نقش برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک در ورزش

هورنیوز ؛ در سالهای اخیر توجه زیادی نسبت به مدیریت استراتژیک شده است وتنها راه اثربخشی وکارآمدی مدیران،در بهره گیری از این شیوه مدیریت برنامه ریزی صحیح میباشد که بهترین نوع برنامه ریزی را میتوان برنامه ریزی استراتژیک دانست برنامه ریزی استراتژیک قبل از آنکه یک تکنیک و فن باشد، یک نحوه تلقی شده و یک باور است که مدیران را به تفکر درازمدت وآینده نگری و،پیش بینی افقهای دوردست ترغیب می کند. درسازمانی که این باور و اعتقاد وجود نداشته باشد،بستر مناسبی برای رشد و برنامه ریزی استراتژیک وجود نخواهد داشت.برنامه ریزی استراتژیک همچون چتری بر سازمان و عملیات و اقدامات آن سایه می گستراند و باعث یک پارچگی برنامه ها و اقدامات یک سازمان می شود.

 

نقش مدیریت در سازمان های ورزشی ، امروزه به ویژه اگر با رویکردی استراتژیک و برنامه محور همراه باشد،از اهمیت ویژه ای برخوردار است.در دنیای در حال رشد وتوسعه کنونی، ورزش نیز از این قاعده مستثنی نیست و بسیاری از سازمان های ورزشی به سرعت در حال پیشرفت هستند که دراکثر موارد،رویکرد استراتژیک سازمان ها، موضوعی تعیین کننده و مهم است. رقابت برای کسب برتری در تمامی جنبه های تربیت بدنی و ورزش از طریق ارایه طرح ها وبرنامه های بلندمدت ،میان مدت و کوتاه مدت دلیلی بر این مدعاست.

 

کشور ما نیز اگر به دنبال بهره وری مناسب از منابع موجود خود است و قصدداردتوانمندی ها و،برتری های خود رادر عرصه ورزش ارایه نماید،باید به سوی مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک حرکت کند هرچند مباحث استراتژیک در ورزش کشورمان مدتی است که شروع شده،ولی هنوز آغاز راه است وباید آگاهی و دانش در این زمینه افزایش بیشتری یابد و تحقق این امر مستلزم دستیابی به منابع علمی و به روز در زمینه منابع استراتژیک در ورزش است.

 

اگر بخواهیم مدیریت استراتژیک در ورزش را بررسی نماییم نمی شود حرفی از برنامه ریزی استراتژیک به میان نیاورد، مدیریت در هرسازمانی نیاز به یک برنامه ریزی صحیح دارد به طوری که خیلی از کارشناسان و صاحب نظران،مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک را دو رویه یک سکه میدانند و معتقد هستند برنامه ریزی استراتژیک لازمه بی چون و چرا یک مدیریت استراتژیک است و تا زمانی که ما آشنایی کامل و فهم صحیحی از برنامه ریزی استراتژیک نداشته باشیم نمیتوانیم مدیریتی صحیح و استراتژیک را درک و به آن عمل کنیم از همین رو ما ابتدا به اختصار توضیحاتی را در مورد برنامه ریزی استراتژیک خواهیم داشت و تمام ابعاد آن را بررسی خواهیم کرد.

 

برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است که اعضا یک سازمان را در مورد پیش بینی آینده هدایت،وشیوه و فعالیت های لازم برای رسیدن به آن آینده را تدوین میکند همچنین در تعریفی دیگر می توان گفت برنامه ریزی استراتژیک عبارت است از تدوین یک برنامه جامع و کامل برای کمک به مدیریت استراتژیک به منظور رسیدن به اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت،برنامه ریزی استراتژیک دارای اصولی میباشد که شامل: توجه به اولویت ها و آینده نگری
▫️ ایجاد توازن بین واحدهای سازمان و تشکیل گروه های برنامه ریزی ، پیوستگی و ارتباط بین واحدهای مختلف
▫️ توجه به نیروی انسانی برنامه ریز و مشخص کردن مسعول اجرای برنامه
▫️درنظر گرفتن برنامه برای هرواحد سازمانی به عنوان بخشی از کل برنامه ▫️توجه به جنبه های کیفی و هماهنگی بین رشد کمی وکیفی
▫️ ارتباط برنامه سازان با برنامه توسعه ملی ، تداوم ، انعطاف و واقع بینی
▫️ توجه به آمار و اطلاعات و توسعه سیستم اطلاعات برای بهبود تصمیم گیری ▫️ استفاده از یافته های پژوهشی
▫️استمرار و پایداری و توجه به تغییر و تحولات حال و آینده
▫️ توجه به عوامل اجرایی و حمایت های قانونی
▫️ حداکثر استفاده از منابع موجود
▫️استفاده از مدل های معتبرعلمی در برآوردها
▫️ استفاده از تجارب علمی و عملی متخصصان ومجریان قبلی و فعلی برنامه ها
▫️تحلیل هزینه وفایده و ارزیابی قابلیت ها و ظرفیت های سازمان
▫️ توجه به اهداف اصلی برنامه و سعی در کاهش فاصله بین وضع موجود و مطلوب
▫️ توجه به اصل سرعت و دقت در انجام امور و نوآوری و تغییر و….. این موضوعات حاکی از گستردگی و وسعت برنامه ریزی استراتژیک است به طوری که یک سازمان درامر تدوین این نوع برنامه ریزی باید موارد و اصول زیادی را به ویژه با استفاده از فعالیت های تحقیقاتی و پژوهشی درنظر بگیرد تا بتواند‌ برنامه مناسبی را برای کوتاه مدت ،میان مدت ، و بلند مدت تدوین کند در مجموع هدف از یک برنامه ریزی استراتژیک با درنظر گرفتن اصولی که بیان شد عبارت است از ١) تهیه سند یا مجموع اسنادی که مسؤلیت ها ، هدف ها و مقاصد کلی و تاکتیکی قابل دسترس و ارزیابی را مشخص میسازد ٢) برنامه های اجرایی کوتاه مدت و بلند مدت را براساس هدف ها تدوین میکند ٣) بر اساس موارد ذکر شده برنامه های مالی کوتاه مدت ،میان مدت و بلندمدت را تنظیم میکند.هرچند که مباحث درموردبرنامه ریزی استراتژیک بسیار است.

 

حالا با توضیحات داده شده کمی با برنامه ریزی استراتژیک که لازمه یک مدیریت استراتژیک است آشنا شدیم پس بهتر است الان به مدیریت استراتژیک بپردازیم و بدانیم اصلا مدیریت استراتژیک به چه معناست و چه کارایی هایی دارد.

 

مدیریت استراتژیک فرآیند اتخاذ وانجام تصمیماتی است که قبلا برنامه ریزی شده است که اجرای دقیق وآرزوی درست آن منجر به موفقیت و ادامه حیات هر سازمانی میشود استراتژی را به اعتبار معنی کلمه میتوان سوق دادن، گسیل داشتن،پایبندبودن ،نحوه اجرا و عملکرد بیان کرد.مفهوم استراتژی در حیطه سازمانی و مدیریت در نیمه دوم قرن بیستم میلادی آغاز شده است در کل مدیریت استراتژیک دارای تعریف های گوناگون و البته با مفهوم واحد است که یکی دیگر از این تعریف ها توسط هانگر استراتژیست معروف بیان شده است او معتقد است مدیریت استراتژیک یعنی مجموعه تصمیم ها و اقدامات مدیریتی که عملکرد بلندمدت سازمان را از طریق فرآیند بررسی محیط، تدوین استراتژی ، اجرای استراتژی و ارزیابی و کنترل تعیین میکند.

 

باتوضیحاتی که درمورد برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک به زبان ساده داده شد اگربخواهیم درباره مدیریت استراتژیک در ورزش و سازمان های ورزشی بیشتر فوکوس و توضیحاتی بیان کنیم باید گفت متاسفانه در کشور ما به برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک در ورزش اهمیت داده نمیشود،همانطور که بیان کردیم لازمه مدیریت استراتژیک یک برنامه ریزی صحیح میباشد که این برنامه ریزی شامل برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت میشود ولی در ورزش کشور ما که متاسفانه ثبات مدیریتی وجود ندارد مدیران نمیتوانند برنامه های بلندمدت را اجرا کنند و روی به نتیجه گرایی و نتایج کوچک و برنامه های کوتاه مدت میاورند و همین عامل باعث شده ما در بخش های مختلف ورزش دچار مشکل باشیم شما درنظر بگیرید مدیری را که نمیداند چه مدت دیگر بر سرکار است بی شک او نمیتواند اهمیتی به برنامه های بلندمدت چه در زمینه پرورش نیروی انسانی و چه در زمینه مالی و…… بدهد.

 

به عنوان مثال بیشتر باشگاه های ورزشی ما هر فصل یک مدیر عوض میکنند ، مدیری که یک سال بیشتر وقت ندارد سعی میکند برای حفظ صندلی مدیریتی خود به نتیجه گرایی روی آورد و دیگر اهمیتی به پرورش بازیکنان پایه نمی دهد این موضوع هم بر خرج کرد و هم بر درآمدزایی باشگاه تاثیر مستقیم دارد مثال های دیگری هم هست اما بیایید یک جنبه دیگر و مهم را بررسی کنیم همانطور که بیان کردیم برای یک مدیریت استراتژیک نیاز به یک برنامه ریزی بلند مدت و ثابت میباشد اما در ورزش کشور ما با انتصاب هر مدیر آن مدیر کلا برنامه های آن سازمان و مجموعه را تغییر میدهد و این کار باعث ناکارآمدی همیشگی آن سازمان و از بین رفتن سرمایه های مالی و نیروی انسانی میشود اما مشکل اصلی و راهکار این موضوع چیست؟!

 

دو دلیل اصلی ومهم را میتوان بیان کرد ١) عدم ثبات مدیریتی ٢) دولتی بودن ورزش شاید برای شما جای سوال باشد که چرا و چگونه عرض خواهیم کرد، متاسفانه در کشور ما بر خلاف دیگر کشورهای صاحب رتبه در ورزش که ورزش آنها در اختیار بخش خصوصی است کشور ما هنوز ورزشی در اختیار کامل دولت دارد و باتغییر دولت ها هرمدت یک بار کل برنامه ها و مدیران تغییرمیکند و این روش ضربه سنگینی تا به حال به ورزش کشور زده است ، سپردن ورزش به بخش خصوصی میتواند ثبات را در تمام ابعاد به همراه داشته باشد و مدیریت کردن به شیوه استراتژیک دراین نوع مجموعه ها هموارتر است.

 

در این مجموعه ها مدیران زود به زود تغییر نمیکنند و میتوانند برنامه ریزی بلندمدتی برای سازمان و مجموعه های خود در بخش های مختلف داشته باشند اگر تصمیم گیران ارشد کشور در بخش ورزش ، ورزش کشور را به بخش خصوصی بسپارند وخود فقط برنامه ریزی کلان و نظارت و حمایت رابرعهده بگیرند شاهد شکوفاشدن ورزش کشورخواهیم بود و قطعا با پتانسیل هایی که در ورزش کشور در بخش های مختلف وجود دارد میتوانیم رتبه های بالایی درآسیا و حتی جهان در بخش های مختلف ورزش کسب نماییم.

 

البته این مهم به دست نمی آید مگر با یک برنامه ریزی خوب زیرا برنامه ریزی خوب و موثر در یک سیستم ورزشی به عنوان مولفه‌‌ای کلیدی محسوب میشود برنامه ریزی استراتژیک بخش مکمل مدیریت و‌هماهنگی فعالیت های یک سازمان ورزشی است،سازمان های ورزشی درتمام سطوح ملی،استانی و حتی محله ای برای بقا،رشد‌و‌توسعه و مدیریت صحیح به برنامه نیاز دارند برنامه ریزی همانند نقشه راه برای یک سازمان است که به آن در تشخیص مقصد و چکونگی حرکت به سمت آن کمک میکند.

 

مجموعه ها و‌سازمان های ورزشی اگر به دنبال پیشرفت و حرکت رو به جلو و‌موفقیت هستند میبایست حتما از مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک بهره ببرند زیرا برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک دارای مزایای زیادی میباشد و باعث میشود یک سازمان ورزشی خلاقیت و نوآوری داشته باشد و برای ترسیم آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند به عبارتی سازمان دارای ابتکار عمل باشد و در فعالیت هایش به گونه ای عمل کند که برآنها تاثیر بگذارد و در سرنوشت خود نقش داشته باشد و‌آینده را تحت کنترل خود درآورد.

 

از دیگر مزایای بهره گیری از برنامه ریزی و‌مدیریت استراتژیک میتوان‌ به مشارکت مدیران و کارکنان دراین فرآیند اشاره کرد این کار باعث میشود که خود را به سازمان متعهدتر بدانند‌‌ و‌ موجب تقویت نگرش خوشبینانه آنها نسبت به ایجاد تغییر در سازمان می شود . علاوه براین نتایج تحقیقات حاکی از آن است که سازمان هایی که از برنامه ریزی و‌مدیریت استراتژیک استفاده می کنند.

 

سودآوری بیشتری دارند‌‌‌‌ و‌ بسیاری از آنها توانسته اند با این شیوه تصمیمات اثربخش تری اتخاذ کنند ، وجود چنین مزایایی که در بسیاری از منابع علمی هم نیز به آنها اشاره شده موجب گردیده است تا بسیاری از سازمان ها چه ورزشی و‌چه غیر ورزشی نسبت به استفاده از برنامه ریزی و‌مدیریت استراتژیک و‌در اولویت قراردادن آن تمایل پیدا کنند بنابرین با توجه به اینکه به کار گیری برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک به ویژه در امر توسعه ورزش و رقابت های آن برای اکثر سازمان های ورزشی دنیا از بالاترین تا پایین ترین سطوح از موضوعات اساسی محسوب میشود لازم است مدیران و‌مسعولان ذی ربط کشور عزیزمان ایران هم از این فرآیند آگاه شوند و آن را در سازمان های خود به کار گیرند که انشاالله شاهد شکوفا شدن هرچه بیشتر ورزش کشور باشیم.

احسان حاجب

https://hoorkhabar.ir/690282کپی شد!
306
۱
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.

  • آدریانو سلام بسیار عالی بود واقعا استفاده کردیم. جای مدیران با دانش در ورزش ما خالی می باشد.... از آقایی حاجب هم بسیار تشکر میکنم بسیار مطلب مفیدی بود ممنون
منتشر شده۱