دلواپسی از منظری دیگر (دکترحمید صالحی)

در متون سیاست خارجی، مفهومی بنام دلواپسیسم بیش از آنکه مصداق علمی و نظری داشته باشد نشان دهنده فقدان جایگاه آن در عرصه تصمیم ‏گیری سیاست خارجی است. دلواپسیسم از نظر ادبی منشاء مشخصی نداشته و شاید بتوان گفت بخشی از نظرگاه ایدئولوژیکی جامعه ماست که از قضا رویکرد هیجانی را در سیاست خارجی سرلوحه کار خود قرار داده‌اند. رویکرد هیجانی و احساسی نیازمند بررسی ریشه‌های روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه آن بخشی از جامعه ماست که متاسفانه مجالی برای مداقه آن در جامعه علمی بوجود نیامده است.
 رویکردی که همه به خسارت‏های جبران ناپذیر آن واقفند. بگذارید راحت‌تر سخن بگویم شاید دلواپسی در فردای روز عاشورا در قالب رسالت زینبی بیشتر نمود داشته باشد؛ دلواپسی که از روی رسالت و عقیده و ایمان بود نه ناشی از روزمرگی امر سیاسی. من خود دلواپسم. دلواپس تقلیل نوستالژی دفاع مقدس در میان مردمم. من دلواپس روزهای جنگم، دلواپس عزیزان و همرزمانم در هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران. دلواپس جانهای عزیزی که دیگر کمتر از آن‌ها سخن به میان می‌آید و در کشمکش‌های مغرضانه سیاسی از یاد‌ها رفته‌اند
. من دلواپس بازی‌های سیاسی نیستم. فکر می‌کنم امر سیاسی و بازی‌های سیاسی نسبتی وثیق با دلواپسی پس از یک شکست دارد. امیبدوارم این دلواپسیسم امروز ایران ما ناشی از ناکامی در امر سیاسی و انتخابات نباشد. از قضا این کشمکش بر سر امر سیاسی گا‌ها به سیاست خارجی نیز کشیده شده که جز مردم دردکشیده کسی از آن رنج نخواهد برد.
 کاش دلواپس زیر پوست شهر باشیم، دلواپس زدودن چهره فقر و نابرابری در کشورمان. اگر چنین شود آنگاه دلواپس‌ها باید جدی طرح‌های خود را به دولت اعطاء نموده و در این رفع نابرابری سهیم شوند. سیاست خارجی عرصه عقلانیت، خرد جمعی و محاسبه عقلانی است امری که سالهاست مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشته‏ اند. بسیاری از تحلیلگران منطقه خاورمیانه از قضا تصمیم گیری‌های سیاست خارجی ایران را منطقی و در قالب واقع گرایی سیاسی تحلیل می‌‏کنند. مضافا نظامی که در آن ولایت فقیه در راس امور بوده و قانون اساسی نسبت آن را در همه امور بویژه سیاست خارجی تصدیق کرده چگونه دلواپسی دغدغه‌ای اساسی است؟
چگونه کاتولیک ترشدن از پاپ، کلیشه‌های ذهنی ما را مغشوش می‌کند؟ آیا دلواپسی طرحی سیاسی و پروژه‌ای برای فشار علیه دولت و سیاست خارجی نظام نیست؟ ایا این گونه مفاهیم کمک به جنگ طلبان ایالات متحده نخواهد بود؟ تحلیل منطقی و گزاره‌ها نشان دهنده تقویت امر هیجانی بر امر عقلانی داشته که عرصه دیپلماسی را تحت الشعاع خود قرار داده است. شاید این زیبنده کشور ما نباشد که چانه زنی ما با گروهها‌های سیاسی رقیب بر سر مساله هسته‌ای سخت‌تر از چانه با قدرت‌های بزرگ سیاست بین الملل باشد.
کاش همه ما دلواپس جوانانی باشیم که در شبکه ‏های اجتماعی وقت و امور روزمره خود را به جای مطالعه و تلاش علمی تلف می‌‏کنند. کاش دلواپس تحصیلکرده‌‏های بیکاری باشیم که داشتن شغل مناسب به رویایی دست نیافتنی تبدیل شده است.
 ما باید از تقلیل و استحاله فرهنگ جامعه بترسیم. تهدید زیر پوست شهرمان است، تهدید؛ امنیت اجتماعی ما را هدف قرار داده و منشاء آن نه عامل خارجی که سهل‏انگاری ماست. این شاخص‌های دلواپسی است که از قضا منبع آن فقدان عقلانیت در سیاست خارجی بوده است. ترکیه، مالزی به عنوان دو کشور اسلامی سال‌ها سعی کرده تا مدلهای حکومت‎‏مداری خوب را با اولویت سیاست خارجی به پیش برده و از کاربرد واژه‏‌ها و کلیشه‏های سیاسی در عرصه سیاست خارجی بکاهند. آیا تا به حال دیده و شنیده‏اید که مخالفین دولت ترکیه؛ با سیاست خارجی اردوغان از موضع طرد سخن بگویند؟ برای نمونه مخالفین اردوغان، سیاست آنکارا در قبال بحران سوریه مورد شماتت قرار داده ولی همزمان در مجلس این کشور راه‏حل متفاوتی را نیز ارائه می‌‏دهند.
بنابراین، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با توجه به تجارب بی‌نظیر خود در عرصه‌های جهانی و منطقه‌ای مسیری روشن را می‌پیماید که تحت لوای ولایت فقیه مسیر منطقی خود را سیر خواهد کرد. دلواپس‌ها بهتر است تا به نقد عملکرد هشت سال گذشته خود در عرصه سیاست خارجی پرداخته و هزینه‌های دشمن تراشی‌های هبجانی و احساسی را بدرستی مورد سنجش قرار دهند. در ‌‌نهایت؛ رویکرد هیجانی و احساسی نیازمند بررسی ریشه‌های روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه آن بخشی از جامعه ماست که متاسفانه مجالی برای مداقه آن در جامعه علمی بوجود نیامده است.
https://hoorkhabar.ir/31969کپی شد!
85
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.