مسائل اقتصادی، فرهنگی، تربیتی و آموزشی در سطح پایینی از جامعه ما قرار گرفته است
هورنیوز – از آنجایی که عنوان این قتلها حول محور ناموس و غیرت میچرخد و رخ میدهد، باید توجه کرد تعصب و غیرت در فرهنگ ما چطور تعریف شده که در آخر مساوی با خون یک زن میشود؟! همچنین فرهنگ، جامعه و قانون چگونه تعریف شده که اینچنین می شود؟ البته باید اشاره کرد که اکثر این قتلها در برخی شهرهای کشورمان به دلیل سنت و باورهای غلط مردان اتفاق میافتد. به عنوان مثال قتل مونا حیدری زن ۱۷ ساله اهوازی که در اواسط بهمنماه سال جاری رخ داد، به نظر برخی حقوقدانان فجیعترین نوع قتل ناموسی بود. همسر او به دلیل باورها و فرهنگ غلط که در ذهنش حاکم بوده با دلایلی بدون منطق، زن ۱۷ ساله خود را سر برید.
همچنین ماه بهمن واپسین روزهای خود را سپری میکرد که خبر دو قتل ناموسی دیگر در شهرهای کرمانشاه و ایلام منتشر شد. فاطمه زن کرمانشاهی که به دست همسرش با تبر و داس به قتل رسید و طاهره ۲۲ ساله ایلامی توسط پدرشوهرش با اسلحه! در این خصوص می توان گفت تا زمانی که تعصب، خشم، جامعه و قانون کور باشد؛ خبر چنین حوادثی پایان ندارد. اخبار نمیتوانند کور باشند و بلافاصله منتشر میشوند ولی باید بر چنین اخباری که رو به افزایش است، گریست.
هورنیوز در خصوص پدیده قتلهای ناموسی که با برخی جامعهشناسان، جرمشناسان و روانشناسان بررسی کرد؛ افزایش خشونت در جامعه، فقر، اعتیاد، بیکاری از مهمترین علل و عوامل این قتلها هستند. حال این رسانه در مصاحبه با «جعفر کوشا»، رییس انجمن جرمشناسی ایران، در گزارش ذیل به بررسی رخ دادن قتلهای ناموسی میپردازد.
سرعت در مجازات فقط یک مسکن است
رییس انجمن جرمشناسی ایران در خصوص پروندههای مربوط به قتلهای ناموسی میگوید: «تشدید در مجازات به کمتر شدن این قتلها کمک نمیکند. چندین موارد است که باید در راستای این پروندهها در نظر گرفته شود. در قانون ایران مفهوم خشونت و اقسام آن جرمانگاری نشده است. در کشورهای دیگر خشونت عنوان مستقلی دارد و جرم محسوب میشود. چه خشونت منجر به مرگ شود یا منجر به مرگ نشود باید جزو جرم خاصی محسوب شود. اولین مورد برای کمتر شدن این قتلها در جامعه این است که خشونت را به عنوان یک عامل مجرمانه مستقل پیشبینی و ابعاد و عناصر آن را تعریف کنیم. آن زمان خشونت چه از طرف خانواده و چه از طرف غیر خانواده باشد خودش به عنوان یک جرم مستقل مجازات خواهد داشت. مورد دیگری که باید جرمانگاری شود، شکنجه است که آزار و اذیتهای جسمی و روحی در خانوادهها و قبیلهها و طوایف رخ میدهد. به عنوان مثال اگر پدری فرزندش را به قتل میرساند یا شوهری همسرش را به قتل میرساند و باعث میشوند خشونت ترویج پیدا کند باید چندین اقدام صورت بگیرد؛ پرونده شخصیت را که در قانون گذاشته شده است، باید جدی بگیریم. پرونده شخصیت در دادگاه نباید به صورت فرمالیته مشاهده شود. در حالی که اگر بخواهیم جلوی جرم و خشونت را بگیریم باید با توجه به پروندههایی که در گذشته اتفاق افتاده دقیق بررسی کنیم و شخصیت افرادی که چنین اعمالی را انجام میدهند را مورد تحقیق قرار دهیم. نکته دیگر که باید به آن توجه کرد این است؛ افرادی که دست به چنین اقداماتی میزنند را نباید به سرعت مجازات کرد. باید یک تیم روانشناس، روانپزشک، جرمشناس و جامعهشناس روی چنین افرادی کار و بررسی کنند علت اینکه یک شخص در یک شرایطی سر همسر خود را در خیابان میگرداند یا اینکه پدری با تبر فرزند خودش را تکهتکه میکند و امثال اینها… چیست. این موارد حتما باید به لحاظ جرمشناسی در اختیار تیم علمی قرار بگیرند، ولی متاسفانه دستگاه قضایی به خواست مردم که میخواهند این افراد به سرعت مجازات شوند، این کار را انجام میدهد. در حالی که این غده با مجازات از بین نمیرود و سرعت در مجازات فقط یک مسکن است و در کمتر شدن و از بین رفتن این جرایم هیچ تاثیری ندارد. علتهای مختلفی میتواند در رخ دادن چنین جرایمی نقش داشته باشند.»
علت جرایم باید مشخص شود
کوشا در خصوص قتلهای ناموسی در برخی مناطق خاص میگوید: «این نوع قتلها در مناطق خاص اتفاق میافتد. بنابراین قوه قضاییه باید یک تیم تحقیقاتی در این مناطق خاص تشکیل دهد به منظور پیشگیری از وقوع جرم. حتی این پیشنهاد را به صورت پیامک به معاونت پیشگیری از وقوع جرم اعلام کردم. مسائل اقتصادی، فرهنگی، تربیتی و آموزشی نیز بسیار در سطح پایینی از جامعه ما قرار گرفته است. جامعه امروز از خیلی از مسائل و موضوعات فاصله گرفته و روی آنها کار نکرده برای همین چنین جرایمی رخ میدهد. وقتی بیشتر تمرکز بر مسائل و موضوعات سیاسی شکل بگیرد طبیعتا از پرداختن به چنین مسائلی، جامعه فاصله میگیرد. رعایت اخلاق و فرهنگ در میان برخی مردم بسیار پایین آمده است. در بحث تشدید مجازات درست است که گاهی به صورت مقطعی جواب میدهد اما تا زمانی که مشکلات اقتصادی و مشکلات روحی و روانی برای مردم وجود دارد تشدید در مجازات برای از بین بردن این جرمها موثر نیست یا تاثیر بسیار کمی خواهد داشت.
بنابراین برای جلوگیری از قتلهای ناموسی چند راهکار میتواند موثر باشد؛ بازپرسها و نیروهای انتظامی باید توسط روانشناسان و جرمشناسان آموزش ببینند که صرفا مورد را پرونده قضایی صرف نبینند. یعنی نقطه اوج هیجان یک انسان که بخواهد سر ناموس خود را در میان مردم بچرخاند مورد بررسی قرار دهند که شاید این فرد حالت عادی نداشته باشد. مورد دیگر اینکه باید دادگاههای چنین مواردی علنی شود تا مردم متوجه شوند چه مواردی و چه عواملی دست به دست هم دادهاند که فردی سر ناموس خود را میان خیابان بچرخاند. این دادگاهها نباید شتابزده به سمت مجازات پیش روند و از متهم بخواهند دلایلی که باعث شده به سمت این عمل برود را شرح دهد. باز هم تاکید میکنم در جامعهای که مشکلات اقتصادی، فرهنگی و روحی و روانی بهشدت بروز پیدا کرده است این اتفاقات رخ میدهد و طبیعی است. چنین اعمالی معلول هستند اما برای اینکه با علتها مواجه شویم حتما باید به صورت علمی آنها را مورد بررسی قرار دهیم و از تجربیات روز بشر در کشورهای دیگر نیز استفاده کنیم. جامعه الان ما بسیار جامعه مضطربی شده و اکثر مردم به فکر حمل وسایل دفاعی با خود هستند. در نتیجه امنیت فکری، اجتماعی مردم زیر سوال رفته است. قوه قضاییه حتما باید روی چنین پروندههایی با موشکافی دقیق کار کند تا علتهای جرایم مشخص شود. آن زمان اگر نیاز بود قانون تغییر کند یا اقدامات اجرایی انجام گیرد.»
تشدید مجازات مانع از جرایم جدید نمیشود
رییس انجمن جرمشناسی ایران در مورد اجرای قانون در مجازات قتلهای ناموسی توضیح میدهد: «اگر پدری فرزند خود را بکشد قصاص نمیشود. حالا در نظر بگیرید قصاص شود، آیا تاثیری در ارتکاب این جنایت دارد! در قانون ما همسرکشی حکمش قصاص است؛ خب این حکم چقدر توانسته جلوی همسرکشیها را بگیرد؟! همانطورکه گفتم تشدید مجازات در کمتر شدن چنین جرایمی موثر نیست. مثلا در قانون به فرض ما میتوانیم پدری که فرزند خود را به قتل رسانده به عنوان مفسد فیالارض قصاص کنیم، اما مساله این است پدر در چه شرایطی از جامعه قرار گرفته است که حاضر شده فرزند خود را بکشد! جامعه ما در حال حاضر بیشتر به مجازات افرادی که چنین جرایمی انجام دادهاند، تمرکز کرده است. اقدامات پیشگیرانه قضایی میتواند در کمتر شدن این جرایم نقش بسزایی داشته باشند. به عنوان مثال در همین قضیهای که در خوزستان اتفاق افتاد، پلیس باید سریع برای امنیت این زن اقدام میکرد و او را در جای امنی قرار میداد. سهلانگاریهایی که در حفظ جان مردم میشود توجیهی ندارد و مجازات سنگین برای این آقا نیز فایدهای نخواهد داشت. سوال من اینجا این است آیا میتوانید با مجازات و تشدید آن در جامعه آرامش ایجاد کنید؟ خفاش شب، بیجه، سعید حنایی و… اینها اعدام شدند آیا مانع ارتکاب جرایم جدید شد؟»
گزارش: بهاره شبانکارئیان