چرا سلیمانی دشتکی موفق نبود؟
به گزارش هورنیوز، در دو بخش اول این گزارش به برخی از دلایل ضعف مدیریت ارشد استان در دوره قاسم سلیمانی دشتکی که باعث شده یکی از ضعیف ترین دوره های مدیریتی در استان شکل بگیرد، پرداختیم.
در این قسمت سعی می کنیم به برخی دیگر از این موارد بپردازیم تا بلکه چراغ راهنمایی برای مدیریت آتی استان خوزستان باشد و البته دولت جدید نیز با عزمی راسخ و امیدآفرین، استانداری توانمند، بابرنامه، بادانش و سواد کافی، چابک و عملگرا و در یک کلام در حد و قواره خوزستان عزیز منصوب کند.
و – توهم ناجی بودن
یکی از ایرادات سلیمانی دشتکی آن بود که از همان ابتدا نوعی توهم خودمنجی پنداری برای خوزستان داشت همچنانکه پیش از حضور در خوزستان، پیام داده بود که نیازی نیست مردم استان برای استقبال از وی به فرودگاه بیایند و گل و شیرینی و قربانی هایشان را به خیریه ها بسپارند! از همان ابتدا که این موضوع به سوژه طنز شبکه های اجتماعی در استان تبدیل شد، می شد پیش بینی کرد که مدیریت خوزستان اینک با پدیده ی جالب و جدیدی روبرو شده است. این نگاه سلیمانی دشتکی، ضمن آنکه نشان از عدم شناخت حداقلی از مردم خوزستان و شرایط اجتماعی آن داشت، آغازی شد بر تصمیم های شتابزده، غیرکارشناسی و بدون مشورت با صاحبان اندیشه و نظر. چرا که خود منجی پنداری باعث می شود انسان، خود را بی نیاز از همفکری و هم افزایی با دیگران بداند و تصمیمات شخصی جای خرد جمعی را می گیرد.
ز- دامن زدن به روزمرگی و امورات پیش پاافتاده
در این دوره شش هفت ماهه ما شاهد اقدامات خاص و با دامنه ی تاثیر بالا و یا حتی متوسط در استان نبودیم و مدیریت کلان استان به نوعی از روزمرگی مبتلا شد که البته اگر منصفانه بخواهیم بگوییم بخشی از آن بخاطر شرایط پایان کار دولت بوده است. اما مدیریت استان سعی می کرد عدم موفقیت در رقم زدن اتفاقات خوب و امیدبخش را با انتشار اخبار برنامه های معمولی و روتین استاندار در رسانه ها جبران کند تا جایی که حتی دیدار استاندار با معاونان وزرا و مدیران کل زیرمجموعه آنها یا حتی مسئولان درون استانی هم رسانه ای می شود!
دامنه این وضعیت بگونه ای بوده که برخی از منتقدین استاندار سابق-شریعتی- هم اذعان می کردند که مدیریت شریعتی قابل قیاس با سلیمانی دشتکی نیست چرا که شریعتی توانسته بود با جذب اعتبارات کلان از صندوق توسعه ملی، پروژه آب غدیر را در کمتر از یکسال به سرانجام و بهره برداری برساند و برخی از ابرپروژه ها همچون پالایشگاه بیدبلند و پتروشیمی مسجدسلیمان را به سرانجام برساند و موافقت و تمکین دولت در تخصیص ۴درصد از قرارداهای نفتی کشور برای مسئولیت های اجتماعی در خوزستان را اخذ کند. او توانست با جلب موافقت مقام معظم رهبری و رئیس جمهور، یکصد میلیون یورو هم برای پروژه فاضلاب استان تخصیص قطعی بگیرد.
اما سلیمانی دشتکی ترجیح داد وقت خود را صرف عزل و نصب های متعدد وجابجایی نیروها در درون استانداری کند و در کنار آن به امورات روزمره استانداری همانند دیگر دستگاههای اجرایی استان بپردازد تا این چندماه پایانی دولت هم تمام شود. برخی افراد البته سعی می کردند هرازچند گاهی با انتشار اخباری درباره استانداران سابق، به اذهان عمومی چنین وانمود کنند که وی همان منجی دیرآمده خوزستان است!
در همین شرایط بود که با رویکرد غیراخلاقی اندکی از افراد، خبرهای متعددی علیه مقتدایی و شریعتی استانداران سابق و بومی خوزستان در فضای مجازی منتشر می شد. در حالیکه هر یک از مدیران استانی بومی نیز دارای نقاط ضعف و قوتی است اما تلاش برای تخریب مدیران خوزستانی برای انحراف اذهان عمومی از ناکارآمدی ها و روزمرگی های مدیریت جدید، راهبردی بود که خیلی زود اثرش را از دست داد. همه اینها در حالی بود که هر دو استاندار سابق خوزستان-مقتدایی و شریعتی- چندبار در اظهارنظرهای خود سعی در حمایت از سلیمانی دشتکی داشتند.
ح- عدم حضور میدانی در حل بحرانها
سلیمانی دشتکی از ابتدا که وارد خوزستان شد تلاش کرد عدم حضور میدانی در حل مشکلات و بحران های ایجادشده را با برگزاری جلسات مکرر جبران کند بگونه ای که بقول یکی از مدیران، گویی وی استانداری را با سالن جلسات اشتباه گرفته است!
تردیدی نیست که در شرایط تثبیت شده نهادی و اجتماعی که وضعیت اضطرار و بحرانی، پیش روی مدیریت وجود ندارد و همه چیز شرایط عادی خود را سپری می کند مدیریت علمی و بابرنامه با تشکیل گروههای تخصصی سعی می کند در نقش مغز سیستم و سامانه مدیریتی عمل نماید. اما در خوزستانی که بارها در شرایط اضطرار قرار گرفته نمی توان به جلساتی که البته آنهم با یک رویه ی کلیشه ای، غیرتخصصی و بدون تصمیم سازی های بموقع، کارا و اثربخش برگزار می شوند دل بست. همچنانکه در قسمت قبل نوشتیم مدیریت ارشد استان علیرغم برگزاری جلسات متعدد، هنوز پس از مدتها نتوانسته مشکل کمبود مرغ و سیمان و اخیرا هویج و… را در استان حل کند و تماس با استانهای کوچک کشور مثل ایلام جهت ارسال مرغ مازادشان برای خوزستان، جز تحقیر استان بزرگ و مهمی چون خوزستان، نام دیگری نمی توان بر آن نهاد.
بنظر می رسد سلیمانی دشتکی ۶۸ساله بدلیل آنکه بخاطر شرایط نامناسب جسمانی امکان حضور و پیگیری میدانی مسائل استان را ندارد به برگزاری جلسات تکراری و بی ثمر روی آورده است و نتیجه این وضعیت آن شد که وی هم از اعتراضات به کم آبی بی اطلاع بود و آنرا منکر شد و هم تصاویر تلف شدن گاومیش ها در مسیر تالاب و کرخه که در تمام دنیا منتشر گردید، را نادرست خواند! در حالیکه شاید با یک بازدید حضوری می توانست به عمق فاجعه پی ببرد و زودتر از آنکه آن اعتراضات و تلفات را شاهد باشیم تصمیم به رهاسازی آب اتخاذ می شد و آن حوادث تلخ بوجود نمی آمد.
ادامه دارد…
فرشاد بهمن
قسمت اول این گزارش: تاملی بر ضعف مدیریتی این روزهای خوزستان؛ چرا سلیمانی دشتکی موفق نبود؟
قسمت دوم این گزارش: تاملی بر ضعف مدیریتی این روزهای خوزستان؛ چرا سلیمانی دشتکی موفق نبود؟