هدف جهاد در اسلام تحقق صلح پایدار بر مبنای توحید است
هورنیوز – آیتالله عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری، روز گذشته، ۲۵ فروردین در ادامه جلسات تفسیر آیات سوره محمد(ص) که همزمان با شبهای ماه مبارک رمضان در حوزه علمیه امام حسین(ع) اهواز در حال برگزاری است، به بیان تفسیر آیات «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ، فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ وَلَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ» (۳۴ تا ۳۵ سوره محمد) پرداخت.
گزیدهای از سخنان وی به شرح زیر است:
گفتیم خداوند در سورهای که آن را به نام حضرت پیامبر(ص) نامگذاری کرده است، صفآرایی جبهه حق و ایمان را در مقابل جبهه کفر بیان میکند و ویژگیهای هر یک از دو جبهه را نیز بیان میکند. در این بین ویژگیهای منافقین نیز به تفصیل بیان میشود. تا اینجای آیات خداوند به مؤمنین اطمینان میدهد که به یقین کارهای شایسته آنها ماندگار میشود و اگر در کنار دعا، تلاش کنند، پیروز میشوند. جبهه باطل نیز شکست میخورد و نمیتواند ضرر و زیانی به جبهه حق برساند. سرنوشت اخروی کسانی که با حق دشمنی میکنند و مؤمنان را از آن منع میکنند این است که خداوند آنها را نمیآمرزد.
خداوند در ادامه در جمعبندی دو جبهه، خطاب به جبهه حق میفرماید: مبادا عقب نشینی کنید، کوتاه بیایید و تسلیم شوید: «فَلَا تَهِنُوا» وهن یعنی فتور، توقف و سست و بیاراده شدن. اگر انسان در کارها سست شود، دعوت به سازش میکند و تسلیم میشود. خدا میفرماید: تسلیم نشوید در حالیکه شما غالب و پیروزید. شما در آستانه پیروزی هستید، «وَاللَّهُ مَعَکُمْ» این معیتِ پیروزی است. این از نوع معیت رحمییه و ولایت خاص خداوند است. «وَلَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ» یعنی اعمال شما را ناقص نمیگذارد، هر کاری کنید خداوند شما را به سمت پیروزی حرکت میدهد.
توقف برای جبهه حق جایز نیست
این آیات چند توضیح دارند؛ اولاً «وهن» و توقف برای جبهه حق جایز نیست و ممنوع است. رهبر انقلاب جملهای دارند که میفرمایند «توقف ممنوع است». معنایش همین است. بحث دیگر این آیات این است که تأکید میکنند هوشمند باشید. توطئههای منافقین شما را ضعیف نکند، چون اینها مرتب توطئه میکنند. فریب داستانهای آنها را نخورید. نکته حائز اهمیت دیگر این است که در سوره انفال آیهای مشابه این آیه وجود دارد که میفرماید: «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»(انفال، ۶۱). اگر دشمن دنبال صلح و سازش است شما هم به سمت صلح حرکت کنید و به خدا اعتماد کن، خدا میشنود و میبیند.
آیا این دو آیه با هم منافات دارند؟ آیا آیه سوره پیامبر(ص)، این آیه را نسخ کرده است؟ یا تنافی ندارند. پاسخ این است که این دو آیه با یکدیگر تنافی ندارند، دعوت به صلح در سوره انفال از موضع قدرت است. یعنی شما غالب هستید. در این آیه دشمن از اهداف خود کوتاه آمده است، در این صورت شما هم سازش کنید، این صلح اقتدارآمیز است، اما آیه ۳۵ سوره پیامبر(ص) بیانگر این است که جبهه حق میخواهد کوتاه بیاید و از آرمانهایش عقب نشینی کند که خداوند از آن نهی میکند.
مطلب دوم در مورد این آیه شریفه این است که در روایتی امیرالمؤمنین(ع) خطاب به مالکاشتر مینویسد: «صلحی که دشمن شما را به آن دعوت میکند، رد نکن، اما مشروط به اینکه باعث رضایت الهی بشود» این صلح، صلح به معنای آتش بس است. زیرا، در ادامه میگوید باعث استراحت سربازان و آسایش و امنیت میشود. دوم اینکه این صلح عزتمندانه است.
نکته دیگر این است که اسلام از لحاظ مبنایی، دین صلح جهانی است و حتی جهاد در اسلام برای صلح است، چون جهاد ما علیه جنگطلبها، جنگافروزها و افراد ظالم است.
جهاد در اسلام برای تحقق عدالت و صلح پایدار بر مبنای توحید و کرامت انسان است.جهاد پیامبر(ص) هم برای صلح است، لذا بعد از غزوهها که زمینه برای صلح حدیبیه فراهم شد، پیامبر(ص) بلافاصله پذیرفتند، اما همگام با صلح حدیبیه، بیعت رضوان را هم برای جهاد گرفت. سال بعد بدون جنگ، مکه فتح شد. بنابراین، اگر بدون جنگ بشود به اهداف رسید، این چیز مطلوبی است.
صلح جهانی محقق نمیشود، مگر اینکه آتش جنگافروزی دشمنان بشریت خاموش بشود. به این دلیل جهاد وجود دارد. این نکته حائز اهمیتی است. جهاد برای تحقق تمدن، عزت، کرامت و عدالت است. هدف از آن بر خلاف جنگهای جبهه استکبار، قدرت طلبی و امپریالیسم نیست.
اسلام دین صلح اجتماعی است
از منظر اجتماعی، اسلام دین صلح اجتماعی است. انسانها را به صلح و همزیستی مسالمتآمیز دعوت میکند. این نیست که هر کس کافر باشد باید با او بجنگیم، خداوند میفرماید: «لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»(ممتحنه، ۸) خداوند شما را نهی نمیکند که نسبت به کسانی که با شما جنگ ندارند و شما را از خانه و کاشانهتان بیرون نکردهاند، با نیکی و عدالت رفتار کنید. جهاد در اسلام، بر علیه طاغوت کافر است، نه همه کفار. پس از این منظر، اسلام دین صلح اجتماعی است.
نسبت به مسلمانها، این تأکید بیشتر است و باید از قتل و خون ریزی و دعوا دست برداریم. حتی اگر افراد بخواهند دعوای قضایی راه بیندازند و علیه هم شکایت کنند، اسلام میگوید اول صلح کنید و صلحی که باعث میشود جلوی قتلی گرفته بشود، واجب است. یعنی افرادی که میتوانند واسطه بشوند و جلوی قتل را بگیرد، واجب است که میانجیگری کرده و صلح اجتماعی ایجاد کنند. در همین خوزستان چه در شمال و چه در غرب، دعواهای بی جهت قبیلهای وجود دارد. ریش سفیدها و افراد مسلط بر مسائل اجتماعی واجب است که جلوی قتل را بگیرند. این وجوب شرعی است.
اسلام دین سلام است. بنابراین صلح یک امر پسندیدهای است. اما آیهای که خواندیم درباره سست و ضعیف شدن، عزم و اراده از دست دادن و عقب نشینی از آرمانها و تسلیم دشمن شدن است. اسلام میگوید تسلیم دشمن نشوید. در ادامه آیات میفرماید: «إِنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا یُؤْتِکُمْ أُجُورَکُمْ» (محمد، ۳۶) ریشه این تسلیم این است که اینها محاسبات دنیایی دارند و میگویند برای اینکه دنیا را بدست بیاوریم، کوتاه بیاییم. خداوند میفرماید این گونه نشود که حب دنیا، باعث نشود که جهاد با طاغوت را ترک کند و از مقابله با دشمن کوتاه بیایید.