فشار اقتصادی دوچندان به مردم با افزایش قیمت روزانه کالاها در خوزستان
هورخبر – بازار آشفته موادغذایی از کمبود تا گرانی معضل اصلی مصرفکنندگان در خوزستان شده است. بهانه افزایش قیمت ارز تا جنگهای منطقهای فضا را برای گرانی در افزایش نرخها فراهم کردهاست.
انتشار گزارش اخیر مرکز آمار ایران نیز از متوسط قیمت کالاهای خوراکی منتخب در مناطق شهری کشور در مهرماه ۱۴۰۲ بیانگر افزایش قیمت، در گروه نان و غلات، اقلام برنج خارجی درجه یک با ۴,۶ درصد و شیرینی خشک با ٢.٧ درصد بیشترین نسبت به ماه قبل است و همچنین بیشترین کاهش قیمت مربوط به برنج ایرانی درجه یک با ٣.٢- میباشد.
در گروه گوشت قرمز، سفید و فرآوردههای آنها هم، اقلام “ماهی قزل آلا” با ٧,٨ درصد و گوشت گاو یا گوساله با ٣.٢ درصد بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشتهاند.
بررسی تورم یک ساله این ۵۳ اقلام خوراکی نشان میدهد، گوشت گوسفند با رشد ۱۵۰ درصدی و گوشت گاو یا گوساله با رشد ۱۳۲ درصدی قیمت در صدر گرانی بودهاند و کنسر تنماهی با رشد ۱۰۹ درصدی قیمت در رتبه بعدی است.
بازار خوزستان مدتهاست راه خود را در پیش گرفته ؛ بدون اینکه نظارتی باشد و یا حتی توجهای به گزارشات انتقادی رسانهها، تذکرات سازمانهای نظارتی و حامی حقوق مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، باشد.
گویی همه چیز دست به دست هم داد تا بازار به رونق افتد و شاید هم بازار در رکود غرق شود. تیغی دو لبه که این روزها بدجوری به جان بازار افتاده است ،هر چقدر که پیش میرود، ریشههای رکود در بازار عمیقتر میشود و زمان هم که میگذرد، مردم نه تنها برای خرید مشتاق نمیشوند بلکه تقاضایشان فروکش میکند، بنابراین تا این جای کار، زور نخریدن بر تحریک تقاضا چربیده است.
در دید عامه مردم خردهفروشان متهم ردیف اول گرانی هستند در حالی که فعالان صنفی خواربارفروشی، باتوجه به رقابتی بودن بازار قیمت فروششان از قیمت روی پاکت اجناس، هم پایینتر است؛ همین وضعیت با توجه به جیب و درآمد مردم باعث تغییر خرید اجناس اساسی و موردنیاز شدهاست.
مردم همراه افزایش تورم در جامعه زندگی میکنند، اما تغییری در درآمدهایشان اتفاق نیفتاده است. سبقت افزایش قیمتها از درآمدها باعث نگرانی کوچک شدن سفرههای مردم شده؛ البته این یک واقعیتی است که متولیان امر خیلی تأیید نمیکنند.
متاسفانه در شرایط فعلی بسیاری از مردم به ویژه در شهرها، دیگر توان خرید اجناس مورد نیازشان را ندارند.
از فست فودیهای مختلف فروش فلافل تا کباب ترکی از یک سو و رستورانهای سرپایی با فروش جوجه کباب و کباب کوبیده و انواع خورشت، دیگر میزبان مردم نیستند. بارگرانی موادغذایی علاوه بر حذف برخی موادغذایی از سفرهها، بازار مصرف غذاهای بیرونی را نیز کساد کرده است.
با نگاهی به وضعیت معیشت مردم و با مقایسه قیمتها در بازه زمانی ۱۴۰۲-۱۴۰۰ حقایق تلخی بر مردم و کارشناسان اقتصادی عیان میشود که راه گریزی از آن نیست؛ همچنان صفهای مرغ منجمد طولانی است و گوشت قرمز مهمان سفرههای از ما بهتران!
محمد راضی جلالی سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری خوزستان در این خصوص اظهار داشت: قیمت گوشت قرمز در بازار استان به طور قابل توجهی افزایش یافته است. گوشت گوساله هرگز از گوسفند گرانتر نبوده است و این اتفاق در استان خوزستان رخ داده است.
حمیدرضا فلاح مدیرکل صنعت، معدن و تجارت خوزستان، قیمت گوشت قرمز در طول سال جاری با یک افزایش ۵۰ درصدی روبرو شده است. به منظور تعدیل قیمت، گوشت قرمز وارداتی در ۱۳ استان کشور در حال توزیع قرار دارد.
این مقام مسئول ادامه داد: با وجود ضرورت اختصاص سهمیه واردات به خوزستان، تاکنون این موضوع به طور کامل محقق نشده و قیمت گوشت قرمز در بازار همچنان بالاست.
علی اکبر حسینی محراب استاندار خوزستان هفته گذشته ضمن تاکید بر لزوم برنامهریزی بلندمدت، واردات گوشت قرمز را تنها راهکار کوتاهمدت کنترل بازار عنوان کرده است. اما مسئولان سازمان جهاد کشاورزی از ممنوعیت واردات دام زنده به استان خبر دادهاند.
سازمان جهاد کشاورزی خوزستان اعلام کرد: علیرغم پیگیریهای مکرر، همچنان مجوز واردات به خوزستان صادر نشده و مانعی برای تامین گوشت موردنیاز بهشمار میرود.
بنابراین میتوان گفت: از چالش مهم سال ۱۴۰۲ گرانیهایی است که کمر مردم را میشکند و قابلتحمل نیست، یعنی حقوق یک کارمند متوسط ده میلیون هم اگر باشد با وجود گوشت کیلویی ۵۰۰ هزار تومان چگونه زندگی کند؟ از این رو نهادهای نظارتی و مسئولان استانی باید با تدابیر عاجل و جهادی برای نجات سفره معیشتی مردم اقدام کنند.
از قیمت کنسرو هم نگوییم بهتر است و طعم برنج ایرانی را نیز باید به دست فراموشی سپرد. کام مردم با شکر گران تلخ است و حبوبات هر روز مرزهای گرانی را رد میکند، لبنیات هم از سبد خانوار در حال حذف شدن است، تخممرغ و نان میماند و یک هزینه ۲۰ هزار تومانی ناقابل برای یک وعده غذای یکنفره.
حرف از هزینه دارو زدن در خوزستان به طنزی تلخ میماند. کاش چارهای اساسی در این باره اندیشیده شود نه اینکه صحبت در نشستها بهانهای باشد برای خودنمایی و دغدغهمند نشان دادن مسوولان!