تهاجمی بزدلانه و روایاتی تکان دهنده
هورنیوز – دل تو دلم نیست تا برسم به جایگاه، میخواهم هر چه سریعتر تمام بشود، از صبح که بیدار شدم، سراسر آشوبم و اضطراب؛ با خود میگویم مبادا حین رژه مقابل جایگاه اشتباهی کنم و نظم صفوف را بر هم بزنم و با اشتباهم همه چیز خراب شود.
اما من میانه صف هستم و تا رسیدن به جایگاه زمان زیادی باقی مانده. کمی جلوتر میرویم، از یک ایستگاه صلواتی جرعهای شربت میگیرم و مینوشم تا عطش درونم ناشی از این هوای داغ و آشفتگی درونی ام اندکی فروکش کند. عرق پیشانی ام را با دستمالی خشک کرده و یک لیوان دیگر شربت سَر میکشم.
به اطراف که نگاه میکنم، متوجه شدم کاروان ما جلو رفته و نزدیک جایگاه است! زمان سریع، ولی با دلواپسی گذشته! راه میروم تا سریعا در محل مشخص شده خود قرار بگیرم.
تفنگی که قبل از رژه (بر اساس یک قانون جهانی) فشنگ هایش را از «خشاب» خارج کرده بودم را محکم به دست گرفته، بر سینه میفشارم و تمام وزن بدنم را روی نوک انگشتان پا قرار میدهم.
وقتی که دستم، قلبم را لمس کرد، متوجه تپش با قدرت آن شدم، گویی میخواست از جا کنده شود، تحمل ماندن در چارچوب خود را نداشت. صدای کوبیدن پا بر زمین که آغاز شد همچون حرارت محکم و تُند در سینه ام بود، در هر حال سَرَم را به سمت جایگاه چرخاندم و با گروه رژه را آغاز کردم، اما ناگهان صدایی مهیب، همه را شگفت زده کرد.
ناگهان حادثه
رژه متوقف شد، همه در جایی که بودند همچون درخت بی حرکت ایستاده بودند، جمعیت در بُهت عجیبی فرو رفته بود و همه به دنبال جایی بودند که صدای گلوله میآمد؛ صدای گلوله در یک رژه بی سابقه بود.
چند لباس شخصی با عبور از کنارم به سمت پارک و پشت جایگاه دویدند، قلبم در حال فوران بود که ناگهان با حضور فردی مهاجم که بر مردم آتش میگشود، رژه فروپاشید و هر کسی به سمتی برای نجات خود میدوید تا از گزند رگبار بی امان خود را حفظ کند.
وقتی که من هم متوجه شدم، اتفاقی غیر منتظره پیش آمده، به سرعت خود را در کانالی همان حوالی رساندم، از روی کنجکاوی سرم را اندکی بالا بردم تا ببینم چه خبر است!
اما یکی از پاسداران فریاد کشید «سرت را پایین ببر، میزننت». اما نتوانستم سرکی نکشم، کمی بعد دوباره نگاهی انداختم و دیدم زنی با جیغ و فریاد میگوید «پسرم پسرم وای پسرم» از جایش بلند شد، در همان حال فردی فریاد کشید «بنشین»، اما آن زن بدون توجه به سمت فرزندش رفت که دراز کشیده و در حال گریه بود.
سرباز از جان گذشته
سعی کردم برخیزم و به کمک زن و کودکش بروم، ولی کمی آنسوتر سربازی ارتشی که پشت کامیونها پناه گرفته بود، توجه مرا جلب کرد؛ در تلاش بود تا از آنجا خود را به جایی امنتر برساند، اما وقتی چشمش به کودکان و زنانی افتاد که نزدیک به پارک گلوله خورده بودند، بنابراین؛ سعی کرد آنها را هم نجات دهد؛ با شجاعتی مثال زدنی عرض خیابان را چندین بار طی کرد و دیدم که چندین نفر را به این سوی خیابان آورد.
اینها روایت شایان رمضان نژاد یکی از رژه روندگان حاضر در رژه نیروهای مسلح سال ۱۳۹۷ است که از مشاهدات خود برای ما گفت، لیک آن چیز که بیش از همه در این روایات توجهها را جلب میکند، از جان گذشتگی سربازان برای نجات غیر نظامیان است.
مجتبی محمدی سرباز فداکاری که بیش از ۴ بار عرض خیابان را دقیقا زمان آتش گشودن تروریستها بر مردم پیمود تا چند نفر را نجات دهد، اما از هر تیراندازی مصون ماند، در گفتگو با خبرنگار ما میگوید حکمت پروردگار موجب شد تا علی رغم شلیکهای پراکنده از گزند بی امان تیرهای مهاجمین در امان بمانم و ۴ نفر را نجات بدهم که این مایه افتخاری برای من است. سرباز بودم و وظیفه ام نجان جان انسانهای بیگناه بود.
او با بیان اینکه ماه آخر سربازی خود را هم پشت سر میگذاشته و مسئولیت برق جایگاه را بر عهده داشت، افزود: از قضا نخستین تیرهای شلیک شده دقیقا از بالای سرم عبور کردند، اما توانستم به سرعت از کامیون پیاده شوم و پناهگاهی برای خود بیابم، سپس از زیر جایگاه بیرون آمدم که چند کودک و زن را دیدم، خانواده اقدامی؛ پسر، دختر و مادر همانجا بودند.
این سرباز فداکار میگوید زمانی که محمد طاها را زخمی دیدم، سعی کردم تا با درآوردن پیراهنم و بستن آن دور پایش، جانش را نجات دهم؛ همان هنگام خواهر او را دیدم در حال گریستن، سپس به او گفتم روسری خود را بدهد و برای جلوگیری از هدر رفت خون بیشتر دور پای برادرش گره زدم.
مجتبی محمدی که این از جان گذشتگیها را برای خود مایه سرافرازی و وظیفه میداند، اما حالا علی رغم آن شجاعت و دلاوی در بازار آزاد مشغول کار است و برخلاف وعده و وعیدهای داده شده مبنی بر اشتغال آن بر سر کار دائمی همچنان بیکار است، امیدواریم که مسئولان نیز چنین اشخاص دوستدار وطن و سربازان شجاع و با غیرت را بیشتر پشتیانی نمایند، زیرا دلاوی آنان در جبههها باعث عقدهای در دل بد خواهان این سرزمین شده است.
ارتباط تنگاتنگ گروههای تروریستی داعش، عربستان و الاحوازیه
۳۱ شهریور سالگرد آغاز حمله صدام و نیروهای بعثی به ایران است که با هدف قرار دادن فرودگاه غیر نظامی و نظامی جنگ ۸ ساله عراق و ایران را رقم زدند.
رژیم بعث با آنکه میخواست تنها طی یک هفته کشور را به اشغال خود درآورد، اما با ممانعت و ایستادگی مردم خوزستان در برابر این اشغالگری مواجه شد، سال ۹۷ و در سالگرد این اتفاق میخواست انتقام خود را از مردم خوزستان بگیرد.
گروه «حرکه النضال التحریر الاهواز» که تاکنون اقدامات گستردهای علیه غیر نظامیان و مردم ایران به خصوص خوزستانیها انجام داده، باعث جانباختن دستکم ۵۰ نفر و جانباز شدن حدود ۳۰۰ نفر شده است. این گروه که به مشی مسلحانه باور دارد، سعی میکند با انجام اقدامات کور و خشونت بار، خود را مطرح نماید، علاوه بر آن این گروه به عقاید بعثیها نیز پایبند است و اعضای آن با داعش و دولتهای تروریستی منطقهای و فرا منطقه در ارتباط و رفت و آمد هستند.
مسئولیت این حمله تروریستی را که ابتدا یکی از اعضای گروه خشونت آفرین «الاحوازیه» در شبکه «ایران اینترنشنال» مورد حمایت خاندان عربستان بر عهده گرفت. سپس داعش نیز آن را متوجه خود دانست و با انتشار پوسترهایی به زبان عربی و انگلیس از کشته شدن ۵ نفر از اعضای خود در حمله به رژه نیروهای مسلح اهواز خبر داد.
حمله بزدلانه
یکی از مدافعان حرم در گفتگو با خبرنگار ما میگوید: شکستهای پی در پی گروههای تکفیری و صهیونیستی در ۲ کشور عراق و سوریه، موجب آشفتگی بیش از پیش دشمنان اسلام و در راس آنها رژیم کودک کش صهیونیسم شد و حالا ناجوانمردانه چنین حملهای را انجام دادند.
سرباز وطن بیان کرد: برخلاف آنکه آنها ادعا میکنند به سربازان ایرانی حمله کرده اند، اما اکثر شهدا و زخمیها مردم معمولی و تماشاگران بودند که قربانی این عملیات دهشتناک شدند.
خانواده قربانیان خواستار مجازات تروریستهای پناهنده در دولتهای خارجی هستند
گروه «حرکه النضال» به دلیل حملات مسلحانه خود علیه شهروندان ایرانی در دسته سازمانهای تروریستی قرار دارد و سپاه پاسداران پس از این حمله تروریستی با شلیک ۱۷ موشک بالستیک مقر داعش در شرق فرات و عوامل طراحی این حملات را مورد هدف قرار داد.
پدر طاها اقدامی در گفتگو با خبرنگار ما در این خصوص گفت: اگرچه عوامل خارجی آن حادثه کشته و تروریستها نیز در همان محل حادثه «به درک واصل» شدند، اما همچنان برخی از عاملان و خاطیان حادثه در دولتهای حامی تروریست مجازات نشدند و این خواسته ما از دستگاه قضا است تا هر چه سریعتر این دسته نیز به سزای عمل خود برسند تا آرامشی برای خانوادههای قربانی ترور رژه ۳۱ شهریور باشد.
سعدالله اقدامی افزود: جمهوری اسلامی ایران نشان داد که به هیچ وجه در مقابل تهدید و ستاندن جان شهروندانش مماشات نخواهد داشت و عاملان و خاطیان را به سرعت مجازات میکند.
مردم خوزستان در مراسم تشییع پیکر شهدای حادثه تروریستی رژه ۳۱ شهریور ماه با حضور چشمگیر خود نشان دادند، هرگز با اقدامات کور و دهشتناک همراهی نخواهند کرد. قشر گستردهای از جوانان عرب و زنان در غم از دست دادن هم استانیهای خود دستان را محکم بر سینه کوبیدند و اشکهای فراوان از چشمانشان جاری شد تا بر زمین ببارد و دوباره قهرمانانی شجاع از خاک وطن رویش کنند و پرچم ایران اسلامی پابرجا بماند.
ساسان ناصری زاده