نظم جهانی جدید نه از دل انقلاب، که از دل انقلاب دیجیتال زاده میشود. اگر قرن بیستم، قرن جنگهای جهانی و جنگ سرد بود، قرن بیستویکم قرن نبرد برای تسلط بر جهان دیجیتال است.
عمران بائوج خوراک خبرخوان خوراک اتم
مذاکرات رم اگرچه تکرار صحنههای دیپلماسی قدیمی است، اما در دل خود فرصتی نوین برای بازتعریف بازی میان ایران و غرب دارد. اگر طرفین قواعد بازی را تغییر دهند، نهتنها از "معمای زندانی" رها میشوند، بلکه میتوانند یک توافق هوشمندانه و تدریجی بسازند که در آن، امنیت، احترام و منافع مشترک همزمان وجود دارد.
دور چهارم مذاکرات غیررسمی ایران و آمریکا در عمان پایان یافت؛ اما برخلاف دورههای پیشین، هیچ برنامهریزی روشنی برای ادامه مذاکرات اعلام نشده است. آمریکا پیشنهاد داده دور پنجم نیز در عمان برگزار شود، اما ایران فعلاً این درخواست را نپذیرفته است.
رئیسجمهور بازگشته آمریکا پایش را بر فرش قرمز ریاض میگذارد، هیچکس این صحنه را یک سفر عادی تلقی نمیکند. تجربه دور نخست ریاستجمهوری او به همه آموخته که پشت لبخندهای پرزرق و برق و شمشیرهای آذینشده سعودی، بازیهای پیچیدهتری در جریان است.
گاهی تاریخ با خودش شوخیهای عجیبی میکند.گرینلند، جزیرهای که روزگاری حتی نامش برای بسیاری ناشناخته بود، حالا به کابوس مشترک رؤسایجمهور آمریکا تبدیل شده است.
سفر ترامپ به عربستان، شایعات دیدار پزشکیان و احتمال بازگشایی سفارت آمریکا در تهران، همه نشانههایی هستند از یک تغییر بزرگ در راه.
انتخاب یک پاپ سیاهپوست، یا آسیایی، یا لاتینتبار دیگر، صرفاً یک حرکت نمادین نخواهد بود؛ بلکه اعلامیهای صریح است از سوی کلیسا به جهان: ما با شما هستیم.
شاید ترامپ با نرمی آغاز کرده باشد، اما او هرگز قواعد بازی را فراموش نمی کند: قدرت، باید دیده شود؛ حتی اگر پشت پرده باشد.
خاورمیانه بار دیگر در لحظهای ایستاده که نه صلح دارد، نه جنگ تمامعیار. میدان باهوشتر شده، طرفها مصممتر، و آینده پیچیدهتر. در این شطرنج بیرحمانه، کسی که قواعد را بهتر بازنویسی کند، برنده خواهد بود؛ نه لزوماً کسی که زودتر بازی را شروع کرده است.
این روزها، ایران و آمریکا با هم مذاکره نمی کنند؛ با سایه های یکدیگر حرف می زنند. سایه هایی که ناشی از بی اعتمادی تاریخی اند. در این وضعیت، شاید آنچه بیشتر از تکنیکهای سیاسی اهمیت دارد، بازسازی فهم انسانی از دیگری است.