وزیر علوم بعدی چه کسی باید باشد؟ (دکتر کاظم نقندریان)

اهمیت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در پیشرفت کشور بر کسی پوشیده نمی باشد و اکنون که لازم است وزیر علوم بعدی انتخاب شود، لازم است مسئولین محترم در دولت و مجلس شورای اسلامی به ویژگی های لازم برای یک وزیر علوم موفق به شرح زیر توجه نمایند:

۱. داشتن تخصص کنترل کیفیت آماری

طبق نظر سنجی اخیر از اساتید دانشگاه های کشور که توسط دفتر برنامه ریزی و سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری، بعمل آمده است، مهمترین چالش ها و کاستی های رشد علم در دانشگاه های کشور، کمیّت گرایی بجای توجه به کیفیت اعلام شده است. واقعیت این است که کیفیت آموزش عالی سال های متمادی است که فدای کمیت شده و از کنترل خارج گشته است.
با روش غلط فعلی پذیرش دانشجو که بر اساس پر کردن صد ها هزار صندلی خالی دانشگاه های بی کیفیت پولی و نجات این دانشگاه ها از ورشکستگی صورت می گیرد، نه بر اساس سنجش توانائی دانشجو در فهم درسهای سخت دانشگاهی، هر دانش آموز ضعیفی که به سختی توانسته باشد با معدل حدود ۱۰ دیپلم بگیرد و یا آنقدر بی سواد باشد که پاسخنامه آزمون کنکور خود را سفید تحویل دهد می تواند وارد یک دانشگاه بی کیفیت پولی کشور شود و بعد از چند سال با گرفتن نمرات مفت بی سواد فارغ التحصیل شده و با نداشتن حرفی برای گفتن در رشته تحصیلی خود به صف میلیونی بیکاران مدرک دار کشور بپیوندد. بنابراین اولین ویژگی لازم برای وزیر علوم بعدی داشتن تخصص کنترل کیفیت آماری است تا بتواند کیفیت آموزش عالی کشور را تحت کنترل در آورده و آن را به وضع مطلوب برساند.

کنترل کیفیت آماری علم مدیریت در همه جنبه های آن است. با آن می توان فرآیندهای تولیدی را به گونه ای کنترل کرد که معیوبی امکان تولید پیدا نکند. بکار گیری اصول آن در آموزش عالی کشور هم می تواند منجر به فارغ التحصیل شدن دانشجویانی شود که همگی در سطح تخصصی نزدیک به تخصص دانشجویان بهترین دانشگاه های کشور نظیر صنعتی شریف، امیرکبیر و تهران باشند. برای استخدام آنان صف انتظار تشکیل شود و دیگر مشکلی به نام مدرک داران بی سواد بیکار وجود نداشته باشد. در کشورهای پیشترفته نظیر ژاپن که از اصول کنترل کیفیت آماری استفاده می کنند تفاوت چندانی بین کیفیت دانشگاه های این کشور و تخصص فارغ التحصیلان آن ها وجود ندارد و همگی در سطح بهترین دانشگاه های دنیا می باشند.

متاسفانه متولیان آموزش عالی کشور ما که فهم درستی از کیفیت ندارند، با افزایش تعداد دانشگاه های کشور به ۲۶۰۰ دانشگاه، کیفیت را فدای کمیت کرده اند. به جز بخش آموزش عالی روزانه رایگان دولتی که تنها ۱۰ درصد آموزش عالی کشور را تشکیل می دهد و از کیفیت قابل قبولی برخوردار است، بقیه ۹۰ درصد آموزش عالی پولی کشور به شدت از مشکل بی کیفیتی رنج می برد. بزرگترین این دانشگاه های بی کیفیت پولی که تقریبا نیمی از دانشجویان آموزش عالی کشور را پذیرش می کند (در کمتر از چهار درصد رشته ها با آزمون و در حدود ۹۶ درصد رشته ها بدون آزمون)، دانشگاه آزاد اسلامی است که بر اساس اعلام صورت گرفته در جلسه معارفه رئیس فعلی آن اگر تمام واحدهای آن یک دانشگاه در نظر گرفته شود، در رتبه ۵۳۰۰ جهانی یعنی یک رتبه به آخر  قرار می گیرد. وضعیت سایر دانشگاه های پولی کشور نیز بهتر از دانشگاه آزاد اسلامی نمی باشد.

طبق آمار اعلام شده ۴۵ درصد جمعیت ۶ میلیونی بیکاران فعلی کشور درس خوانده اند و چهار میلیون و پانصد هزار نفر دیگر در سال آینده به این افراد اضافه می شود. بدین ترتیب بزودی بازار کار کشور با بیش از ۷ میلیون فارغ التحصیل بیکار مواجه می شود. در میان این بیکاران یک نفر فارغ التحصیل دانشگاه های صنعتی شریف، امیرکبیر، تهران، ….. وجود ندارد. آنچه هست فارغ التحصیلان دانشگاه های بی کیفیت پولی کشورند که بی سواد فارغ التحصیل شده اند و در رشته تحصیلی خود حرفی برای گفتن ندارند.

این وضعیت اسفبار افت کیفیت آموزش عالی کشور که آثار آن از یک طرف در بیکاری میلیونی فارغ التحصیلان بی سواد دانشگاه های پولی کشور خود را نشان می دهد،  و از طرف دیگر نشانه های آن را در مهاجرت روز افزون  فارغ التحصیلان نخبه دانشگاه های رایگان برتر کشور می توان دید، بطور تصادفی بوجود نیآمده است. تخصص سیزده وزیری که از سال ۱۳۵۷ تا کنون سکّان وزارت علوم را بر عهده داشته اند بترتیب، فلسفه، حقوق، بیماریهای قلب، ریاضی، جراحی عروق، بیماریهای حلق و گوش و بینی، مهندسی پزشکی، بیماریهای کودکان، مهندسی برق، مهندسی شیمی، ریاضی ، مهندسی مکانیک و مهندسی برق بوده است. این افراد با نداشتن تخصص کنترل کیفیت آماری فهم غلط خود از کیفیت را بر  آموزش عالی کشور تحمیل نموده و آن را به این وضعیت نامطلوب رسانیده اند.

امروزه تنها ۱۰ درصد از کل متقاضیان ورود به دانشگاه ها جذب دانشگاه های با کیفیت روزانه دولتی رایگان می شوند و بقیه راهی دانشگاه های بی کیفیت پولی می گردند. تعداد زیادی از کسانی که  وارد دانشگاه های با کیفیت روزانه رایگان دولتی می شوند و دانشجویان نخبه و با استعداد کشور را تشکیل می دهند، در مراحل بعدی پس از گرفتن مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و یا دکترای خود، و پس از اینکه منابع قابل توجهی از بیت المال صرف آموزش آنان شده است،  آینده روشنی برای خود در کشور ندیده و راهی کشورهای پیشترفته می شوند. طبق آمار اعلام شده در شرایطی که کل بودجه سالیانه دولتی کشور معادل ۷۰ میلیارد دلار است، هر سال با مهاجرت نخبگان ۱۵۰ میلیارد دلار از کشور خارج می شود.

از ۹۰ درصد متقاضیان ورود به دانشگاه ها که جذب دانشگاه های بی کیفیت پولی می شوند، حدود ۱۰ درصد آنان جزو دانشجویان با استعدادی می باشند که بخاطر آنکه می خواسته اند در رشته های پزشکی و مهندسی و یا برخی رشته های خوب علوم انسانی ادامه تحصیل دهند و شانس ورود به این رشته ها را در دانشگاه های روزانه رایگان دولتی پیدا نکرده اند، وارد این رشته ها در دانشگاه های پولی می شوند. این گروه اندک هم سرنوشتی مشابه دانشجویان با استعدادی که وارد دانشگاه های خوب روزانه رایگان دولتی می شوند پیدا می کنند و تعداد زیادی از آنان در مراحل بعدی تحصیلات خود از کشور خارج می شوند. ۹۰ درصد باقیمانده کسانیکه وارد دانشگاه های بی کیفیت پولی کشور می شوند، کسانی هستند که کارنامه عملکرد آنان در دوران تحصیل دبیرستان بخوبی نشان می دهد که استعداد درسهای سخت دانشگاه را ندارند و قادر نیستند بدون ارفاق، دوره دانشگاهی خود را به اتمام برسانند. دانشگاه های بی کیفیت پولی که ادامه کارشان به دریافت شهریه این دانشجویان وابسته است و باید دانشجویان را در دانشگاه های خود نگه دارند تا دچار ورشکستگی نشوند، با تدریس ناقص درس ها و برگزاری امتحانات ساده آنان را قبول اعلام می کنند و در سیستم آموزشی خود نگه می دارند و سرانجام بی سواد فارغ التحصیل می نمایند.  از این بی سوادان مدرک دار، آنهائی که پارتی قوی دارند به بالاترین مقامات دولتی و شرکت های شبه دولتی رسوخ پیدا می کنند و با تصمیمات نابخردانه خود که ناشی از بی سوادی آنان است هر روز بر مشکلات کشور می افزایند و آنهائی که پارتی ندارند به صف میلیونی مدرک داران بی سواد بیکار می پیوندند.

۲.  داشتن تجربه سالها تدریس در بخش آموزش عالی پولی بی کیفیت کشور

خصوصیت لازم دیگر برای وزیر علوم بعدی، شناخت درست از وضعیت آموزش عالی کشور است. از آنجائیکه ۹۰ درصد آموزش عالی کشور را آموزش پولی بی کیفیت تشکیل می دهد، لازم است وزیر علوم بعدی تجربه سالها تدریس در این بخش را داشته باشد. واقعیت دانشگاه های پولی را بداند و بتواند تصمیماتی درست در مورد آن ها اتخاذ نماید.

نگاهی به سابقه وزرای علوم گذشته نشان می دهد که تدریس آنان محدود به چند دانشگاه برتر کشور بوده است و نسبت به دانشگاه های بی کیفیت پولی کشور در توهم بسر می برده اند. کسانی که سابقه تدریس در دانشگاه های پولی کشور را دارند، تصدیق می کنند که اگر در این دانشگاه ها مطالب درسی بطور کامل تدریس شوند، امتحانات بدرستی برگزار گردند بطوریکه تنها دانشجویانی که خوب درس را فهمیده اند بتوانند نمره قبولی بگیرند، ۹۰ درصد دانشجویان مردود می شوند و از رفتن به کلاس بالاتر و در نهایت فارغ التحصیل شدن باز می مانند. کاری که در عمل انجام می شود، این است که آنقدر به نمرات دانشجویان دراین دانشگاه ها اضافه می شود که ۹۰ درصد آنان قبول اعلام شوند و  به کلاس بالاتر بروند و بتوانند برای اداره دانشگاه شهریه پرداخت کنند. اگر اینکار صورت نگیرد، با شهریه ۱۰ درصد قبولی های واقعی، اداره این دانشگاه ها غیر ممکن شده و تعطیل می شوند.

۳. داشتن اعتقاد راسخ به ارزشهای اسلامی و اسلامی شدن دانشگاه ها

از آنجائیکه دانشگاه باید فرهنگ ساز ترین بخش جامعه باشد، سومین خصوصیت لازم برای وزیر علوم بعدی داشتن اعتقاد راسخ به ارزشهای اسلامی و تلاش برای اسلامی کردن دانشگاه های کشور می باشد. راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در سال ۱۳۸۴ به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید. اگر وزرای علوم گذشته اعتقاد لازم را می داشتند و به وظیفه خود در اجرای این مصوبه عمل کرده بودند، تا کنون فرهنگ حجاب و عفاف در دانشگاه های کشور نهادینه شده بود و امروزه معضلی به نام دانشجویان بی حجاب که الگوی بدی برای سایر افراد جامعه محسوب می شوند وجود نمی داشت. با امر به معروف و نهی از منکر و انجام کارهای فرهنگی برای افزایش باورهای دینی دانشجویان، می توان مشکل بی حجابی و سایر پدیده های زشت را ابتدا در دانشگاه های کشور و سپس در کل کشور بر طرف کرد.

وزیر علوم بعدی نباید در اداره آموزش عالی کشور از روشنفکران مذهبی غربگرا که نظام اسلامی را قبول ندارند و در ماجرای فتنه، جریانی را ایجاد کردند که تمام دشمنان انقلاب به حمایت از آنان پرداختند استفاده کند . وی باید فردی شجاع باشد و در برابر دانشگاه های بی کیفیت پولی که ساز خود را می زنند و از هفت دولت خود را آزاد می پندارند و با نادیده گرفتن ضوابط وزارت علوم در گرفتن دانشجویان تحصیلات تکمیلی، می خواهند درآمدهای از دست رفته واحدهای ورشکسته خود را با کسب درآمد ناشی از افزایش پذیرش بی رویه دانشجویان ارشد و دکترا جبران کنند، بایستد و نگذارد طمع گرفتن مدارک ارشد و دکترای آسان افراد بیشتری را به دام این مراکز آموزشی پولی بی کیفیت بیندازد.

امام صادق (ع) می فرمایند: ” از نظر من فرق نمی کند که کار را به خائن واگذار کنم یا به انسانی ناشی و غیر متخصص و فاقد مهارت”.  مسلما تخصص لازم برای اداره آموزش عالی کشور که در آن کیفیت فدای کمّیت شده است، تخصص کنترل کیفیت آماری می باشد و هر فردی دیگری که در راس وزارت علوم قرار گیرد، آموزش عالی کشور سرنوشتی جز ادامه روند کنونی افت کیفیت پیدا نخواهد کرد. هر سال بر تعداد فارغ التحصیلان بی سواد مدرک دار بیکار اضافه خواهد شد و تعداد بیشتری از فارغ التحصیلان نخبه کشور را ترک خواهند کرد.

آقای دکتر روحانی ریاست جمهوری محترم در دوران انتخابات فرمودند: “اداره کشور باید علمی باشد باید حکمرانی شایسته باشد و از نخبگان استفاده شود، …. تا زمانی که به جای کیفیت دنبال کمّیت باشیم مسائل حل و فصل نمی شود.” اکنون که ایشان اداره کشور را بدست گرفته اند باید با بکارگیری تخصص یک استاد درس کنترل کیفیت آماری با تجربه، به حل و فصل مسائل کشور بپردازند.

برای حل بیکاری جوانان که معضل اول اقتصاد  کشور است، سرگرم کردن آنان در دانشگاه های بی کیفیت پولی و تبدیل دیپلمه های بی سواد به لیسانسه های بی سواد راه حل نمی باشد. باید تنها کسانی که استعداد درسهای سخت دانشگاه را دارند و می توانند به حداقل  نیمی از سوالات کنکور سراسری پاسخ صحیح بدهند و به اصطلاح نمره قبولی ده از بیست بیاورند اجازه ورود به دانشگاه های کشور یا ادامه تحصیل در دانشگاه های خوب خارج از کشور داده شود. بقیه افراد به خدمت سربازی فرستاده شوند و در دوره دو ساله خدمت بعد از گذراندن دوره کوتاه آموزش نظامی، بقیه دوره را در یک حرفه مورد علاقه اشان در شرایط سخت گیرانه و منضبط نظامی آموزش ببینند و تا زمانی که در سطح یک تکنسین کار آزموده مهارت کسب نکرده اند از خدمت سربازی مرخص نشوند. امروزه یک فرد ماهر در هر حرفه ای بیکار پیدا نمی شود.

در دوره دو ساله سربازی که در شرایط فعلی وقت زیادی از افراد به بطالت می گذرد می توان جوانان کشور را در یک حرفه مورد علاقه اشان بخوبی آموزش داد بطوریکه در پایان دوره براحتی بتوانند کسب و کار مناسبی برای خود ترتیب بدهند، مستقل شوند و ازدواج نمایند.

اکنون که لازم است ریاست جمهوری محترم کابینه خود را با تعیین یک وزیر جدید تکمیل کنند، فرصت خوبی است که به مجموعه متخصصین کابینه خود، تخصص یک استاد درس کنترل کیفیت آماری دانشگاه های کشور را اضافه نمایند. هر تصمیم دولت خود را جهت حصول اطمینان از در نظر گرفتن شدن ملاحظات کیفیتی و درست بودن با ایشان چک نمایند. بدانند هر کاری که در آن کیفیت دیده نشود، عبث و بیهوده است و به نتیجه مطلوب نمی رسد.

https://hoorkhabar.ir/434090کپی شد!
86
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.