انتقاد جمعی از هنرمندان خوزستانی به عملکرد رئیس حوزه هنری استان

هورنیوز – با به پایان رسیدن هفته هنر انقلاب اسلامی، جمعی از هنرمندان خوزستان با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به محمد مهدی دادمان، ریاست حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از عملکرد حوزه هنری انقلاب اسلامی خوزستان انتقاد کردند. متن این نامه در ادامه آمده است:

 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

جناب آقای محمدمهدی دادمان
ریاست محترم حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی

سلام علیکم

در پاییز ۹۹ و با انتصاب مدیری جوان، انتظار می‌رفت حوزه هنری انقلاب اسلامی استان خوزستان به ریل واقعی خویش که پرورش نهال هنر انقلاب اسلامی باشد، بازگردد اما متاسفانه رویکردهایی را شاهدیم که ما را به نوشتن این نامه ترغیب نمود. پرسش این است که اگر منصوب شما ناتوان از تقویت هنر انقلابی است، چرا برخلاف منویات مقام معظم رهبری گام برمی‌دارد؟ اگر با مبانی فرهنگی حضرت آقا آشنایی ندارد چرا چنین مسئولیت مهمی را قبول کرده است و اگر عمدا چنین می‌کند که علی الاسلام السلام…

 

۱. در شماره پنجم ویژه‌نامه «رواق» که شهباز گهرویی مدیر تحریریه‌اش است و زیر نظر حوزه هنری انتشار می‌یابد، ده رُمان برجسته ادبیات پایداری را معرفی کرده‌اند. تمجید و تحسین از رمان های ضد جنگ که ماهیت و محتوای آنها کاملا مشخص است آن هم از جانب نشریه حوزه هنری جای بسی تعجب و شگفتی است. آن‌ها پا را فراتر گذاشته و در تجمید یکی از رمان ها یادداشت مبسوطی از «محمد حنیف» در صفحه ۷ آن نشریه منتشر کرده‌اند. این در حالی است که نظر مقام معظم رهبری درباره رمان مذکور، در صفحه ۵۴ کتاب «من و کتاب» به تفصیل آمده است: «در همین کشور خودمان، که به قول شما خاستگاه ادبیات مقاومت است، ادبیات ضد جنگ هم از طرف آدم های ناباب در اینجا پا گرفت! سال های ۶۱ و ۶۲ آقای …. کتابی‌‌‌‌… را می نویسد، که صد درصد ضد جنگ است و اصلا حماسه ای در این کتاب نیست! کما اینکه وی یک کتاب دیگر دارد که ضد انقلاب است؛… یک رمان مفصل سه جلدی است. نامش محفوظ است تا اگر کسی تا به حال نشنیده است در این مجال هم نشنیده باشد. در تعجبیم وقتی شاهدیم در یکی از مطبوعات خودی، یکی از برادران راجع به ادبیات جنگ، کتاب نوشته و کتاب…را جزو اولین کتابهایی که در باب ادبیات جنگ است، مطرح کرده است! چرا باید اینگونه باشد؟ گاهی می شود که در خاستگاه ادبیات جنگ، که محصول طبیعی اش ادبیات مقاومت است، کسانی می آیند از روی غرض ادبیات ضد جنگ را باب می کنند؛ مثل همین کتاب.»

 

۲. علاقه خاص رئیس حوزه هنری استان و همفکرانش به رمان‌های معلوم‌الحال موجب شده در همان نشریه، رمان «عقرب روی پله‌های قطار اندیمشک» یا «از این قطار خون می‌چکه قربان!» اثر «حسین مرتضائیان آبکنار» را از شاهکارهای ادبیات پایداری بدانند، در حالی‌که تمام تلاش نویسنده در این اثر، زدودن قداست از دفاع مقدس ماست. این رمان لغو مجوز شده و حتی در سیاست باز فرهنگی دولت روحانی نیز، مجوز “تجدید چاپ” نگرفت. بد نیست بُرشی از یادداشت یکی از دوستان نویسنده در تعریف از این رمان را با هم بخوانیم: “رمان عقرب روی پله‌های راه آهن اندیمشک” اثری ضد جنگ است. رمان به ما نشان می‌دهد که جنگ جز خرابی، ویرانی و مرگ و روان‌پریشی ارمغان دیگری ندارد و تصویری که تحت عنوان ادبیات دفاع مقدس برساخته شده است، در رمان به چالش کشیده می‌شود. سربازان تریاک می‌کشند، و از اینکه میان آن‌ها جاسوسی باشد نگران‌اند، صف‌های سربازان و مقامات بی‌سلاح و شکست‌خورده رژه می‌روند و تمام قهرمانان و فرماندهان جنگ در آن کشته شده‌اند. «اگر بدونی اون تو چه خبره. همه هستن. فرمانده لشکر بیست‌ویک، فرمانده تیپ زرهی، لشکر هفتادوهفت، سرلشکر بابایی، سرتیپ فلاحی… فرمانده‌های قدیمی همه‌شون اومدن کمک. حاج کاظم رستگار، جهان‌آرا، ابراهیم همت.. – مگه اون شهید نشده؟ – چرا. خیلی‌هایی که این‌جان شهید شدن. فرمانده لشکر ده، موحد دانش، سرتیپ فکوری، فرمانده لشکر ۲۷، حاج عباس باقری… خیلی‌ها هم شیمیایی شدن». در انتهای رمان نویسنده همه‌ی فرمانده‌هان دفاع مقدس را احضار می‌کند، گویی می‌خواهد آن‌ها را محاکمه و بازخواست کند. توهینی بالاتر از این؟!

 

۳. «شهریار مندنی‌پور» شاگرد زرنگ کارگاه‌ها و جلسات «هوشنگ گلشیری» که پس از او خرقه‌ی خلافت را پوشید و راه استاد خود را به خوبی ادامه می‌دهد، از جمله نویسندگانی است که حوزه هنری انقلاب اسلامی خوزستان او و اثرش را در همان نشریه ترویج می‌کند؛ «دل دلدادگی». رمانی که سال‌هاست مجوز انتشار نگرفته و از نظر محتوایی، مروج همان تفکر حاکم بر رمان «عقرب» است. مندنی‌پور سال‌هاست در خارج از کشور به سر می‌برد و زبان و قلم‌اش جز به مخالفت با نظام جمهوری اسلامی نمی‌چرخد. او درباره رمان «سانسور یک داستان عاشقانه ایرانی» که خارج از کشور منتشر کرده می‌گوید: «نام “پتروویچ” مأمور “وزارت ارشاد” در این رمان را از رمان “جنایت و مکافات” داستایفسکی الهام گرفته‌ام. وقتی در ایران داستان می‌نویسی، یعنی داری پیرزنی را می‌کشی، ‌پیرزن جمهوری اسلامی. داستان‌نویسی تا وقتی این رژیم باشد جنایت و مکافات دارد.»

 

۴. در هفته هنر انقلاب اسلامی، رئیس حوزه هنری خوزستان به غبارروبی مزار برخی هنرمندان شتافت که کاری پسندیده است اما او نمی‌تواند برخی را به زور انقلابی کند! جناب شهباز گهرویی در هفته هنر انقلاب اسلامی بر مزار فردی رفته‌ است، که پیش از انقلاب در دبیرستان ادبیات تدریس می‌کرد. به گواه شاگردان او که هنوز در قید حیات هستند، او دلبسته رژیم طاغوتی بوده و با دانش‌آموزانی که انقلابی بوده‌اند، در می‌افتاده است. به دانش‌آموزان خود دستور می‌داده که حق ندارند مجله «مکتب اسلام» را بخوانند و فقط باید روزنامه «رستاخیز» را مطالعه کنند.

 

“انقلابی” دانستن مرحوم «ق.آ» و کلیپ ساختن برای وی در حالی که او را شاعری انقلابی می‌داند چه پیامی دارد؟ همچنین عکس یادگاری گرفتن رئیس حوزه هنری با مزار «م.ش» نشانگر عدم آشنایی جناب شهباز و تیم‌شان با شخصیت‌ها و جریان‌های ادبی استان دارد اما حیف که همه این‌ها جز هزینه، هیچ سودی برای انقلاب اسلامی و هنرش ندارد.

 

۵. تعطیلی واحد موسیقی و رخوت سایر واحدهای حوزه هنری انقلاب اسلامی خوزستان در یک سال و نیم اخیر بر کسی پوشیده نیست تا نیازی به اثبات داشته باشد.

 

۶. گلایه ها و انتقادات، همراه با پیشنهادات برخی هنرمندان دلسوز در قالب گزارش با عناوین “یک بام و دو هوا در حوزه هنری خوزستان” و “حوزه هنری خوزستان خانه هنرمندان نیست!” تنها بخشی از نارضایتی عموم هنرمندان و فرهیخته گان خوزستان است‌.

 

۷. معرفی برخی افراد معلوم الحال که هیچ قرابتی با “هنر انقلابی” ندارند بعنوان چهره برتر هنر انقلابی آخرین تیر بی تدبیری حوزه هنری خوزستان به جبهه فرهنگی انقلاب است.

 

۸. حمایت از برخی آثار هنری مسئله دار با چاشنی ابتذال چه توجیهی دارد؟

 

۹. رونمایی ها و مراسم های حوزه هنری انقلاب اسلامی خوزستان بیشتر به شوآف های تبلیغی نزدیک تر است تا توصیه های رهبری در باب کار فرهنگی و جهادی!

 

۱۰. شعارهای واهی در خصوص کار فرهنگی و هنری در مناطق محروم و حاشیه شهر اهواز هیچ گاه به واقعیت بدل نشده است و همچنان در هاله ایی از ابهام قرار دارد.

 

آقای دادمان، عملکرد ضعیف و تامل برانگیز منصوب جنابعالی در حوزه هنری انقلاب اسلامی خوزستان، بیانگر آن است که ردای ریاست چنین مکان مهم و حساسی بدجوری به تن‌ وی زار می‌زند، پیشنهادمان این است که آقای شهباز گهرویی به استان خویش، چهار محال و بختیاری و شهرشان، گهرو با جمعیت ۶ هزار نفری‌اش بازگردد و در همان جا مشق کار فرهنگی بکند.

 

اللهم قد بلغنا
۱_مصطفی بوعذار
۲_عبدالرزاق پورعاطف
۳_عباس کرم الهی
۴_علی فرخی
۵_اصغر اسلامی
۶_کفایت جادری
۷_زهرا طهماسبی
۸_معصومه عموری
۹_سمیه سلامت
۱۰_مسعود آلبوجنام
۱۱_داود علیدادی
۱۲_جواد شریفی
۱۳_غلامحسین رومزی
۱۴_سید جلال حسینی
۱۵_سید فاخر موسوی
۱۶_ایرج قل رومزی
۱۷_ منصور شیراز زاده
۱۸_ یوسف حمیداوی
۱۹_ جواد حیدر زاده
۲۰_ ایوب علوی
۲۱_ محمد سواری
۲۲_احمد پریان
۲۳_محمد نگراوی
۲۴_وهاب بالیده
۲۵_محمد علی عچرش
۲۶_حسن روحانی
۲۷_کاظم بنی تمیم
۲۸_عباس آلبوجنام
۲۹_هاشم اهوازی
۳۰_هادی ناصری
۳۱_دوست محمد کیان ارثی
۳۲_عبداله بابادی
۳۳_جابر سلامی
۳۴_میلاد دیناروند
۳۵_کاظم شوهان
۳۶_مهدی کشاورز
۳۷_مصطفی کرمی
۳۸_علی طالبی
۳۹_محمدرضا حمزه
۴۰_کاظم محتشم فر
۴۱_ناصر پیوست
۴۲_عبدالله شیری
۴۳_مریم شجاعی فرد
۴۴_کوثر غزی
۴۵_اکرم ملائی
۴۶_مهدی خنفری
۴۷_عباس البوجنام
۴۸_مهدی کعبی
۴۹_سعید عبدالهی
۵۰_محمد مرادی
۵۱_ناجی چنانی
۵۲_حمید منوچهری
۵۳_عباس فاضلی

https://hoorkhabar.ir/704083کپی شد!
178
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.