مسکن هم بسته میخواهد (رضا لیاقتورز)

بام و سرپناه، از مصادیق آرامش است اما کمتر خانواده ایرانی را میتوان یافت که تأمین آن را یک دغدغه نداند. هرچند خرید مسکن در ماههای گذشته با ثبات محسوس و در برخی مناطق حتی روند کاهنده را از خود نشان داده، هنوز هم قیمتها آن قدر بالاست که وام مسکن، توان پوشش دادن بیش از یکدهم بودجه خرید را ندارد.
افزایش رقم وام، نزدیکترین گزینه به ذهن برای حل این گونه مشکلات است؛ اما شاید عاملی به نام نقدینگی ـ که میتواند خطر تورم را نیز در پی داشته باشد ـ سد راه باشد. از سویی دیگر، با اینکه نیاز بسیاری از خانوادههای ایرانی به مسکن، در حکم یک کالای مصرفی است و ضرورت آن برای زندگی نیز در ردیف نیازهایی چون اشتغال است؛ اما از آنجا که سفتهبازی در بازار مسکن، جاری است و سرمایهگذاران زیادی نیز این حوزه سرمایهپذیر را به گونهای تربیت کردهاند که مسکن حکم یک کالای سرمایهای را داشته باشد، وضعیت بازار به روزی افتاده که مدیریت آن نه در توان دولت است و نه اتحادیهها.
گذشته از مصرفی یا سرمایهای بودن محصول اصلی صنعت ساختمان، باید در نظر داشت که این بازار بزرگ و پرطرفدار، هنوز نیاز مصرفی خانوادههای بسیاری را تأمین نکرده و در جامعهای که مسئولان آن از یک سو، همواره بر تحکیم خانواده و جایگاه آن تأکید دارند و از سوی دیگر، همواره از ضرورتهای تشویق جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده میگویند، برطرف کردن نیازهای مرتبط با حوزه اشتغال و مسکن، از ملزومات بسیار مهم است.
حال با در نظر داشتن اینکه بازار جذاب ساختمان در کشور، با بیش از ۳۰۰ صنعت و ۱۲۰۰ شغل در ارتباط است، چرایی این مطلب که باید توجه به این بخش در اولویت قرار گیرد را میتوان توجیه کرد.
این روزها سخن از آن است که شاید وام مسکن به ۸۰ میلیون تومان افزایش یابد و برخی مسئولان نیز از ضرورت تأمین دوسوم مبلغ مورد نیاز برای خرید خانه توسط وام مسکن خبر میدهند. طبیعی است که در این میان، دغدغههای تورمی و هشدارهایی با مضمون عواقب تزریق این میزان از نقدینگی به بازار مسکن نیز به میان بیاید اما برای دولتی که سردمداران اقتصادیاش، بسته خروج از رکود با در نظر گرفتن جوانب تورم طراحی کردهاند، تنظیم و اجرای بسته پولی ـ مالی ویژه در حوزه مسکن قطعا کار دشواری نیست. گذشته از آن، کمک به راهاندازی و تقویت بخش خصوصی واقعی، میتواند بازار مسکن را از حالت سنتی ـ که به رغم تلاشهای صورت گرفته، هنوز هم طرفداران بیشتری نسبت به ساخت و ساز علمی دارد ـ خارج کند و الگوهای نوین ساختوساز را در کنار روشهای جدید و علمی مدیریت بازار قرار دهد.
هرچه هست، بازار مسکن به دلیل ریسک قابل اعتمادی که دارد، توانایی این را دارد که سرمایهگذار را نسبت به سوددهی مناسب و احتمال زیان بسیار ناچیز مطمئن کند. در چنین شرایطی، جذابسازی بازار سرمایه و عرصه تولید، از جمله وظایفی است که بر عهده دستگاههای اجرایی و نظارتی است که باید همزمان به رفع چالشهایی بپردازند که سبب شده وامهای تولید در بازار مسکن هزینه شوند؛ چراکه طبیعتا وقتی کار از کار گذشت، صدای بلند دولتمردان و مجلسیانی که از هزینه شدن پولهایی با برخی مقاصد خاص در بازار مسکن پرده برمیدارند، دیگر سودی نخواهد داشت.