جا ماندگان از توسعه

خوزستان همچنان کانون توجه رسانه‌ها و مسئولان کشور است. بارش‌های اخیر ظرفیت فاضلاب شهر اهواز را نشان داد، وضعیتی فاجعه‌بار که به فرمان مقام رهبری ۴ هزار میلیارد بودجه برای بازسازی آن اختصاص یافت و همچنین اعتراض‌های آبان‌ماه بهانه‌ای شد تا مدیران ارشد بهتر از گذشته پای گلایه‌های شهروندان بنشینند.

اخبرا حجت‌الاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی جهت گزارش وضعیت و انتقال مشکلات مردم شهر ماهشهر به رهبر انقلاب، به شهرک طالقانی ماهشهر رفت و برای ساعاتی حرف‌ها و گرفتاری‌های ساکنان این شهرک حاشیه نشین را شنید. در میان تمام حرف‌ها، دیدن چهره و حرف‌های پدری که از نداری و گرسنگی فرزندانش می‌گفت دردناک‌تر بود؛ «ما گرسنه‌ایم، ضعیفیم، نداریم و فقیریم.». گرسنه بودن، ضعف، نداری و فقر شهرک‌ نشین‌های شهر ماهشهر ریشه در توسعه نامتوازن سال‌های اخیر دارد، توسعه‌ای که تنها به اعداد و ارقام نگاه می‌کند و از تجزیه و تحلیل رویدادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و برقرار ساختن میان این موضوعات با امر توسعه عاجز است.

ندرای و فقرا بخش قابل توجهی از شهرک نشین‌ها ماهشهر متعلق به توسعه عددی است. سال‌هایی که طرح‌های توسعه و احداث پتروشیمی‌ها را با جدیت تمام به اجرا می‌گذاشتند، مسئولان مربوطه با صدها حرف و سخن از ویژگی‌ها منطقه ویژه اقتصادی و سایر طرح‌های زیربنایی می‌گفتند و در این میان آنچه به چشم مسئولان نیامد رسیدگی به نیازهای ساکنان بومی ماهشهر، بندر امام‌خمینی و سربندر بود. مدیران وقت آنقدر به توسعه پتروشیمی‌ها،‌ واگذاری سهام شرکت‌ها در بورس و فروش املاک مازاد پتروشیمی‌ها به بخش خصوصی بودند که حتی نیم نگاهی به این مناطق فقیر نشین نکردند، در بهترین حالت ممکن ساکنان این مناطق در بخش انتظامات، آشپزخانه، نظافت و نگهبانی از تاسیسات شرکت‌ها به کار گرفته شدند! بی‌راه نیست اگر مدعی شویم ساکنان سابق شهر ماهشهر زیر چرخ دنده‌های توسعه له شدند تا به امروز رسیدیم.

بندر امام خمینی نزدیک به ۱۰ کیلومتر از شهر ماهشهر فاصله دارد، شهری که به دلیل شوری آب و زمین‌های غیر قابل کشت آن امکان کشاورزی در آن نبوده است و ساکنان بومی آن به دلیل نزدیکی به دریا و خور موسی عمده درآمد خود را از طریق ماهیگیری کسب می‌کردند. بندری که براساس قانون مصوب سال ۱۳۷۶ منطقه ویژه اقتصادی شد، مدیریت این بندر اقتصادی به عهده شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران گذاشته شد، چرا که قرار بود و هست به دلیل پتانسیل‌های موجود طرح‌های توسعه پتروشیمی‌ها نیز در همین منطقه عملیاتی شود. طرح‌هایی که نخستین آن با ساخت پتروشیمی رازی در سال ۱۳۴۹ به پایان رسید و پس از آن و در سال ۱۳۵۱ با عقد قراردادی با شرکت ژاپنی میتسوبی و شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران قرار بر ساخت پتروشیمی دیگری در منطقه شد. این قرارداد به دلیل آغاز جنگ تحمیلی و خروج شرکت ژاپنی فسخ و تمام کار به شرکت ایرانی طرف قرارداد محول گردید. با این حال و پس از پایان جنگ ساخت پتروشیمی بندر امام خمینی در دستور کار قرار گرفت و سایر طرح‌های توسعه نیز پس از کسب مجوزهای قانونی و اعلام منطقه ویژه اقتصادی با سرعت بیشتری آغاز شد. در این میان ساکنان بومی منطقه نیز در حاشیه قرار گرفتند و سهمی از توسعه نبردند.

براساس پژوهش‌های صورت گرفته در دو سال گذشته و اخباری که از سوی مدیران پتروشیمی‌ها درباره میزان مالیات پرداخت شده به دولت اعلام شد، مبالغ پرداخت شده از سوی پتروشیمی‌های فعال در منطقه ویژه اقتصادی برابر با مالیات سه استان کشور بوده است. به عبارتی می‌توان گفت پتروشیمی‌ها نقش بی‌بدیلی در اقتصاد شهر ماهشهر و شهرستان‌های اطراف آن داشته و دارند. این مهم نیز پس از سال ۱۳۷۷ و با شکل‌گیری منطقه ویژه اقتصادی و شروع به کار طرح‌های توسعه پتروشیمی‌ها و جذب نیروی کار از سراسر کشور که طی سال‌های ۷۸ تا ۱۳۸۴ به بیش از ۹۰ هزار نیروی کار را شامل می‌شد به اوج خود رسید. براساس سرشماری انجام شده در سال ۱۳۶۵ بیش از ۴۰ درصد جمعیت شهر ماهشهر متولد شهرهای دیگر بوده‌اند که تنها به دلیل اشتغال به این منطقه مهاجرت کردند.

اما آنچه در این میان با سهل‌انگاری و نادیده گرفتن وضعیت ساکنان بومی ماهشهر رخ داد توسعه سریع منطقه بود، وضعیت امروز منطقه ماهشهر نشان می‌دهد به اجرا گذاشتن افسارگسیخته طرح‌های توسعه دیر یا زود گریبان مسئولان امر را خواهد گرفت و آنان را ناچار خواهد کرد هزینه ندیدن وضعیت نابسامان بخش‌های از جامعه را پرداخت کنند. ماهشهر امروز نمایی کامل از یک شهر توسعه یافته است که در این توسعه طوفانی سهم ساکنان بومی نه تنها پرداخت نشده است بلکه بومی‌یان به دلیل دور بودن و دخیل نبودن در طرح‌های توسعه اقتصادی و رونق گرفتن منطقه به حاشیه رانده شدند.

ساکنانی که ناچار شدند پس از ساخت و سازهای مسکونی که توسط پتروشیمی‌ها اتفاق افتاد (پتروشیمی فارابی،‌ رازی، منطقه‌ای ۲۱۸ دستگاه و به صورت کلی ناحیه صنعتی مناطق مسکونی کارکنان پتروشیمی‌ها بود-هست) مکان قبلی را رها و به منطقه‌ای دیگر کوچ کنند، مناطقی که از روز نخست شکل‌گیری آن با نداشتن فاضلاب، آب آشامیدنی، کمبود امکانات بهداشتی، بیکاری روز افزون و نداشتن درآمد کافی و… بوجود آمدند و شهرک‌های اطراف شهر ماهشهر را شکل بدهند. بوجود آمدن شهرک‌ طالقانی، جراحی و بعثت در چنین آشفته‌بازاری رخ داده است.

ورود شرکت‌های پتروشیمی و حتی انجام شدن طرح‌های توسعه‌ی شرکت‌ها در سال ۱۳۷۷ به بعد در زمانه‌ای اتفاق افتاد که میزان تحصیلات، داشتن حرفه تجربی، کسب و به کارگیری آموزش‌های کاربردی فنی و مهندسی در میان ساکنان بومی نبود و یا بسیار کم بود، مهاجرت بخشی از نیروهای کار از شهرهای شمالی، مرکزی و غرب کشور به ماهشهر به دلیل کمبود نیروی کار اتفاق افتاد. بخشی از دور افتادن ساکنان این شهرک‌ها از توسعه صنعتی به نداشتن تحصیلات آکادمیک نیز مربوط بوده و هست، مهمتر آنکه مدیران ارشد نیز راهی برای آموزش و برگزاری دوره‌های فنی و ارتقاء جایگاه سازمانی این ساکنان از نظر کسب آموزش‌های تخصصی و فنی نیز نداشتند.

تجربه منطقه ویژه اقتصادی بندر امام خمینی، شکل‌گیری منطقه آزاد چابهار، منطقه آزاد اروند و طرح‌های توسعه که در عسلویه، جم، کنگان، فرآشبند و… اتفاق افتاد برای ساکنان بومی خوشایند نبود. آنچه از سهم توسعه قسمت این ساکنان شد چیزی به غیر از حسرت و نگاه کردن به طرح‌ها و پروژه‌های کلان اقتصادی نبود.

رضا صادقیان

https://hoorkhabar.ir/682729کپی شد!
114
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.