اصولگرایان مشروط می آیند؛ اصلاحطلبان بی شرط/برگزاری انتخابات خانه احزاب بعد از ۶ سال
١٠ماه مانده به انتخابات مجلس، بالاخره قفل خانه احزاب پنجشنبه با برگزاری مجمع عمومی آن شکسته میشود؛ قفلی که از ابتدای دولت یازدهم انتظار بازشدن آن میرفت اما تا اصولگرایان راضی شوند، دوسالی به تأخیر افتاد، اگرچه آن هم با کلی اما و اگر.
خیلیها هم آن را به آمدن دیرهنگام «مقیمی» نسبت میدهند و معتقدند که نبود متولی برای معاونت سیاسی وزارت کشور، وضعیت خانه احزاب را روی هوا نگه داشته بود. حرف بیراهی نیست؛ از وقتی که «مقیمی» آمد هم جلسات متعددی با فعالان حزبی داشته و هم روند احیای خانه احزاب سرعت گرفت. بااینحال، الان هم اصلاحطلبان بیش از اصولگرایان مشتاق بازگشایی خانه خود هستند. درحالی که اصولگرایان حضور خود را در مجمع و ادامه راه، منوط به شرط و شروطی کردهاند؛ اما اصلاحطلبان گفتهاند که بدون هیچ پیششرطی در مجمع عمومی حضور خواهند یافت. دیروز «فرج کمیجانی»، رئیس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، با اشاره به اینکه در آخرین جلسه این شورا درباره بازگشایی خانه احزاب و مواضع احزاب مختلف تبادل نظر شد، گفت: «مقرر شد تمام احزابی که داعیه اصلاحطلبی دارند بدون هیچ پیششرطی در مجمع عمومی خانه احزاب شرکت کنند». این درحالی است که یکروز قبل جبهه پیروان خط امام و رهبری، بزرگترین تشکل اصولگرا در بیانیهای حضور خود را در مجمع عمومی مشروط اعلام کرد. بعد از تعطیلی شش ساله خانه احزاب در دولت «احمدینژاد»، از ابتدای سال ٩٣ هر روز خبر میرسید که وزارت کشور با گشایش خانه احزاب موافق است و اصلاحطلبان هم پا به رکاب، آماده حضورند ولی اصولگرایان هربار با یک اما و اگر برگزاری مجمع عمومی را به تعویق انداختهاند؛ یکبار خواستار تغییر اساسنامه شدهاند. بار دیگر گفتهاند که باید به جای خانه احزاب، باشگاه احزاب درست شود. یکبار گفتهاند که ما با اصلاحطلبان زیر یک سقف جمع نمیشویم. عمده مخالفتها هم از جانب موتلفهها، و بهویژه شخص «بادامچیان» اعلام شده. او یکبار گفته بود: «خانه احزاب یک اسم بدنام است؛ اصلا بگذارند لانه احزاب». گرچه برای بازگشایی خانه احزاب یک هیأت اجرایی درست شده بود که در میانشان هم اصولگرا بود و هم اصلاحطلب و این یعنی هر دو جناح موافق بازگشایی خانه احزاب بودند؛ اما اخبار حاکی از این است که نگاه «بادامچیان» بر جریان اصولگرایی مسلط شده است. نامه دو روز پیش جبهه پیروان خط امام و رهبری مؤید همین است. به وزیر کشور نامه نوشتهاند و بعد از اعلام شروط خود نسبت به عدم شرکت در خانه احزاب هشدار دادهاند. در انتهای این نامه آمده است: «با هرگونه تصمیمی در این مهم که خانه احزاب را به محلی برای لشکرکشی و رقابت بین جناحها تبدیل کند، مخالف بوده و از حضور در آن خودداری میکنیم.» در این نامه اعلام شده که: «اولا خانه احزاب باشگاهی از احزاب کشور باشد و محلی برای ابزار جناحیشدن نگردد و هیچگونه رقابتی برای قبضهکردن آن توسط برخی احزاب صورت نپذیرد و اداره آن بهصورت مشارکت همه احزاب باشد. دیگر اینکه وزارت کشور را ذیصلاح برای تشکیل جلسات اولیه تا تصمیم نهایی مجموعه تشکلها و احزاب میدانیم تا ضمن تقویت اصل تحزب، ادامه حرکت بر ریل گذشته را که صلاح نیست، تغییر دهد. این جبهه نظر دارد اساسنامه موجود باید تغییر کامل یابد و هیأتی موقت برای تهیه آن تشکیل شود و پس از ارسال پیشنویس برای تشکلهای واجد شرایط و کسب نظرات و پیشنهادات تشکلها و احزاب و تصویب آن توسط مجموعه احزاب و تشکلها، مجمع و باشگاه احزاب جایگاه و شکل مطلوب خود را پیدا کند.»
ماجرای تلاش دوساله
باوجود مخالفخوانیهای اصولگرایان اما از دوسال قبل یک هیأت اجرایی مرکب از تعدادی فعال حزبی اصلاحطلب و اصولگرا پیگیر برگزاری مجمع عمومی خانه احزاب بودند. کمیتهای هشت نفره، شامل چهار اصلاحطلب (موسوی تبریزی، فاطمه راکعی، یدالله طاهرنژاد و امرالله شیخیانی)، یک اصولگرا (حسن غفوری فرد) و سه اعتدالگرا (سیدمحمد میرمحمدی، پورنامدار و اسلامیتبار) بود. اما با این حال پیگیری بازگشایی خانه احزاب به کندی پیش میرفت و انجام آن دشوارتر از آنی بود که به نظر میرسید. تاریخ برگزاری مجمع چندبار عقب افتاد. یکبار تیرماه سال گذشته خبر رسید که بهمنظور تصمیمگیری درباره تاریخ برگزاری مجمع عمومی و انتخابات شورای مرکزی، نمایندگان احزاب اصولگرا و اصلاحطلب که پیگیر احیای خانه احزاب هستند، تشکیل جلسه میدهند. اما خبری از این جلسه هم نشد. در یکی از آخرین اظهارنظرها حسین کاشفی، فعال سیاسی اصلاحطلب و رئیس دوره پنجم «خانه احزاب» گفت که «اسناد و مدارک «خانه احزاب» را که پیش از این مسئولان وزارت کشور دولت قبل مصادره کرده بودند، تحویل گرفتیم و در فرصت مناسب پیگیریهای لازم را برای برگزاری مجمع عمومی ادامه خواهیم داد.» او همچنین گفته بود که خوشبختانه در این مورد و درخصوص انتخابات مجمع عمومی موافقتهای لازم را از وزارت کشور گرفتیم و مشکلی از لحاظ قانونی پیشرو نداریم. در نهایت شورای مرکزی در جلسه دیماه ١٣٩٣ تصمیم به برگزاری مجمع عمومی برای انتخاب اعضای شورای مرکزی و بازرسان گرفت و در اینباره کمیتهای را انتخاب و نامههایی را نیز به مسئولان وزارت کشور ارسال کرد. همزمان تعدادی از اعضای محترم خانه احزاب نیز تقاضای برگزاری مجمع عمومی را طرح کردند. در نهایت به گفته کاشفی با هماهنگی صورتگرفته طی جلسهای با معاون محترم سیاسی وزارت کشور و همچنین مذاکرات انجامشده با متقاضیان برگزاری مجمع، مقرر شد تا بهمنظور همدلی و تعامل با یکدیگر و تقویت فرهنگ تحزب و فعالیتهای حزبی مجمع عمومی خانه احزاب ٣١ اردیبهشت برگزار شود».
ایرادهای اصولگرایان
یکی از ایرادات اصولگرایان، بحث اساسنامه خانه احزاب است. میخواهند آن را تغییر دهند شاید برایشان یادآور روزهای دولت اصلاحات است که در شورای مرکزی، احزاب اصلاحطلب دست بالا را داشتهاند. میترسند راهبری خانه به دست آنها بیفتد. بادامچیان گویا آنقدر از تفوق اصلاحطلبان در شورای مرکزی نگران است که گفته بود: «اصلاحطلبان درصدد هستند جایگاه و پایگاهی برای کار سیاسی خود پیدا کنند. چند نفر دور هم جمع شدند، کمیته اجرایی تشکیل دادند درصورتیکه هیچ انتخاباتی صورت نگرفته است.» او با تأکید بر اینکه نظر قطعی «جبهه پیروان» مخالفت با تشکیل خانه احزاب است، تأکید کرده بود: «اصولگرایان هرگز به اصلاحطلبان کمک نمیکنند تا آنان پایگاهی داشته باشند؛ بنابراین آنان باید اول موافقت اصولگرایان را کسب کنند و معلوم شود که بهدنبال کار سیاسی نیستند.» آیتالله موسویتبریزی، رئیس پیشین خانه احزاب و عضو هیأت اجرایی احیای خانه احزاب، پیشتر گفته بود: «مشکل اینها این است که اکثریت نبودند و آقای بادامچیان رئیس نمیشد. درحالیکه در میان خودشان (اصولگراها) هم آقای بادامچیان رأی کمی داشت؛ یعنی رأی آقای غفوریفرد همیشه بیشتر از آقای بادامچیان بود. آقای دکتر میرمحمدی هم یکی، دو دورهای که آمدند بیشتر از آقای بادامچیان رأی آوردند؛ آقای بادامچیان میان اصولگرایان هم کمتر رأی داشت.» برخلاف آنچه بادامچیان میگوید، تصمیمگیری در شورای مرکزی خانه احزاب برمبنای اساسنامه فعلی براساس اکثریت آرا صورت میگیرد.
یعنی اگر هم در دورهای اصلاحطلبان دست بالا را در شورای مرکزی داشتهاند، به این علت بوده که رأی بیشتری آوردهاند. بااینحال اصلاحطلبان حاضر شدهاند برای همراهکردن اصولگرایان و گرفتن بهانه از آنها یک گام عقب بنشینند و طرحی ارائه کنند که سهم احزاب اصولگرا، اصلاحطلب و حتی اعتدالی در شورای مرکزی متناسب باشد. براساس این طرح، برای هر گرایش سیاسی سهمیهای برابر در شورای مرکزی خانه احزاب تعیین میشود. بهعنوان نمونه اگر شورای مرکزی ٢١ عضو دارد، هر طیف سیاسی سهمی برابر در شورا دارد. به این شکل که هفت عضو از گرایش اصلاحطلبی، هفت عضو از گرایش اصولگرایی و هفت عضو هم از میانهروها حضور دارند. پیشنهادی که به نظر منطقی و منصفانه میرسد. این درحالی است که وزارت کشور بحث تغییر اساسنامه را به بعد از برگزاری مجمع عمومی موکول کرده است. دکتر «اصغر افتخاری»، رئیس مرکز مطالعات راهبردی وزارت کشور، پیش از این به مهر گفته بود در ابتدا باید مجمع عمومی خانه احزاب برگزار و سپس شورای مرکزی انتخاب شود و درنهایت بازنگری در اساسنامه صورت گیرد. «کمیجانی» هم به ایسنا گفته پیشنهادهای مختلفی درباره تغییر در بندهای اساسنامه خانه احزاب مطرح شده است. شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هر شیوهای را که اکثریت مجمع عمومی خانه احزاب تأیید کند، قابلاحترام میداند. اما اصولگرایان گویا حتی همین ایده را هم برنمیتابند که در نامهای به وزارت کشور، حضور خود را مشروط اعلام میکنند. باید تا پنجشنبه صبر کرد و دید بالاخره آیا اصلاحطلبان و اصولگرایان میتوانند زیر یک سقف جمع شوند!