چه شد که خوزستانی‌ها مهاجرت کردند؟

هورنیوز – دکتر سجاد بهمنی در پنجمین نشست هم‌اندیشی “هم‌گفت” که شامگاه دوشنبه (۹ دی‌ماه) در خصوص بررسی شیوه‌های توانمندسازی ساکنان مناطق کم‌برخوردار در خانه سازمان‌های مردم‌نهاد در اهواز برگزار شد، اظهار کرد: در خوزستان در نقطه عطف‌هایی انسان مهاجر تولید کرده‌ایم؛ انسان مهاجر لزوما انسان حاشیه‌نشین نیست یا همه مهاجران لزوما حاشیه‌نشین نشده‌اند بلکه برخی از مهاجران به دلیل شرایطی که در محل زندگی‌شان رخ داده، مستعد حاشیه‌نشینی شده‌اند. یکی از این تکانه‌های موثر در تولید مهاجرت در خوزستان، اصلاحات ارضی بوده است و بیشترین درصد مهاجران این تکانه در مناطق حاشیه‌نشین ساکن شدند.

عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: قانون اصلاحات ارضی در سال ۱۳۴۱ عملیاتی شده است. با اجرای این قانون، برخی افراد نمی‌توانستند صاحب زمین شوند و از اصلاحات ارضی بهره نبرند بنابراین دلیلی برای باقی ماندن در روستا نداشتتند و تصمیم گرفتند به شهرها مهاجرت کنند.

بهمنی عنوان کرد: حصیرآباد و منبع آب دو محله حاشیه‌نشین اهواز هستند که ۳۰ تا ۴۰ درصد جمعیت این مناطق، افرادی هستند که در پی اجرای اصلاحات ارضی در روستاهای مسجدسلیمان، ایذه، امیدیه، رامهرمز، بهبهان و نیمه شرقی خوزستان از این قانون بی‌بهره ماندند و به این مناطق مهاجرت کردند. این افراد به دلیل اینکه بضاعت کافی برای ادغام در بطن شهر اهواز را نداشتند، در حاشیه شهر باقی ماندند.

وی عنوان کرد: دلیل دیگری که باعث شد این افراد در مقصد، اراضی‌ را در دست بگیرند و سیگنال‌های مثبت به مبدأ بفرستند تا آنها نیز به شهر مهاجرت کنند، نداشتن قانون درست در زمینه توزیع اراضی و منابع طبیعی بود.

این دانش آموخته دکتری جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه با اشاره به مهاجرت در غرب خوزستان ادامه داد: جنگ تحمیلی یکی دیگر از تکانه‌های مهاجرت بود که در غرب خوزستان تاثیر زیادی گذاشت و موجب شد افراد زیادی از آبادان، خرمشهر، سوسنگرد، هویزه و بستان مجبور شوند محل زندگی خود را ترک کنند. جنس این انسان‌های مهاجر با انسان‌های مهاجری که اصلاحات ارضی تولید کرده، تفاوت بنیادی دارد که یکی از این تفاوت‌ها این است که این افراد تمایلی به جابجایی نداشتند و یکباره مجبور به جابجایی شدند.

بهمنی تصریح کرد: زمانی که این انسان‌ها مهاجرت کردند، مردد بودند و هنوز با خود کنار نیامده بودند و تاکنون با ناراحتی، از خاطره‌های خود از روستاها یاد می‌کنند.

عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز عنوان کرد: دسته دیگری از مهاجران به دلیل اغوا و افسون شهر به شهرها مهاجرت کردند. این افراد دوست داشتند در زندگی با جذابیت شهر ساکن شوند که این موضوع نیز یکی دیگر از مقوله‌های مهاجرت بوده است. تعداد دیگری از مهاجرین نیز اندوه مزمن روستایی داشتند؛ یعنی مثلا به دلیل اینکه فرزندشان در دانشگاه قبول شده، به دلیل بُعد مسافت مجبور به جابجایی شده‌اند.

وی با بیان اینکه ۲۷ تکانه تولید انسان مهاجر شناسایی شده است، ادامه داد: اصلاحات ارضی، ابرتکانه بسیار بزرگی برای تولید انسان مهاجر بوده است. جنگ نیز تکانه بزرگی در این زمینه محسوب می‌شود. زمانی که این انسان‌های مهاجر به شهر آمدند، به دلیل اینکه مهارت کافی نداشتند، راه‌های تحرک به روی آنها بسته بود و یک راه به روی اغلب این افراد باز بود و آن هم اقتصاد غیررسمی مانند بساط‌فروشی، بازارهای غیررسمی معامله حیوانات خانگی و زباله‌گردی بود.

بهمنی عنوان کرد: ساختار دولت، حساسیت لازم برای متوجه شدن چالش روستا را ندارد و اگر نتوانیم چالش‌های مردم را تشخیص دهیم، طبیعتا درمان‌های درستی برای آنها در نظر گرفته نمی‌شود. جلوی چشم بسیاری از اداره‌های دولتی، مهاجرانی داشتیم که اگر این ادارات مؤثر و مفید بودند، می‌توانستند با مداخله اجتماعی در زندگی این افراد و یا ارائه تسهیلاتی به این افراد، مانع افزایش جمعیت مهاجر در حاشیه شهرها شوند و میزان زیادی از مهاجرت را در مبدأ حل می‌کردند.

وی ادامه داد: اکنون اداره‌های دولتی زیادی ساخته شده اما هنوز قوانین و جهت‌گیری هوشمندانه مبتنی بر مدیریت دانش نداریم تا بتوانیم انگیزه‌های انسان مهاجر که هنوز در حال افزایش جمعیت برخی مناطق حاشیه‌نشین است، را متوجه شویم و مداخله کنیم. بنابراین اسم این ادارات دولتی، نهادهای متولی یا نهادهای دولتی ناآماده است.

این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: نهادهای متولی ناآماده، قوانین درست و درک درستی از این موضوع نداشتند و اکنون نیز ندارند. اکنون دولت با افتخار اعلام می‌کند که دفاتر تسهیل‌گیری و توسعه محلی را راه‌اندازی کرده است. اما چرا دولت روی مقطع پیامد دست گذاشته تا مشکل را حل کند؟ چرا دولت روی مبدأ دست نگذاشته است و در روستاها پیشگیری نکرده است تا مشکلات انسان‌های مستعد مهاجرت حل شود؟

بهمنی تصریح کرد: چرا دولت این پیامد را پذیرفته است؟ باید به این پرسش جدی، پاسخ داده شود. فرایند تولید انسان حاشیه‌نشین، ادامه دارد اما دولت در مبدأ هیچ مداخله‌ای نکرده است در حالی که باید مبدأ را به اندازه مقصد جدی بگیرد.

بهمنی افزود: هنوز در مرحله شتاب حرکت به سمت شهر هستیم اما در این شرایط برخی متوجه شدند که به سمت روستا حرکت کنند، یعنی مهاجرت معکوس داشته باشند. اکنون بازگشت به روستا را مشاهده می‌کنیم و می‌بینیم نسل‌های قدیمی که از شهر خسته شده‌اند، در آخر هفته به روستا می‌روند. هر چه جلوتر می‌رویم، سرعت بازگشت به روستا بیشتر می‌شود و آمار آن افزایش می‌یابد.

عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز بیان کرد: زمانی که نهاد متولی ناآماده یا ناکارآمد وجود داشته باشد، انسان مهاجرت را به عنوان استراتژی خودحمایتی مورد استفاده قرار می‌دهد.

وی تصریح کرد: همچنین اگر دفاتر تسهیل‌گری بخشی از فرایند مداخله اجتماعی مبدأ و مقصد باشند، اثرگذاری بهتری خواهند داشت. ما مبدأ را فراموش کردیم در حالی که اگر مبدأ دیده می‌شد، اثرگذاری دفاتر تسهیل‌گری در مقصد بیشتر بود.

این مدرس جامعه‌شناسی افزود: حاشیه‌نشینی یا زندگی در محلات حاشیه‌نشین تقلای مثبت حاشیه‌نشینی بوده است.

بهمنی ادامه داد: دولت در برنامه پنجم و به ویژه ششم توسعه، عنوان کرد که می‌خواهد دولت کوچک و چابک داشته باشد. آیا اگر با مساله‌ای مواجه شویم، حتما نیازمند احداث اداره‌ای هستیم؟ به نظر می‌رسد فلسفه وجودی دفاتر تسهیل‌گری ضد برنامه ششم است.

وی افزود: چه کسی در این ۴۰ سال باید در خصوص وظایف خود پاسخگو باشد؟ کسانی از فرصت صندلی مدیریت استفاده کرده‌اند اما کار خود را خوب بلد نبوده یا خوب انجام نداده‌اند که این موضوع، مشکلات زیادی در محلات حاشیه‌نشین از نظر زیست‌محیطی و یا فاضلاب ایجاد کرده و حالا صندلی را رها کرده‌اند. آیا برای اصلاح مشکلات باید سریعا اداره‌ای ساخته شود؟

عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد: اگر با این دید بخواهیم پیش برویم، باید ایران تبدیل به اداره‌کل ایران شود در حالی که باید قانون اصلاح شود و بر مبنای قانون، شفافیت داشته باشیم و دولت چابک داشته باشیم و هزینه‌ها کاهش یابد و مدیران پاسخگو باشند. به جای ساختمان‌سازی باید قانون اصلاح شود.

این مدرس دانشگاه تصریح کرد: پیدایش محلات حاشیه‌نشین و سکونتگاه‌های غیررسمی دلایل مختلفی دارد اما آیا دلایل حاشیه‌نشینی در این مناطق بررسی می‌شود؟ باید اولویت هر منطقه متناسب با وضعیت محله باشد و برنامه‌ها در این راستا باشند. دفاتر تسهیل‌گری برای توانمندسازی فکری و فرهنگی مردم چه کرده‌اند؟ آیا در این زمینه باز هم می‌خواهیم نگاه غلط را پیش ببریم.

بهمنی ادامه داد: هنوز ساختار کلان و مدیریت میانی در خوزستان در زمینه توزیع امکانات و خدمات، تمرکزگرا هستند. در توزیع امکانات و خدمات، راضی نگهداشتن ساکنان محلات برخوردار برای بخش بزرگی از مسئولین شهر حائز اهمیت است. باید ذهنیت تمرکزگرا را تغییر دهیم. باید این ذهنیت را داشته باشیم که در جمهوری اسلامی، شهروند درجه یک و دو نداریم.

این مدرس دانشگاه شهید چمران اهواز بیان کرد: چرا در کشور ما که مساله احساس عدالت جدی است، قانونی نوشته نمی‌شود تا اگر کسی می‌خواهد در سمت استاندار خوزستان قرار بگیرد، موظف باشد در خانه سازمانی خود در منطقه حصیرآباد یا دیگر مناطق حاشیه‌نشین ساکن شود تا فرزندش مجبور شود از وسط فاضلاب تردد کند. اگر قانونی نوشته شود تا هر کسی مزایای سازمانی را بخواهد، باید بپذیرد که بین مردم زندگی کند بسیاری از مشکلات خود به خود حل می‌شوند.

وی ادامه داد: امیدوارم کارگاه‌های توجیهی برای مدیران شهرداری برگزار شود تا به اندازه کافی، بخشی‌کاری کاهش یابد. اکنون بخش زیادی از اعتبارات برای پژوهش‌های موازی هزینه می‌شود در حالی که باید در مدیریت نیازسنجی یا واگذاری پژوهش‌ها جدی‌تر باشیم.

بهمنی تصریح کرد: سمن‌ها در خوزستان بسیار قابل نقد هستند. کارایی سمن‌ها محل تردید است که باید ارتقا یابد. اگر می‌خواهیم بار زیادی از مسئولیت را بر دوش سمن‌ها قرار دهیم باید سمن‌های توانمند داشته باشیم.

ایسنا

https://hoorkhabar.ir/682764کپی شد!
89
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.