نگاهی به زنجیرههای رانت و فساد در بالادست صنعت پتروشیمی ایران!
درک زنجیرهتولید در صنعت پتروشیمی و نوع بهرهبرداری این صنعت از آورده ملی در دو بخش قابل بررسی است.
اول استفاده از نفت سبک، گاز و آب دریا جهت تولید مواد اولیه باارزش و سپس بهرهبرداری از منابع زیست محیطی و امکانات جادهای، دریایی، ریلی و طبیعی برای انتقال محصولات و اثرات زیست محیطی این شرکت ها که روشنگر است چرا رانت اصلی در ایجاد شرکتهای بالادستی پتروشیمی به جای پایین دستی وجود دارد.
حالا می توان متوجه شد چرا تقاضا برای مالکیت کارخانههای بالا دستی صنعت پتروشیمی نزد بخش خصوصی و خصولتی بیشتر است.
همچنین نگاهی به شرکتهای واگذار شده و محصولات تولیدی آنها روشن میکند چگونه با واگذاری رانتی، بهترین و پولسازترین واحدهای تولید پتروشیمی به بخش خصوصی زمینه فساد و رانت فراهم آمده است.
بررسی قراردادهای تامین خوراک این شرکتها نیز روشنگر رانتی غیر قابل باور جهت بهرهبرداری ایشان از منابع ملی است.
سه فرصت برای مالکان و تهدید برای ثروت ملی در صنعت پتروشیمی ایران
در سه بخش کلی میتوان آنچه فرصت و آسیب صنعت پتروشیمی در بخش بالادست و نوع واگذاری و رانت آن در بخش خوراک است را روشن کرد. آنچه مشخص میسازد چرا این صنعت در بخش بالا دستی از واگذاری مالکیت باید به سمت واگذاری سهام به بخش خصوصی و مدیریت ملی این گونه صنایع حرکت کند:
یک: پتروشیمی در بخش تولیدات محصول بالا دستی، صنعتی زنجیروار و به هم پیوسته است که بهرهوری، سود و گردش مالی بالایی دارد و همچنین هزینههای سنگینی بر دوش منابع ملی و طبیعی برای کشور دارد.
به همین دلیل ملی بودن مدیریت این صنعت و خصوصی سازی صرفاً در قالب واگذاری سهام به جای واگذاری مدیریت آن، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
دو: صنعت پتروشیمی علاوه بر نیاز به فراوردههای اولیه نفتی، نیاز مبرم به آب فراوان، امکانات جادهای، ریلی و اسکلهای دارد.
ایجاد این صنعت باید با در نظر گرفتن هزینه های هنگفت آلایندگی آن باشد، به نحوی که شرایط طبیعی و زیست محیطی را تغییر ندهد.
توزیع بخشهای مختلف صنعت به لحاظ امنیت ملی در سراسر کشور نیز نکتهای است که پرداختن به آن در مجال این مطلب نمیگنجد.
اما به صورت مختصر می توان اشاره کرد در مناطقی که ذاتاً کشاورزی، دامداری و یا صنایع معدنی دیگر در آن وجود دارند، تاسیس شرکتهای پتروشیمی کاری است که باید با بخش کشاورزی مرتبط بوده و بیشتر با هدف توسعه شهرکهای صنعتی در بخش پایین دست انجام شود.
با وجود بهرهوری بالا این صنعت هزینههای پنهان و آشکار بسیار سنگینی به بار میآورد و نه تنها واگذاری آن به بخش خصوصی با در نظر گرفتن میزان بهرهبردن از منابع ملی غیر اقتصادی است، بلکه کاملاً به ضرر کشور است.
باید در نظر داشته باشیم حتی برای بخش دولتی و تحت مدیریت ملی نیز گاهاً ایجاد صنایع پتروشیمی به جهت عوارض زیست محیطی و میزان استفاده از منابع اگر همه زنجیره در اختیار ایشان نباشد و قرار بر واگذاری بخشهای سودآور آن باشد توجیه اقتصادی ندارد.
بیشترین انتقاد در خصوص تدسعه صنعت پتروشیمی در غرب کشور از سوی فعالان محیط زیست و اقتصادی علاوه بر مشکلات واگذاری آن به بخش خصوصی متوجه همین مسئله است.
پیشتر مفصل در قالب مطالب جداگانه به این موضوع پرداخته ام و در مطلب دیگری منافع دو بخش بزرگ خصوصی و رانت های ایشان در صنعت پتروشیمی را شرح خواهم داد.
سه: بخش خصوصی در تمام دنیا به جهت ایجاد زنجیره تولید و افزایش سرانه تولید ملی در بخش پایین دستی فرصت مالکیت صنایع بالادستی را پیدا می کند.
بخش خصوصی قاعدتا در کشور مانیز بایست به جای دلالی محصول و خام فروشی ملزم به این کار باشد، اما عملاً علاقه به خام فروشی و درگیر شدن با دلالی مواد اولیه علاقه اول این بخش است.
بهره بردن از ارزش افزوده گردش مالی و استفاده از رانت دریافت خوراک ارزان توسط بخش خصوصی و خصولتی شرط تامین منافع ملی در این بخش را نقض کرده است.
شرح زنجیره تولید خوراک در صنعت پتروشیمی ایران با ارائه توضیح مختصر موارد ذکر شده را روشن و مشخص خواهد کرد.
میعانات گازی که برشی سبک از موادی است که از چاههای نفت استخراج میشود، عموماً جهت استفاده به عنوان خوراک کارخانجات پتروشیمی، به سمت واحدهای NGL هدایت شده، بعد از شیرینسازی به صورت برشهای سبک و سنگین به سمت واحدهای پتروشیمی روانه میگردد.
متان خروجی واحدهای ngl یا به عنوان خوراک واحدهای تولید “متانول” و یا به عنوان گاز و سوخت پتروشیمیهااستفاده میشود. برش سنگینتر به نام “اتان پلاس” به عنوان خوراک ارزشمند واحدهای تولیدی الفین روانه این کارخانهها شده و بعد از عمل کراکینگ، به محصولات ارزشمندی نظیر اتان، اتیلن، پروپیلن، برش چهارکربنه، بنزین پیرولیز و مازوت تبدیل میشود.
“اتیلن” تولید شده در واحد الفین پتروشیمی، توسط واحدهای تولید کننده پلی اتیلنهای LLD و LD و HD مورد استفاده قرار میگیرد و محصول “پروپیلن” برای شرکتهایی که تولید کننده محصول استراتژیک و ارزشمند “پلی پروپیلن” هستند ارسال میگردد، این محصول بخشی از همان زنجیره ارزشمند است که به صورت جداگانه به بخش خصوصی در صنعت پتروشیمی مدیریت و مالکیت آن واگذار شده است.
“بنزین پیرولیز” با درصد بالای محتویات آروماتیک به واحدهای تولید کننده “آروماتیک” مثل ارسال میشود و بعد از جداسازی محتویات آروماتیک و ترکیبات سنگین مجددا به عنوان خوراک کورههای مایع الفین بازگردانده شود.
در برخی موارد محصولات جانبی به عنوان خوراک کورههای کراکینگ مایع به واحدهای تولیدی دیگر ارسال میگردد.
این تبادلها در کلیه شرکتهای پتروشیمی همجوار و غیر همجوار مرسوم بوده و اصلی اجتناب ناپذیر به عنوان زنجیره تولید و تامین خوراک است. اساساً طراحی ظرفیتهای اولیه شرکتهای پتروشیمی از روز نخست بر اساس ذات وجود چنین زنجیره هایی انجام شده است.
خوراک بعضی شرکتها که میعانات گازی است از برشهای سبک نفت خام است که علاوه بر آروماتیکها، دو محصول استراتژیک دیگر به نامهای light end و heavy end در این مجتمع از آن تولید میشود که heavy end در تولید سوخت بنزین مورد استفاده قرار میگیرد.
اتیلن ماده ارزشمندی است که ماده اولیه بسیاری از طرحهای پتروشیمی در کل کشور، از پتروشیمیهای قدیمیتر تا طرحهای در حال احداث میباشد و مبنای تاسیس خط اتیلن غرب هم دسترسی آسان شرکتهای پلیمری به مازاد تولید اتیلن بوده است.
محصول سنگین دیگر واحدهای الفینی مادهای به نام PFO است که حاوی ماده ارزشمند “نفتالن” بوده و خوراک شرکت قطران میباشد، در عین حال در شرکتهای تولید دوده و همچنین به عنوان سوخت کشتیها کاربرد دارد.
محصول دیگری که در کورههای الفین تولید می شود، برش چهار کربنه است که به واحد تولید بوتادین برای استخراج و تلخیص ماده اولیه لاستیک ارسال میگردد. باقی ترکیبات چهار کربنه برای شرکتهای تولید کننده بهسوز بنزین و مشتقات دیگر ارسال شده و مجددا به شرکت جهت کراکینگ به شرکتهای مادر بازگردانده میشود.
همچنین در این فرایند مقدلر زیادی هیدروژن تولید میشود که در فرآیندهای هیدروژناسیون پتروشیمی ها مثل تولید آمونیاک و … استفاده می شود.
متان تولیدی توسط ngl ها نیز برای تولید “متانول” به واحدهای عظیم متانول به عنوان خوراک فرستاده میشود و همچنین “متان” به عنوان گاز سوختی در صنعت مورد استفاده قرار میگیرد.
از محصولات ارزنده صنعت پتروشیمی، محصولاتی است که از نمک استحصالی از دریاچههای نمک تولید میشودند. در حقیقت نمک بعد از تجزیه به کلراید و سدیم تبدیل میشود که کلر برای واحدهای کلر آلکلی جهت تولید مواد اولیه pvc و تبدیل بوتادین به sbr مورد استفاده قرار میگیرد.
آنچه گفته شد گوشه کوچکی از در هم تنیدگی و وابستگی مجتمعهای بالادستی پتروشیمی است که تولید کننده مواد اولیه هستند.
در این میان بعضی شرکت ها تولید کننده آب و برق و بخار مورد نیاز شرکتهای دیگر هستند و از آب رودخانه و آب سبک جهت تولیدات خود استفاده میکنند.
جمع بندی
همانطور که اشاره شد و در مطالب قبلی نیز نگارنده به تفضیل توضیح داد، صنعت پتروشیمی ایران به عنوان صنعتی ارز آور و پایه اساسی توسعه ملی در بخشهای پایین دستی صنعتی استراتژیک است که مهمترین فرصت توسعه ملی و مهمترین دشمن توسعه ملی است.
دشمنی از این لحاظ که وجود رانت و فساد در ابعاد مختلف فعالیت این صنعت میتواند تیشهای کارساز بر ریشه اقتصاد و سیاست باشد و فرصتی خوب برای پولشویی و سوء استفادههای مالی در کشور شود.
دوستی هم به جهت فراهم آوردن فرصت توسعه صنایع پایین دستی و افزایش ارزش افزوده در صنعت نفت ایران.
داریوش معمار/ایپنا