها را به تجربه لیگی متفاوت امیدوار کرده بود. مسوولان نفت در ادامه نیز لوسیانو پریرا، مگنو باتیستا و آگستو سزار را به برزیل ایران آوردند؛ جایی که دل تمام هواداران آن به عشق فوتبال میتپد و در هر کوی و برزن آن تب فوتبال بالا است.
با آغاز لیگ و بازیهایی که نفتیها به ویژه در ورزشگاه تختی آبادان به نمایش گذاشتند، دوباره صدای “هلل یوس هل یوسه” هواداران نفت لرزه بر اندام حریفان انداخت ولی نفت علیرغم انتظارات خیلی نتوانست با ثبات کار کند؛ در یک بازی به نتیجه ایدهآل رسیدن و در بازی دیگر متحمل شکست شدن، نشان میداد که این نفت شاید با این بازیکنان خوب داخلی و خارجی نتواند آرزوی آسیایی شدن هواداران خود را برآورده کند.
در این میان فراز کمالوند هم متحمل فشارها، حاشیهها و سردرگمی شد؛ به صورتی که در طول لیگ چند بار حرف از رفتن به میان آورد، اگرچه خیلی زود از این تصمیم خود منصرف میشد و در نهایت تا پایان در کنار نفت ماند. او به دنبال همین سردرگمی قبل از دیدار با پرسپولیس در جام حذفی پس از مشکلاتی که برایش ایجاد شد، گفت: “مثل بقیه نیستم که آقایان نگذاشتند مربیان قبلی بمانند. بیدی نیستم که با این بادها بلرزم؛ با قدرت به کارم ادامه میدهم.” او درست بعد از همین دیدار هم عنوان کرد: “تیم را بین چهار تیم حذفی و شش تای لیگ برتر تحویل میدهم و فردا برای فسخ یک طرفه به فدراسیون خواهم رفت.”
کمالوند حتی قبل از دیدار با پیکان در نشست خبری گفت:” اگر وضعیت تغییر نکند احتمال ماندن من در این تیم ضعیف است” و بازهم بعد از این بازی عنوان کرد: “قطعا از نفت جدا میشوم، چون فایدهای ندارد.”
کمالوند دو روز بعد از همین دیدار طی یک مصاحبه گفت: “قلبم با صنعت نفت است، دلم میخواهد بمانم” ولی بعد از شکست مقابل گسترش فولاد باز کمالوند حرفهای دیگری را به میان آورد و عنوان کرد: “از همان هفتههای ابتدایی جو بدی در آبادان وجود داشت. میباختیم، ناسزا میگفتند و مساوی هم میکردیم باز هم فحش میدادند. ما حتی یک بار بازی را برده بودیم اما وقتی از زمین بیرون میآمدیم، من دیدم که دو سه نفر به بازیکنان من “تیکه” انداختند! بازیکن پیش من آمده و میگوید “آقا فراز، مگر ما چه کار کردیم که روز و شب، در زمین، بیرون زمین و در فضای مجازی باید فحش بشنویم؟ شما جای من بودید چه کار میکردید؟”
اینها نشان میداد که کمالوند در نفت هنوز نمیدانست به دنبال چه چیزی است؛ زیرا وقتی کمالوند شکست نمیخورد و آرامش داشت از اینکه “کار کردن در آبادان بسیار راحت است و این مردم خیلی به من لطف دارند”، صحبت میکرد. او حتی عنوان کرد که “باید شرایط باشگاه تغییر کند، چرا که مشکلات زیادی وجود دارد که اگر حل نشوند، نمیتوانم کار کنم.”؛ صحبتی که نشان از تصمیم جدی کمالوند برای جدایی از نفت داشت، هرچند تصمیمش خیلی دوام نداشت و سه روز بعد از گفتن این صحبت در اینستاگرام شخصیاش نوشت: ” امان از دلبستگی!”.
به دنبال این سردرگمی حتی در مقطعی جاسم کرار و سوشا مکانی هم از طریق اینستاگرام خود با نفتیها خداحافظی کردند، هرچند آنها هم نرفتند و تا پایان با نفتیها ماندند. به نظر میرسد آنچه طلایی پوشان را از هدفی که به دنبال آن بودند دور کرد، حرف از این رفتنهایی بود که هر بار تن و بدن هوادار نفت که تمام زندگیاش صنعت نفت و این فوتبال است را میلرزاند.
به نظر میرسید نفتیها خودشان تمرکزشان را برهم زدند، در حالی که خیلی از کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال خوزستان نیز بارها طی مصاحبههای مختلف اعلام کرده بودند که نفت آبادان با این بازیکنان خوب داخلی و خارجی، میتواند حداقل به سهمیه آسیایی برسد.
مسوولان نفت آبادان هم خیلی برابر حرفهای کمالوند واکنش نشان نمیدادند و مشخص نبود علت این سکوت چیست؛ در ادامه نیز کمالوند بعد از دیدار با سایپا پرده از اختلاف خود و مدیرعامل باشگاه برداشت و گفت: “از عیسیزاده گله دارم و اگر شرایط باشگاه تغییر نکند این آخرین بازی است که من اینجا هستم. دو ماه است به این باشگاه آمدهام و هیچکس کارش را به درستی انجام نمیدهد.” او پس از بازی با پرسپولیس در ورزشگاه آزادی، عنوان کرد: “مدیرعامل و هیاتمدیره باشگاه هیچ رسیدگی به ما نمیکنند. تعمدا به بازیکنان پول نمیدهند. با این حال بگویم من یک ثانیه هم دیگر با این مسوولان کار نمیکنم.” صحبتهایی که هواداران را کاملا دچار سردرگمی کرده بود.
البته کمالوند پس از آشتی با مدیرعامل باشگاه نیز گفت:”من با آقای عیسیزاده رفیق هستم و باعث و بانی آمدن من هم به این شهر ایشان است. آقای عیسیزاده کارمند وزارت نفت است و کسی فکر نکند شکافی بین من و عیسیزاده وجود دارد. ما با یکدیگر رفت و آمد خانوادگی داریم. عیسیزاده تهران میآید، میهمان ما میشود و من هم وقتی همسرم که بعد از دو ماه به اینجا (آبادان) آمده بود، این دو روز میهمان آقای عیسیزاده بودیم. کسی از آب گلآلود ماهی نگیرد.” این حرفها بیش از پیش نشان میداد که کمالوند و تیمش دچار سردرگمی عجیبی شدهاند.
اما این تناقضات کلامی پایانی نداشت و کمالوند بعد از بازی با سپیدرود رشت نیز اعلام کرد که “۹ بازی دیگر میهمان آبادانیهای خونگرم هستم و سال آینده این تیم با مربی دیگری کار خواهد کرد.” چند روز بعد هم گفت:” اشتباه برداشت شد؛ من میمانم.” بعد از بازی با تراکتورسازی در تبریز نیز گفت: “بعد از کسب تجربه در تیمهای مختلف، احساس میکنم وقتش رسیده که برای فصل آینده، با تیمی باشم که بتوانیم برای قهرمانی جهش داشته باشیم.”
حرفهای کمالوند نشان میداد که او شاید شرایط مناسبی در این تیم ندارد و در مقطعی که نفت به بحران مالی برخورد کرد، عرصه بر او و بازیکنانش تنگتر شد، اگرچه مجموعه مدیریتی صنعت نفت تا پیش از ورود به بحران مالی هیچگاه به خواستههای کمالوند “نه” نگفته بود.
به دنبال تمام این صحبتها و تناقضات کلامی، برخی کارشناسان خوزستانی معتقدند که “چرا کمالوند که بارها خود را به عنوان منجی نفت مطرح کرد، هیچگاه عنوان نکرد که اگر این باشگاه پول لازم را فراهم نمیکرد، نه بهترین بازیکنان خارجی لیگ برتر صنعتنفتی میشدند، نه زمین چمنی آماده و مهیا میشد، نه اردوهای داخلی و خارجی نفت بیشتر از تمامی تیمهای لیگ برتر به ۴۰ روز میرسید و نه او و یکسری از بازیکنان تیم بیش از نیمی از مبلغ قراردادشان را دریافت میکردند”.
در این میان اصلا علت سکوت مسوولان باشگاه مشخص نشد و شاید این سکوت به دلیل حاشیه نرفتن بیشتر تیم بود؛ اگرچه نفت امسال میتوانست بهتر از این هم کار کند ولی نمیتوان روی رتبه خوب تیم که پس از سالها بیثباتی به دست آمد هم چشم بست.
اما اکنون حرف از پایان همکاری کمالوند و نفت آبادان در میان است و گزینههایی چون قلعهنویی و قطبی و چند گزینه خارجی مطرح هستند و آنچه مسوولیت مسوولان نفت را بیشتر کرده، این است که با تصمیم درست و به موقع، کمک کنند تا فصل هجدهم، فصل آسیایی شدن برزیلیهای ایران باشد.
یادداشت: پریسا زنگنهمنش