یک جانباز اعصاب و روان به همراه خانواده اش در خیابان های ایذه سکونت دارد!
هورخبر – نادر ولی پور ۵۶ ساله ساکن ایذه، فرهنگی، دارای سه فرزند، دو پسر و یک دختر، جانباز شیمیایی و مجروح اعصاب و روان است. وی پس از تحمل بیماری در سال ۸۴ توسط بنیاد شهید اهواز به صورت اورژانسی به بیمارستان بقیه الله تهران اعزام شد. در همان سال به دلیل نداشتن منزل مسکونی بنیاد شهید، فرمانداری و اداره مسکن و شهرسازی ایذه یک جلسه اضطراری تشکیل دادند و یک باب منزل سازمانی به او تحویل داده شد.
در سال ۸۸ طرح واگذاری مسکن اجرایی شد و بنیاد شهید نیز برای این خانواده درخواست واگذاری داد که به دلیل نداشتن سند منزل مسکونی، همسر آقای ولی پور پیگیر سنددار شدن مسکن شد و متأسفانه در سال ۹۶ این منزل توسط مسکن و شهرسازی به صورت غیرقانونی فروخته شد. پس از این واگذاری خانم گلستانی همسر آقای ولی پور، از طریق هیات وزیران پیگیری می کند و منزل مذکور به مسکن و شهرسازی برگشت داده می شود.
در سویی دیگر یک پرونده قضایی توسط مسکن و شهرسازی با همکاری خانم گلستانی تشکیل می شود که نهایتاً رای قطعی برای مسکن و شهرسازی صادر شد. پس از صدور رای پیگیر سند برای مسکن و شهرسازی شدند که متاسفانه رئیس مسکن و شهرسازی وقت ایذه، دادستان ایذه و کلانتری شماره ۱۲ ایذه مورخ ۲۱ آبان ماه سال جاری دستور تخلیه این منزل مسکونی را صادر و اجرایی کردند!
خانم گلستانی قبل از اجرا شدن حکم، از بنیاد شهید و اداره کل مسکن نامه ای جهت توقف عملیات تخلیه گرفته و به مسکن و شهرسازی ایذه، دادستان و کلانتری ۱۲ ارائه داد که ترتیب اثری صورت نگرفت و این حکم در نهایت اجرایی شد.
همچنین مورخ ۲۶ آبان ماه نیز سال جاری کمیسیونی توسط بنیاد شهید، استانداردی و مسکن و شهرسازی ایذه برای رفع مشکل نامبرده جهت ادامه سکونت در منزل فعلی گرفته شد که متاسفانه هیچ اقدامی مبنی بر اینکه به منزل برگردانده شوند صورت نگرفته است.
لازم به ذکر است که این خانواده بیش از یکماه است که در خیابانی به آدرس ایذه، پارک جنگل، جنب بهداشت، شش دستگاه سازمانی زندگی می کنند. ضمنا اداره کل مسکن و شهرسازی شهرستان اهواز شکایتی علیه متصرف تنظیم و به دادگستری ایذه ارجاع داده اما متأسفانه تا کنون هیچ گونه اقدامی در این خصوص صورت نپذیرفته است!
پی نوشت
همسر آقای ولی پور اشاره داشت، هنگام تخلیه خانه مامورین کلانتری با همدستی و هماهنگی افرادی، به طرز فجیح با بنده برخورد و فرزند کوچکم را دستبند زدند و خود جانباز را بازداشت کردند و اسباب و اثاثیه ما را شکستند و در خیابان ریختند و منزلمان را تخریب و آتش زدند. اکنون نیز متصرف در منزل حضور دارد.