اینجا خوزستان است؛ بدون پول نفت و تدبیر
هورنیوز – یکی از مهندسان قدیمی پتروشیمی ایران-ژاپن که سالها بعد به پتروشیمی بندر امام تغییر نام پیدا کرد، برایم تعریف کرد که وقتی ژاپنیها برای ساخت این پتروشیمی در سالهای پیش از انقلاب به ایران آمده بودند، مات و مبهوت قابلیتهای خوزستان شده بودند. یکی از آن ژاپنیها گفت: ما اگر خوزستان شما را داشتیم در اقتصاد خودکفا میشدیم. ما هم در آن روزهای تولید بالای نفت ایران، قیافهای حق به جانب گرفتیم و گفتیم بله! واقعا نفت برای خوزستان، نعمتی است. اما آن ژاپنی گفت: فقط نفت نه! خاک پهناور و حاصلخیزی که شما در خوزستان دارید اگر ما در ژاپن داشتیم در کشاورزی در دنیا پیشتاز میشدیم…
حتی ژاپنیها هم در چند سال حضور در پروژه پتروشیمی ایران و ژاپن، قابلیتهای خوزستان را شناختند اما ما هنوز بعد از سالها، خوزستان را که از هر نظر جزو ثروتمندترین استانهای ایران است، همچون فقیرترین استانها اداره می کنیم. این روزها هم که باران شدید موجب شده سیلِ آب و فاضلاب با هم یکی شود و امان مردم خوزستان را بریده، دوباره همان حرفها در ذهنم زنده شد. سیل در هر نقطهای از جهان ممکن است اتفاق بیفتد و حتی در کشورهای پیشرفته هم خسارت بزند. پس قرار نیست برای یک بار سیل یا آبگرفتگی معابر، همه چیز را زیر سوال ببریم. اما آنچه بر سر خوزستان آمده، یکی دو تا نیست.
آبگرفتی معابر شهری در اغلب شهرهای خوزستان، به خانههای مردم هم رسیده و تاسف بار اینکه با فاضلاب هم مخلوط شده است. اتفاق مشابهی با ابعاد متفاوت، فروردین امسال، گریبانگیر خوزستان شده بود. ماجرای ریزگردها در خوزستان که حدیثی تکراری است که گویا تمامی ندارد. آلودگی های نفتی را هم به این مشکلات اضافه کنید؛ هرچند با قراردادهایی که بسته شده، کم کم قرار است گازهای همراه نفت که امان مردم را بریده، محو شود. اما سرانجام این طرح هم با این تحریم سنگین، معلوم نیست. اما آیا واقعا خوزستان سزاوار این همه بیتدبیری است؟
زمانی میگفتند اگر بخش بیشتری از پول نفت را صرف خوزستان کنیم، اوضاع خوزستان بهتر می شود. من البته فکر میکنم پول نفت، متعلق به همه مردم ایران است. اما اگر به خوزستان بروید و حجم مشکلات انباشته شده و میزان نارضایتی را ببینید، قطعا نمیتوانید بیتفاوت بمانید. این حجم از نابسامانی و نارضایتی را البته یک ساله و حتی پنج ساله هم نمیتوان حل کرد اما میتوان برای حل آن برنامهریزی و البته مهمتر از برنامهریزی، عمل کرد؛ کاری که در سالهای اخیر کمتر به آن توجه شده است.
با این حال مشکل اساسی این روزهای مملکت این است که دیگر پول نفتی هم در کار نیست که بخواهیم برای دادن بخش بیشتری از آن به خوزستان چانه بزنیم. تحریم، صادرات نفت را به عددی رسانده که آقای جهانگیری معاون اول رییسجمهوری هم از آن تعجب کرده و گفته باور نمیکرد هند هم از ما نفت نخرد! در حالیکه سیاستمدارانی که بر بیتاثیربودن تحریم بر فروش نفت تاکید میکردند عملا واقعیتهای دنیای امروز و قدرت اقتصادی آمریکا را، یا نادیده گرفته بودند، یا درست نشناخته بودند. هرچند همان روزها هم پول نفت به اندازهای نبود که پاسخگوی جمعیتِ به گفته مسوولان دارای شصت میلیون جمعیت نیازمندِ کمک معیشتی در ایران باشد. اما حالا همان پول نفت هم نیست و باید بپذیریم که سایه تحریم بر سر کشور سنگینی میکند.
بخشی از امور نیازمند پول است و بخشی هم نیازمند مدیریت. مشکل خوزستان این است که نه پول به اندازه کافی برای رفع مشکلاتش وجود دارد و نه مردم تدبیر امیدوارکنندهای برای حل مشکلاتشان میبینند. مسوولان خوزستان هم عادت کردهاند همه چیز را به نفت و شرکت نفت و پول نفت حواله بدهند که زمانی شاید نقش عصای موسی را میتوانست بازی کند، اما الان، گرفتار تحریم است و همان نقش را هم ندارد. باید سایه تحریم را از سر ایران برداریم تا پول نفت دوباره اثرگذار شود که گویا هنوز عزم و ارادهای برای بازی با ترامپ نیست. اما مهمتر آن است که نگاه مسوولان به خوزستان تغییر کند و مردم احساس کنند تدبیری برای حل مشکلاتشان هست. شیر صادرات نفت را به اجبار ترامپ بسته ایم و دستمان از پول نفت خالی شده، اما تدبیر اگر هست، میتوان فقط به پول نفت امید نبست و مثلا کشاورزی استان را در همان خاکهای حاصلخیزی که مهندس ژاپنی میگفت توسعه داد یا برای حل مشکلاتی همچون آب نوشیدنی و فاضلاب خوزستان برنامهریزی کرد تا روزی که دوباره اوضاع عادی شود… آن روز حتما باید سهم مردم خوزستان بیشتر از امروز باشد تا بفهمند جایگاهشان نزد مسوولان، فقط توصیف ایستادگی آنها در مقابل دشمن در هشت سال جنگ تحمیلی نیست.
*حمیدرضا شکوهی روزنامه نگار حوزه انرژی