ماجرای دلتنگی پادشاه عربستان برای هاشمی

هورنیوز – شگرد آقای هاشمی در سیاست این بود که اول واقعیت را می‌پذیرفت و بعد آن را هدایت می‌کرد. اساسا یکی از برجستگی‌های آقای هاشمی واقع‌گرایی ایشان بود؛ ویژگی‌ای که در موارد مختلف از جمله در تعامل ایشان با سعودی‌ها به خوبی مصداق پیدا می‌کند. ایشان در حالی که عده‌ای سعودی‌ها را سزاوار لعن می‌دانستند، با آن‌ها تعامل می‌کرد و نتیجه هم می‌گرفت و اتفاقا از آبی که برخی می‌گفتند اصلا ماهی در آن نیست، شاه‌ماهی ‌گرفت.

آقای هاشمی به من گفت که در یکی از سفرهایشان به عربستان در گفت‌و‌گو با ملک عبدالله، مشکلات و اختلافات دو کشور را در پنج کمیته جمع کردند و قرار شد همه آن مسائل در این پنج کمیته حل و فصل شود. ایشان از این سفر با دست پر برگشت؛ اما یکی از تأسف‌های تاریخی ما این است که احمدی‌نژاد این دستاوردها را بایگانی کرد. او در حالی این توافقات را نادیده گرفت که وقتی به عربستان می‌رفت، جلوی دوربین‌ها دست در دست ملک عبدالله، انگشتش را به نشانه اتحاد و… بالا می‌برد. پس از سفر او شنیدم ملک عبدالله گفته بود این رفتار از رئیس‌جمهور یک کشور بعید است که پنجه در پنجه من پیرمرد بکند و مرا جلوی دوربین به این طرف و آن طرف بکشد و رو به دوربین‌ها دست تکان بدهد. اگر احمدی‌نژاد با سعودی‌ها مخالف بود، چرا به عربستان می‌رفت و این حرکات سبک را نشان می‌داد؟!

بعد از اینکه توافقات هاشمی با ملک عبدالله اجرایی نشد، سعودی‌ها رنجیده‌خاطر شدند و آن‌گونه که به یاد دارم در سال بعد رئیس‌جمهور را به حج دعوت نکردند، در حالی که در همان ایام شاهد بودم ملک عبدالله در طول یک سال دو دعوت‌نامه برای آقای هاشمی فرستاد و او را به حج دعوت کرد، حتی در نامه‌ای به آقای هاشمی نوشت چرا به حج نمی‌آیید، دلم برای شما تنگ شده است. افسوس که از این فرصت‌های طلایی در جهت تقویت و بهبود روابط دو کشور استفاده نشد.

https://hoorkhabar.ir/646875کپی شد!
170