مشکلات، معطل «دستورات» و «باید بشود» ها مانده بودند؟!
هورنیوز – اگر اهل خواندن و شنیدن اخبار باشید متوجه خواهید شد که هر روز حجم کثیری از اخبار حوزه داخلی به «باید بشود»، «کنترل شود» «پیگیری شود»، «تاکید شود» و… افعالی از این جنس اختصاص یافته است که از سوی مسوولان ارشد تا مدیران میانی و دون پایه صادر میشود. البته «شد»های ناپایدار هم گاهی شنیده میشود که سریعا به «نشد» تبدیل میشوند. اما متاسفانه آنچه در این زمانه کمتر شنیده میشود «شد»های پایدار و محسوس است!
اینکه شرایط فعلی در حوزههای محتلف از سوی افکار عمومی مورد گلایه و انتقاد است حقیقتی محسوس و غیر قابل انکار است. از موضوع اینترنت و اوضاع فرهنگ گرفته تا حوزه اقتصادی و «وعدههای بی عمل» مشمول این گلایههای میشوند. اما از آن مهمتر واکنش مسوولان نسبت به این مشکلات است. آنچه که اغلب قابل رویت است «دستورات»ی است که هر مسئولی نسبت به این مشکلات صادر میکند.
این سونامی دستورات آنقدر بالا گرفته که در برخی اوقات موجب میشوند که رسانهها و یا مخاطبان متهم به اشتباه شنیدن بشوند و مسئول صادر کننده دستور، به جای پاسخ به چرایی صدور چنین دستوری به طور طلبکارانه بگوید که منظور ما فلان دستور بوده نه بهمان دستور. این رسانهها بوده اند که اشتباه منعکس کرده اند و یا این مخاطبان بوده اند که اشتباه برداشت کرده اند.
روز مسئولی میگوید فلان موضوع باید یک شبه حل شود یا یکی دیگر میگوید تا فلان موعد باید بهمان اتفاق رخ دهد یا یکی دیگر میگوید به مسئول دیگری نامه میزند که بهمان کار پیگیری شود و آن مسئول مخاطب هم به صادر کننده نامه میزند که این موضوع در حوزه ما نیست به آن یکی مسئول نامه بزنید. خلاصه اینکه این سونامی دستورات اینقدر در کش و قوس رفت و آمد میماند که آخر به اندازه قطرهای هم اثر ندارد؛ لذا در این دوران «پر دستور» افکار عمومی مانده و این حجم از مشکلات و مسئولانی که تصور میکنند که حل فلان مشکل تاکنون منتظر دستور بوده و با یک دستور مشکل حل میشود و این تصور موجب شیوع پدیده مدیران «دستوری» شده است که البته پدیده خطرناک و نگران کننده است.
البته اگر منصفانه نگاه شود مسئولانی هم وجود دارند که سعی دارند با تلاش شبانه روزی و مستمر در وهله نخست به شناسایی و از همه مهمتر ریشه یابی مشکلات مبادرت ورزند و سپس با گرفتن نظر کارشناسان و متخصصان حوزه مربوطه دستوراتی را صادر نمایند و در آخر به جای اینکه از باید بشود سخن بگویند از اینکه فلان اقدام و بهمان کار شده است سخن میگویند که قطعا چنین افرادی حلال مشکلات فعلی هستند.
آنچه که در این زمانه «پردستور» برای افکار عمومی اهمیت دارد احترام به اصل مهم و حیاتی «شفافیت در امور اداری» است. شفافیت، یکی از دقیقترین راه حلهای مبارزه بامشکلات و فساد اداری است؛ مسئله ایی که باعث میشود خطاهای اداری کمتر شود و قانون مداری بیشتر لحاظ شود.
در واقع، شفافیت همان دریچه نظارت مردمی و عمومی است که در نتیجه میتوان مسیر محکم موضوع اصل هشتم قانون اساسی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر را امکان پذیر کند و میزان خطا و اشتباه علنی را به مسئولین گوشزد نماید.
با وجود آنکه در کشور ما به موضوع شفافیت به طور مناسب پرداخته نشده است و قوانین و مقررات این حوزه کاستیهایی دارد، اما همین میزان نیز از سوی مجریان مورد غفلت واقع شده است و مدیران و مسئولان تصور کرده اند به جای اینکه به طور شفاف با مردم سخن بگویند با صدور یک دستور میتوانند مشکل را حل کنند. اگر مشکلی دارای ریشهها و دلایلی است به واسطه همین اصل شفافیت باید به طور صریح با مردم در میان گذاشته شود.