شانس یک پرواز دیگر!

هورنیوز – وقتى که هواپیما از باند فرودگاه مهرآباد پرید همه مسیر پرواز را من از تصاویر مونیتورى که روبرویم بود، بخوبى مى دیدم.برخلاف همیشه که پنجره می توانست تعیین کننده امتداد نگاه من به چیزی باشد.

معمولا در کمتر از لحظاتی در این قاب شفاف قرار می گرفت و بلافاصله در پشت سرم محو می شد. وقتی کناره پنجره می نشستم و زمین را نظاره می شدم خودم را ریزتر از چیزی می یافتم که حالا بر روی صندلی هواپیما نشسته است و با کمربند ایمنی خودش را در آن مچاله کرده تا نکند با تکانی به گوشه ای پرتاب شود. حالا لحظه به لحظه از تصاویر زمین کاسته مى شد و آسمان در قاب روبرویم جای آن را می گرفت.تصویر داشت یکدست سفید می شد و دیگر ردی از یک چراغ هم که نشانه ای از زمین بود در آن نبود.

هواپیما اوج یافت و با هر جهشى در میان ابرها بیشتر غوطه مى خورد .مثل اینکه پله به پله بالاتر می رفت و با هر پله همه هیکل بزرگ هواپیما با زوری که از زوزه موتور بگوش می رسید،به جلو انداخته می شد.تا اینکه احساس نمودم هواپیما برفراز ابرهاست.حالا در انتظار این بودم که دیگر از تکان هاى  نخست خبرى نباشد که ناگهان تصاویر روبرویمان توده بزرگى از ابر را نشان مى داد که در حال بلعیدن جسم کوچکى دهان خویش را باز نموده است.به یکباره هواپیما جهشى ناگهانى به بالا پیدا نمود و پس از آن بی مقدمه یکباره به پایین آمد.قبلا در هواپیما با چاله هاى هوائى مواجهه شده بودم حالا هم این تصور در من تقویت شد که  در همان چاله هاى هوایى بایستى تمرین اعصاب نمایم .

پس از آن هواپیما آرام شد.کمی مطمئن شدم.در این جور مواقع دم به دم میان خوشبینی و بدبینی در سرگردانی.دیدن کارکنان پرواز ترا مطمئن می کند که چیزی نیست اما اگر کمترین ردی از احتیاط یا دستپاچگی در مهماندار یافتی،هری دلت می ریزد که حتما اتفاقی در شرف وقوع است.حالا صدائی که خودش را خلبان معرفی می کند ترا در اضطراب غافلگیر می کند.تردید به یقین می رسد که پس از این تنش حتما چیزی پیش آمده .او در حالیکه تلاش می کند کلماتش شمرده و کشیده و سنجیده باشد،می گوید:

–  مسافران گرامى! بعلت اینکه هواپیما بعد از برخواستن از فرودگاه مهرآباد با نقص فنى در قسمت خنک کننده روبرو شده از این جهت و برای ایمنی شما مسافران ما مجددا به فرودگاه مهرآباد باز مى گردیم.

کلام خلبان با همین جملات کوتاه و بدون اضافه ای به پایان می رسد. سکوت با نگاههاى کنجکاو مسافران توام مى شود .چشمها حالا بیشتر از زبان بکار افتاده اند.مدام به چهار سو کشیده می شوند.در همان حال گوشها هم تیز است تا کمترین صدای ناموزونی را به تفسیر بکشد و آن را به حادثه ای متصل کند.تلاش می کنم دریابم که بوی خاصی به مشامم می رسد یانه؟ کسی نمی داند چقدر از حرفهای خلبان را باور کند؟آیا واقعیت همان است که او می گوید و یا پشت پرده ای هم هست.

شوکى که به همه وارد شده با گرمائی که درحال افزایش است ،توام شده و همه مجبورند با هرچه دستشان می رسد خود را باد بزنند.دلشوره را بخوبى مى توانستى از چهره همه دریابى .هواپیما بصورت گستاخانه ای در دل آسمان درحال تغییر مسیر است و به یک سو خود را ولو کرده است.صدای هیچکس در نمی آید.هنوز ترکیبی از امید و نومیدی وجود همه گرفته و مجبورند به تنها کسی که اعتماد کنند ،خلبان است.

در حقیقت هیچ راهی بجز اعتماد به او وجود ندارد زیرا کسی بیشتر از آنچه او پشت بلندگو گفت،نمی داند.بخصوص اینکه رفت و آمد مهمانداران هم کم شده و روی صندلی شان نشسته و کمربند های ایمنی را بسته اند و مثل ما منتظر بنظر می رسند.

همه حواسها در چشمها متمرکز شده و چشمها هم مستقیما به مونیتور روبرو زل زده اند.

همه بدنبال ردی از زمین می گردند . فکر می کنند هرجا تلنباری از نور بود احتمالا آنجا تهران است.یکی به آرامی خط فرضی توی تصویر را نشان می دهد که باند فرودگاه است اما باکمی تامل در می یابد که توهمی بیش نبوده است. هر لحظه سنگینی گذشتنش را بر دوش تک تک مسافران انداخته است.اینکه پس از هر لحظه ای صدائی از موتور هواپیما به گوش نرسد چرخه امیدی است که مدام در دلهای مسافران می رود و باز می گردد.

زمانى هم که این  دلشوره به پایان رسید و چرخهاى هواپیما در پارکینگ مخصوص از حرکت بازماندند، زنى جوان از وسط هواپیما فریاد اعتراض خود را بلند کرد و بسیارى هم او را همراهى مى کردند .اما عده اى هم از اینکه یکبار دیگر در سفرهاى هوایى داخلى جان سالم بدر برده بودند ،بلند بلندخدا راشکر مى کردند .

بعد از یک ساعت که در هواپیما ماندیم سرانجام مسافران را به هواپیماى دیگرى انتقال دادند.آنجا هم یک ساعت ماندیم ومنتظر. هرچند تعدادى از مسافران از اینکه یکبار دیگر جانشان را در درون هواپیما بگذارند پشیمان شده و از ادامه سفر انصراف دادند و وارد هواپیماى جدید نشدند.

سرانجام وقتى زمان نیمساعت از روز بعد را نشان مى داد چرخهاى هواپیما بر باند فرودگاه اهواز نشست و ما باورمان شد که شانس دیگرى براى مسافرت هوایى در داخل کشور حتما برایمان فراهم خواهد آمد.

ساعت ٢١ چهارشنبه پرواز ۱۰۹۸ هواپیمای ماهان به سمت اهواز به پرواز در آمدو ۱۵ دقیقه از پرواز گذشته بود که خلبان اعلام کرد به علت نقص فنى به فرودگاه تهران باز مى‌گردد.

https://hoorkhabar.ir/610209کپی شد!
86