زنگزور؛ رگ پنهان جنگ سرد جدید

هورخبر – شب در قفقاز جنوبی آرام نمیگیرد. پشت سکوت کوههای آرارات، شریان تازهای در حال شکلگیری است؛ دالانی باریک اما سرنوشتساز، که اگر باز شود، نقشهی ژئوپلیتیک منطقه را از نو خواهد نوشت. نامش ساده است: زنگزور. اما در اتاقهای دربسته واشنگتن، آنکارا، باکو و ایروان، این کلمه معنایی فراتر از یک مسیر ترانزیتی دارد این، یک خط مقدم است.
فصل اول: راهی که از نقشه حذف میکند
برای سالها، ایران تنها پل زمینی آذربایجان به نخجوان بود. جادهای که نه فقط کامیونها، بلکه معادلات قدرت از آن عبور میکردند. اما اکنون، مهندسان قدرت در غرب طرحی کشیدهاند تا این مسیر را بیاثر کنند. زنگزور قرار است نخجوان را به آذربایجان از طریق ارمنستان وصل کند، و این یعنی حذف یک «اهرم» کلیدی از دستان تهران.
فصل دوم: بازیگران پشت پرده
آمریکا در ظاهر «میانجی صلح» است، اما هوش ژئوپلیتیک واشنگتن داستان دیگری میگوید:
– کاهش نفوذ روسیه که پس از اوکراین نفسش در قفقاز بریده.
– مهار ایران از شمال و بستن حلقه فشار ژئوپلیتیکی.
– همراستا کردن ترکیه با کریدورهای تحت کنترل غرب، پیش از آنکه جاهطلبیهای آنکارا بیمهار شود.
در این بازی، آذربایجان و ارمنستان فقط مهره نیستند؛ هر دو در تلاشند از این مهندسی قدرت سهمی ببرند، حتی اگر قیمتش واگذاری بخشی از استقلال عملشان باشد.
فصل سوم: خط باریک میان جنگ و صلح
زنگزور را «دالان صلح» مینامند، اما هر ژنرال کهنهکار میداند که گاهی امنترین جاده، همان جادهای است که پیشزمینه جنگ بعدی میشود. ایجاد این مسیر، نه فقط ترافیک کالا، بلکه ترافیک نفوذ را نیز تغییر خواهد داد: از دریای سیاه تا دریای خزر، از آنکارا تا سواحل آسیای میانه.
فصل چهارم: سایهها و آینده مبهم
در خیابانهای ایروان، جوانان از فرصتهای اقتصادی حرف میزنند. در باکو، نخبگان از جایگاه ژئوپلیتیک تازهشان هیجانزدهاند. اما در اتاقهای فکر واشنگتن، این دالان بخشی از یک پازل بزرگتر است: اتصال بیوقفهی آسیای میانه به اروپا بدون عبور از مرزهای روسیه و ایران.
در هوش ژئوپلیتیک، این نه یک مسیر لجستیک که یک خط جبهه است—جایی که اقتصاد، دیپلماسی و سایهجنگها به هم میرسند.
پایان باز:
شاید روزی کامیونها با پرچمهای مختلف در زنگزور صف بکشند و رهبران لبخند بزنند. اما در زیر آسفالت تازه این دالان، رگهایی از رقابت، بیاعتمادی و طراحی قدرت همچنان جریان خواهد داشت.
و شاید تنها پرسش واقعی این باشد:
آیا زنگزور، مسیر صلح است یا جادهای به سوی جنگی که هنوز نامی ندارد؟