هورنیوز – شاید اگر قاسم سلیمانی دشتکی چهار سال قبل تر سکان استانداری خوزستان را در دست می گرفت، حالا مشکلات استان کمتر و بسیاری از بحران های اجتماعی این استان اصلا” رقم نمی خورد. بحران هایی نظیر اعتراض کارگران هفت تپه و لوله سازی، بحران اعتراض سپرده گذاران، بحران کم آبی در روستاها، بحران شمارش آرا بویژه در شورای پنجم شهر اهواز، بحران ریزگردها، بحران چند روزه ی قطع آب و برق، بحران سیل، بحران غرق شدن اهواز و ماهشهر در فاضلاب و نزولات جوی، بحران دخالت اشخاص در مقدرات استان و بحران ناکارامدی اداری و سرانجام بحران کرونا که در چندسال اخیر مردم خوزستان با آن دست به گریبان بوده اند، نه به ساختارهای نظام برمیگشت و نه ارتباطی به اعمال تحریم ها و فشار بیرونی داشت، بلکه همیشه یک طرف این بحران ها سوء مدیریت دولتمردان و طرف دیگر آن نارضایتی های مردمی ناشی از سوء مدیریت بود.

پس از عزل شبانه مقتدایی استاندار اسبق، خوزستان مستحق استاندار کارآمدتری بود تا بتواند مردم را راضی نگه دارد و بر مشکلات اساسی خود فائق شود. افسوس که عدم تعهد و منافع طلبی نیروهای اصلاح طلب دست به دست هم دادند تا با انتصاب غلامرضا شریعتی بر مسند نماینده عالی دولت در استان، فرصت های بسیاری از مردم خوزستان سلب شود. در این مدت همه عزم دولت تدبیر و امید بر راضی نگه داشتن محافل و گعده ها و اشخاص و تقسیم منافع خوزستان میان وابستگان به کابینه بود و تلاشی برای رفع مشکلات اساسی و ایجاد رضایتمندی در مردم صورت نپذیرفت.

حضور دیر هنگام قاسم سلیمانی دشتکی در خوزستان برای فضای محفل زده و ملوک الطوایفی خوزستان کمی غریب می نماید، اما بنظر می رسد روشی که سلیمانی دشتکی در اداره استان در پیش گرفته است، درست همان گمشده ای بود که ادارات استان جستجو می کرد و حالا این امیدواری را ایجاد کرده است که نظم از هم پاشیده شده و اتوریته لازم زمامداری را به ساختمان استانداری خوزستان باز گرداند تا مراکز متعدد تصمیم گیری را که در جای جای شهر و در میان محافل وحلقه ها وگعده های نه چندان خوشنام شکل یافته است را به سامان آورد. اما نگرانی بزرگتر آن است که حلقه سالاران و گعده باران از طریق چینش نیروهای خود در نقاط حساس و مهندسی انتخابات بر جریانات شورایی اثرگذاری کنند تا بار دیگر به زیست خود را در فضاهای خلق شده از نهاد شورا ادامه دهند.

فرهنگ شب نشینی، گعده سالاری و حلقه پروری حاکم بر فضای خوزستان که در پنج سال زمامداری شریعتی بشدت رواج یافته بود، نه تنها ادارات استان را به عرصه کشمکش های محفلی تبدیل کرد و موجب به حاشیه راندن و فرار نخبگان شد، بلکه با بکارگیری اشخاص بیرونی در نقاط خاص، اعتبار ساختمان استانداری را به پایینترین مقبولیت ممکن فرو غلطاند، بنظر می رسد استان خوزستان اینک باحضور یک استاندار کارکشته، ساختارگرا و نظم سالار، در حال احیای اعتبار از دست رفته خود است به شرطی که این استاندار عرصه برگزاری انتخابات را به این محافل واگذار نکند تا بار دیگر بر استان چیره شوند.

از حق دور نشویم که سلیمانی بر خلاف استاندار قبلی با ارج گذاشتن به ساختارهای اداری و اولویت دادن به نیروهای وزارت کشور، اشخاص نامطلوب جمع آمده از ادارات و ارگانهای دیگر را یکی یکی بیرون گذاشت و با این کار ساختمان به حاشیه رفته استانداری خوزستان را به متن تصمیم سازی در استان باز گرداند. برگزاری منظم جلسات، نظم سالاری، ساختار گرایی و بی اعتنایی به فشارهای بیرونی، وجوه متمایز کننده سلیمانی و استاندار پیش از خود است. اکنون آنچه اقتدار و احیا استانداری خوزستان را رقم زده است، پرهیز از دخالت در مجادلات بی پایان سیاسی و دوری گزیدن از اشخاص حاشیه ساز و توصیه پذیری است.

روشی که استاندار ساختارگرای خوزستان در آخرین ماه های عمر این دولت در پیش گرفته است، نزاع میان مدیران گعده باز و اتوریته نظام را به بالاترین حد ممکن رسانده، البته دلسوزان نظام در این میان جانب استاندار را دارند، اما اقدامات ایشان شاید کفاف جبران همه مشکلات انباشت شده در پنج سال مدیریت محفلی شریعتی و حلقه نرگس بر خوزستان را ندهد، با اینحال این بارقه و امید را در دلها روشن نگه می دارد، که فساد افسار گسیخته و سو مدیریت سال های اخیر، به عملکرد اشخاص باز می گشت و نه عملکرد نظام مقدس جمهوری اسلامی، لذا امید است که با روی کار آمدن دولت جوان و انقلابی، تتمه فرهنگ غلط شب نشینی و گعده سالاری از استان برچیده شود و نظام به مسیر ریل گذاری شده خود باز گردد.

محمد امین منتظر المهدی