در حوادث اخیر خوزستان عوامل طبیعی مقصرند یا مدیریت؟
بعد از هجوم ریزگردها که تنفس را در خوزستان به ویژه اهواز، خرمشهر و آبادان تقریبا ناممکن ساخته اخیرا شاهد بارش نعمت الهی یعنی باران هستیم که آن هم همراه با خود، مشکلات فراوانتری را در این استان زرخیز و برای این مردم صبور به وجود آورده است.
متاسفانه در اینگونه مواقع دو موضوع مورد تاکید مدیران منطقهای قرار میگیرد؛ غافلگیر شدن و آماده نبودن زیرساختهای شهری. درحالی که امروز به مدد فناوریهای مدرن تا چندین سال بعد میزان بارندگی، سرعت باد و وضعیت آفتاب یا ابر تعیین و بیان میگردد پس چگونه میتوان در منطقهای مانند خوزستان از بارش باران غافلگیر شد. ولی براساس یک سنت ناخوشایند در مورد موضوع سیلاب شهری اهواز باز، جو و عوامل جوی محکوم گردیدند. اگر فقط یکبار مدیران این چنینی به دادگاه فراخوانده شده و به دست عدالت سپرده شوند و در مقابل قضات مقصر اصلی شناسایی و مجازات شوند، فکر نمیکنم دیگر کسی بتواند موضوع «کی بود کی بود» را در منطقه راهاندازی کند.
یکی از مدیران رده بالای منطقهای، عدم لایروبی و پاکسازی مجاری فاضلاب را دلیل بیرون زدن فاضلاب شهری عنوان کرده است. به خاطر دارم در دوران دانشجویی اینجانب طرحی به نام مالچ در خوزستان اجرا میشد که حتی پارهای از نقاط مرزی را نیز زیرپوشش خود قرار میداد. پایمردی و ایستادگی در دوران دفاع مقدس و زیانهای جانی و مالی و آوارگی مردم هنوز فراموش نشده و فکر نمیکنم تا قیامت از یادها زدوده شود.
اکنون سوال اینجاست چرا سرمایهدارترین و پولدارترین منطقه کشور باید دچار چنین سرنوشت ناخوشایندی گردد. بوی فاضلاب در کل شهر پراکنده شده و کودکان، بیماران قلبی و سالمندان در آزار مضاعف قرار گرفتهاند. بارشی که در یک بیمارستان ۴ فرد سالمند را به کام مرگ فرو برد و همراه خود فاضلاب شهری را به خیابانها آورده و سلامت و بهداشت مردم به ویژه کودکان و سالمندان را با چالش جدی روبرو ساخت. مردم مقاوم و صبور خوزستان تا کی باید تاوان ضعف مدیریت و کملیاقتی بعضی از مدیران منطقهای را پرداخت کنند. ورود ریزگردهایی که نفس کشیدن را با دشواری روبهرو ساخته این استان را زیر حملههای خود قرار داد و با مخاطره جدی روبهرو ساخت.
اطمینان دارم اگر عوامل طبیعی زبان داشتند و میتوانستند از خود در رسانهها دفاع کنند این چنین مظلومانه مورد اتهام قرار نمیگرفتند چرا که بارش باران در بسیاری از کشورها و شهرها به طور ماهیانه اتفاق میافتد و اگر قرار بود فاضلاب در این مناطق دنیا به خیابانها بریزد و سیلاب خانهها را ویران کند الان انگلستان، سوئد، نروژ و بسیاری از کشورهای اروپایی باید در اقیانوس بودند. از سوی دیگر اینگونه رنجنامهها و سوگنامهها نه تنها در جهت تضعیف دولت نیست بلکه در راستای تقویت پشتوانه و مستحکم نمودن آن است چرا که فقدان مدیریت از اصلیترین گرفتاری ماست.
حضرت علی (ع) همواره از سوءتدبیر یعنی ضعف مدیریت و فقدان آن به خدا پناه بردهاند ما نیز به پیروی از امام خود به خدا پناه میبریم. حداقل مسئولان و مدیران ارشد میتوانند به حالت ایستاده فقط از نظر زبانی از مردم عذرخواهی کنند. در این صورت حداقل اندکی از دردهای آنها کاسته میشود از آنجا که نه از سوی دولت و نه از طرف مردم بنابر ملاحظات سیاسی و باورهای انقلابی هیچگونه اعتراضی را روا نمیدارند، مدیران مناطق مختلف ظاهرا به اینگونه حوادث عادت کرده و حتی از یک عذرخواهی ساده خودداری میکنند در صورتی که باید پاسخ دهند چرا خانه و کاشانه مردم این چنین به لجن کشیده شده است و فاضلاب شهری در سطح خیابان و منازل مردم چه میکند. اکثریت بر صفحه تلویزیون دیدیم که چگونه آقای «آبه» نخستوزیر ژاپن برای یک حادثه طبیعی بارها در مقابل مردم سرخم کرده و به عنوان ادب و عذرخواهی به مردم تعظیم کرد از همین رو از هموطنان خوزستانی عذرخواهی میکنم.
مجید ابهری