آقایان! مردم خوزستان به خاطر انقلاب سکوت کردند
هورنیوز – آب، هوا، خاک، طبیعت، فراغت، رفاه و آرامش، امنیت، اشتغال، درآمد، سرمایه و خیلی چیزهای دیگر همه حق انسانهاست برای زیستن، حداقلی از همه اینهایی که گفتم و آن چیزهایی که از قلم افتاد میتواند حیات آدمی را رقم بزند و باعث شود کسی ادعا کند درحال زندگی است. اما لحظهای تجسم کنید حداقلها در تمام این چیزهایی که گفتم فراهم نشود، نه آب سالمی باشد برای نوشیدن و رفعاحتیاجات، نه هوای سالمی باشد برای نفسکشیدن، نه خاکی مانده باشد برای زرع و امرارمعاش و نه رفاه و امنیت اجتماعی برای همزیستی در کنار سایرین و درنهایت نه درآمد و نه سرمایه و نه آرامشی، وقتی همه اینها در حداقلش لنگ بزند، راهرفتن و نفسکشیدن و زندهبودن، همینها خواهد بود نه زندگی کردن. کمی مساله را از تصویر و تصور به واقعیت نزدیک کنیم و از مصداق حرف بزنیم، از خوزستان که نوشتن از دردها و زخمهایش کار مستدام رسانهها و قلم به دستان است، از خیلی سال پیش تا امروز و احتمالا فرداها. خوزستان نفت دارد و دخل و خرج مملکتی را تامین میکند، خوزستان خاک خوب داشت و اگر بگذارند، دارد کشاورزی و امنیت غذایی مملکتی را تامین میکند، خوزستان آب دارد و شرب و شست و احتیاجات آبی سایر استانها و شهرها را تامین میکند، خوزستان مرد دارد و در نزدیکترین نقطه جغرافیایی به دشمنان قرار دارد و امنیت مملکتی را تامین میکند، خوزستان فولاد دارد، خوزستان خرما دارد، خوزستان نیشکر و… دارد و در عین تمام این داشتنها، خیلی از همینها را ندارد و حالش خوب نیست.
لابهلای پست و استوریهای روز دانشجو در مجازیها، حرفهای فلان رئیس و فلان وزیر و فلان سخنگو، لابهلای بلبشوی اخبار ثبتنام انتخابات مجلس شورای اسلامی، لابهلای یارکشیهای حزبی و جناحی و لابهلای تمام این تکراریهای هرسال، کسی خبری از مردم خوزستان نگرفت. مردمی که این روزها پاچههای شلوارشان را تا زانو بالا میزنند و در خیابانهایی که پرشده از فاضلاب و بوی نامطبوع آن قدم برمیدارند یا با سطل و هرچه که دارند خانههای آب گرفتهشان را از آب خالی میکنند. کوت عبدالله، کوی رمضان، حصیرآباد و تمام مناطق حاشیهای خوزستان حال خوشی ندارند، مثل تمام سالهایی که گفتیم و شنیدیم و دیدیم که حال خوشی ندارند.
بزرگترین و پرآبترین رود کشور از وسط شهرهایشان میگذرد اما آب را با تانکر به در خانههایشان میبرند، بیشترین نفت و مشتقات آن را تولید میکنند اما قیر برای آسفالت خیابانهایشان نیست، بزرگترین کارخانهها و شرکتها را دارند اما جوانانشان درد بیکاری دارند و به فکر مهاجرتند، واقعا این مردم جز آبادی خواستهاند و میخواهند؟ بهانه این نوشتن شاید ماجرای فاضلاب استان خوزستان باشد، اما فقط از این نوشتن و محدود کردن مصائب لایتناهی این استان در همین یک مورد، اجحاف در حق مردمی است که به گفته امام دینشان را به اسلام ادا کردهاند. برای ما شاید سادهترین و در عین حال سختترین کار نوشتن از دردهای خوزستان از پشت میزهای چوبی در پایتخت است. ساده به خاطر اینکه تمام زحمتی که میکشیم فشردن چند کلید و سخت به این خاطر که کاری جز همین نوشتن از ما برنمیآید. با تکیه بر همین بعد مسافت و ناتوانی در بیان آنچه هست و در خوزستان درحال وقوع است، با دو نفر از روحانیون و حاضران در میدان مشکلات خوزستان گفتوگویی کردیم تا آنچه را که همه میدانند و میدانیم، دوباره بازگو کنیم تا شاید این آخرینباری باشد که از زشتیها مینویسیم.
فاضلاب فقط یکی از مشکلات خوزستان است
یک پست در یک صفحه اینستاگرامی، یک روحانی ایستاده وسط آب و فاضلابی که خیابانها را بند آورده و رفت و آمد مردم را مختل کرده، درحال انتشار خبر از وضعیت موجود در محلههای مختلف خوزستان است، در آخر هم زیرپست نوشته که تا جایی که میتوانید این فیلم را منتشر کنید تا به دست آنهایی که باید برسد، خصوصا آقای رئیسی رئیس قوه قضائیه. شمارهای از این روحانی نداشتم، همانجا در صفحهاش به او پیامی دادم و خیلی زود جواب داد، شمارهاش را هم فرستاد تا با هم گپی بزنیم و زدیم. نامش سیدعمادالدین موسوی بود، دل پری داشت از آنچه در خوزستان میگذشت. دلم نمیخواست فقط از ماجرای بالاآمدن فاضلاب در خانه و خیابانهای شهر بپرسم، خودش هم درگیر این یک مساله نبود و این فقط دستاویزی بود برای دیدهشدن دردهایی که از خوزستان میگفت. البته آنطور که باید هم دیده نشده بود، انتظاری هم نیست، وقتی دانشجو به عنوان یکی از ارکان اصلی مطالبهگری قاطی بازیهای سیاسی میشود، درد اجتماعی دیده نخواهد شد، حتی اگر روز دانشجو هم باشد و مردم بخشی از کشور اینطور در فقر و فلاکت و مشکلات دست و پا بزنند. من حرف خاصی نداشتم، هرچه بود در خوزستان بود و سیدعماد هم وسط میدان، شروع کرد به حرفزدن و گفت: «فاضلاب تنها بخشی از مشکلات مردم خوزستان است. چون خوزستان مردمی صبور دارد، مطالبهگری در آنها نهادینه نشده است و به همین خاطر دردهایشان به بیرون از استان درز پیدا نمیکند. برخی مواقع هم که کارهایی انجام میدهیم بلافاصله برچسبی بهعنوان تشویشاذهان عمومی به ما میزنند.»
مشکل اصلی خوزستان مدیریت آن است
موسوی با بیان اینکه مهمترین مشکل خوزستان نبود مدیریت کارآمد است، گفت: «در خوزستان مشکلاتی در فاضلاب، آسفالت، فضای سبز و بحث روشنایی معبر اصلی را داریم. بنده خوزستان را استان نمیدانم. با این امکاناتی که وجود دارد بیشتر شبیه یک روستای بزرگ است. اگر داخل خوزستان بیایید و چشمبسته وارد اهواز شوید میگویید اینجا بخشی از یک شهر است؟ کاملا معمولی است. اگر به مرکز شهر و بازار مهم اهواز به نام بازار امام بروید متوجه میشوید چه بلایی سر این بازار آوردند. کلانشهر تعریف و زیرساخت و زیربنایی دارد. الان بیش از هفت، هشت سال است که درگیر ساخت پلی در ورودی شهر هستند. مشکلات ما یکی، دو تا نیست اما میدانیم تمام اینها به یک مشکل اساسی برمیگردد و آن هم اینکه در استان مدیر نداریم. هرچه مدیر هست کمکار و ناکارآمد است. به نظر میرسد برای اینکه منابع را به راحتی چپاول کنند از مدیران ضعیف در استان استفاده میکنند. سابقه خاوریها از کجا بود؟ از بانک ملی خوزستان بود. زنجانی از کجا بود؟ میگویند از بانک صادرات خوزستان بود. مهآفرید از کجا بود که اعدام شد؟ از خوزستان بود. جزایری از کجا بود؟ از خوزستان بود. فسادهای کلانی در یک استان بسیار غنی و ثروتمند صورت گرفته است، چرا؟ چون مدیر نداریم. افرادی را اینجا میگذارند که به بالادست و پایتختنشینها بله قربان بگویند. اگر یکی، دو نفر بخواهند کار کنند سریع اخراج میکنند.»
ما در خوزستان کارونخواری داریم
این طلبه در ادامه به مساله جدیدی به نام کارونخواری اشاره کرد و گفت: «سال گذشته سیل اتفاق افتاد. چقدر در خوزستان خسارت وارد کرد، چقدر خسارت به مردم وارد کرد، چقدر از بیتالمال هزینه شد، چقدر در این خسارتها ناهنجاریها به وجود آورد، چه خطراتی جان مردم را تهدید میکرد، هیچکسی پاسخگو نبود. همه گفتند دیگری بود و مقصر کس دیگری است. دستگاه نظارتی گزارش دقیقی به مردم نداد که علت چه بود و چه کسی خرابکاری کرد؟ خودشان در ماجرای سیل گفتند اگر کارون را لایروبی میکردیم خسارات کمتر بود. الان هم هشدارهای هواشناسی را شاهد هستیم که میگویند سال پربارشی است. اما خبری از لایروبی نیست. دوباره میخواهند همان قضیه پیش بیاید؟ کارون که لایهروبی نشد هیچ، جزیره هم در کارون به وجود آمد، چون تمام گل و لای را از بالا شست و پایین آورد و در بستر کارون رها کرد و الان چندین جزیره به وجود آمده است. دوباره این را تهدید میکند. بستر کارون باید به حدی روان باشد که بتواند ثانیهای چندهزار مترمکعب آب به بیرون بفرستد. در حد استاندارد خود باشد ولی این کار را نکردند. یک جریانی در کشور به نام زمینخواری و کوهخواری و جنگلخواری وجود دارد که نامش را بارها شنیدهایم. الان در خوزستان چیزی به نام کارونخواری وجود دارد. در بستر رودخانه ساختوساز کردند. دستگاه قضایی حکم قلع و قمع و توقف داده ولی اجرایی نشده است، چرا؟ چون کسی که این کار را کرده راس استان است و قدرت دارد.»
فاضلاب سلامت مردم را به خطر انداخته است
موسوی در ادامه به مساله فاضلاب خوزستان اشاره کرد و گفت: «اگر اشتباه نکنم سال ۹۰-۸۹ بود که خیلی از استانها وام جهانی گرفتند تا زیرساختهای فاضلاب را درست کنند. استان خوزستان چه شد؟ هیچ اتفاقی نیفتاد. اصلا ندیدیم. همین منطقهای که الان من در آن هستم نامش کوی رمضان است و نزدیک دو سال است معضل فاضلاب دارد. پیمانکار نزدیک دو ماه بیل زده و خیابان اصلی را مسدود کرده و این کار را رها کرده و رفته است. به او میگویم برگردید و کار کنید. میگوید من لوله ندارم. میگویم چه پیمانکاری هستید که تجهیزات و وسایل را آماده نمیکنید و زمین را میکنید؟ این چه مدل کار است. در خیابانی که عرض ۶ متر بود و لوله ۵/۲ متری گذاشتند ساختمان پنج،۶ طبقه ساختند. فاضلاب این باید به کجا برود؟ اینجا در روزهای عادی هم مشکل فاضلاب داریم، در مرکز شهر، در کیانپارس، در بالاشهر و پایینشهر این مشکل وجود دارد و فاضلاب بالا میزند. فاضلاب بیماری و عدمامنیت سلامت را درپی دارد. این مساله با آب باران و سیل فرق دارد. ما بچه مسلمان هستیم و حلال و حرام میدانیم. اگر فاضلاب در خانه شما بیاید، چه کار میکنید؟ چند روز پیش در محله کوتعبدالله کل خانهها زیر فاضلاب رفته بود. کل زندگی مردم نجس شده است. در وضعیت بد اقتصادی مردم باید هزینه کنند تا خانه خود را تمیز و پاک کنند. چه کسی جوابگو است؟ هیچکسی جوابگو نیست. زمین را میکنند. به شهرداری میگویم آسفالت کنید، میگوید قیر نداریم. به چه کسی درد خود را بگوییم. پستترین و بیخاصیتترین فرآورده نفتی قیر است. یعنی یک چیزی است که دورریز است. بعد در استان نفتخیز خوزستان شهرداری میگوید من قیر ندارم.»
خوزستان دینش را ادا کرد، مسئولان دینشان را ادا کردند؟
این طلبه با انتقاد از رویه مدیریتی استان خوزستان ادامه داد: «ما از استانی صحبت میکنیم که اکثر منابع غنی اعم از نفت را دارد، یعنی جزء شریانهای حیاتی برای اقتصاد یک کشور و یک قاره است. نفت، گاز، پتروشیمی، صنایع فولاد و… در خوزستان داریم. سه، چهار کارخانه سیمان، مرکبات و غلات داریم. توریست و بهترین خاک را داریم. طبق آماری اعلام کردند اگر خاک خوزستان به صورت اصولی زیرکشت برود برای ۵۰۰ میلیون نفر کفایت میکند. ما میتوانیم صادرات داشته باشیم که مازاد بر جمعیت خودمان باشد. اما چون مدیر و دلسوز نداریم، این اتفاقات برای خوزستان نمیافتد. من دوست دارم این جمله را تیتر کنید که امام در مورد مردم هیچ استانی این حرف را نزدند که «مردم خوزستان دین خودشان را به اسلام ادا کردند.» آیا مسئولان دین خود را به مردم خوزستان ادا کردهاند؟ مردم خوزستان احسان کردند و در بدترین شرایط پای آرمانها و انقلاب و نظام و رهبری و خاک وطن ایستادند. هشت سال دفاع جانانه داشتند و بهترین فرزندان خود به این انقلاب و نظام تقدیم کردند، این مزد این مردم است؟ آنقدر کمکاری کردیم که وهابیت اینجا ریشه دوانده و قوی شده است. از ضعف ما استفاده کردند. جریان یکی، دو سال پیش را که داعشیها ایجاد کردند، کارشناسی و آنالیز کنید، چرا بچه یک خانواده شهید باید داعشی شود؟ شاهد هستیم که اینها از مناطق فقیرنشین خوزستان بودند و دشمن از این فقر و فقر فرهنگی و اقتصادی سوءاستفاده و اینطور نفوذ کرده است.»
هشدار میدهیم اگر درد مردم درمان نشود معلوم نیست چه میشود
موسوی ادامه داد: «ما یک مطالبه داریم که چطور استانی با این همه ثروت، اینقدر فقیر دارد و مردم در محرومیت و مظلومیت زندگی میکنند؟ دستگاه قضا باید به مسائل استان خوزستان ورود کند. حالا که حاجآقا رئیسی تبر بتشکنی برداشته و بتهای فساد را یکییکی میشکند، به این استان غنی ورود پیدا کند و اجازه ندهد بیشتر از این غارت شود. نباید راه نفوذ دشمن را باز بگذاریم. مردم تحتفشار هستند. وضعیت حملونقل درونشهری، اتوبوسها و ماشینها را نگاه کنید. درد یکی، دو مورد نیست. جای تاسف است، ساختمانهای مرکزی استان را نگاه کنید. مثلا ساختمان فلان اداره که مرکز مخابرات است، از بین رفته و استان را رها کردهاند. چرا چنین است؟ زمانی ساکن قم بودم، الان که وارد قم میشوم قم را گم میکنم، زیرا خیلی پیشرفت کرده است. استان قم چه چیزی دارد؟ خیابانهای مسطح و تمیز ساخته شده است، چرا با خوزستان چنین نمیکنند؟ اینها درد است. هشدار میدهم اگر به درد مردم نرسیدید اوضاع بد میشود. اینکه جریان اخیر و اعتراضاتی در خوزستان رخ داد و دامنهدارتر شد و دیرتر خاموش شد به دلیل کمکاری مسئولان است. باید درد خود را به چه کسی بگوییم؟ در خانه فقیرترین این مردم بنشینید ببینید چطور میهماننوازی کرده و از حریم ولایت دفاع میکنند. در بدترین شرایط آب و هوایی پای انقلاب آمدند و در راهپیماییها شرکت کردند. ۲۲بهمن ۹۳ را نگاه کنید. گردوغبار و ریزگرد امان مردم را بریده بود ولی مردم پای انقلاب آمدند چون ولایی و دوستدار این نظام هستند. دستمزد مردم این نیست و باید فکری کرد. باید دستگاه قضا ورود کند.»
مدیران سر جای خودشان نیستند
این طلبه خوزستانی در پایان با انتقاد از نمایندگان و مسئولان استانی گفت: «مجلس و مخصوصا نمایندگان خوزستان کاری نمیکنند. در قضیه بنزین چه کسی باید در مرحله اول یقه وزیر نفت را بگیرد؟ نمایندگان مجلس خوزستان باید این کار را انجام دهند. شاهرگ اینجاست و حق نان و آب داریم. نماینده خوزستانی یکی نطق و اعتراضی داشته است؟ چند نفر به عنوان موافق استیضاح پشتتریبون مجلس صحبت میکنند؟ هیچکسی نیست. اینها را بنویسید تا به گوش حاجآقای رئیسی برسد تا در این امر ورود پیدا کند. ما باز هم مظلوم هستیم. خیلی از افراد هستند که در این استان غیرکارشناسی در جایگاههای مدیریتی قرار گرفتند. نمونه این را بیان کنم، تخصص مدیریت بحران استان را بررسی کنید، چه کسی است و چه تخصصی دارد. الان چند سمت دارد؟ خودتان پی به مشکلات بعدی میبرید. رشته و تخصص او هست که در این زمینه کار کند؟ برای همین این مشکلات در استان ایجاد میشود. بماند کارهای دیگر که اگر از نزدیک شاهد باشید از غصه خوابتان نمیبرد.»
۴۰۰ نقطه در اهواز دچار آلودگی آب است
بعد از سیدعمادالدین موسوی با سیدعبدالنبی موسویفرد نماینده ولیفقیه در استان خوزستان و امامجمعه شهر اهواز هم گفتوگویی داشتیم. راستش را بخواهید امیدی به مسئولان اجرایی نداشتیم، غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان و باقی مسئولان و حتی نمایندگان استان هم تا امروز دردی از مردم این استان دوا نکردهاند، برای همین سراغ افرادی رفتیم که اگر کار خاصی هم از دستشان برنیامده، بین مردم هستند و با آنها زندگی میکنند و دردهای اصلیشان را هم میدانند. همین مساله شد سوال ما از امامجمعه اهواز، اینکه اولویت مشکلات در اهواز با چه مسائلی است، چه شده و چه کردهاند و چه باید شود؟ اعتراضات اخیر در استان خوزستان چرا اینقدر به طول انجامید و اعتراضهای ماهشهر این مقدار کشته برجای گذاشت؟
موسویفرد ناظر به همین سوالات گفت: «اولویت ما در خوزستان همان مطلبی است که در ارتباط با مسائل حیاتی مهم مثل آبخوردن و هوا و کار و… اشاره کردید. در ارتباط با آب آشامیدنی روستاهای متعددی داریم که مدتهاست آب آشامیدنی در آنجا وجود ندارد و با تانکر آب به این روستاها آبرسانی میشود. به سهم خود پیگیر هستم تا اعتبارات لازم به استان تزریق شود و این حداقل کاری است که میتوان کرد که در بازه زمانی کوتاه مشکل مردم را حل کنیم. در شهر اهواز بیش از ۴۰۰ نقطه آلودگی آب با فاضلاب داریم. این اولویت اول شهر و مطالبه مردم است، چراکه وقتی در ۴۰۰ نقطه شهر اهواز آب و فاضلاب با هم تلاقی پیدا میکنند یعنی زیرساختهای لولههای فاضلاب دچار آسیب شده است و فاضلاب رهاست. در برخی حد فاصل لولههای آشامیدنی که فضایی برای ورود فاضلاب است، وقتی فشار آب ضعیف است این فاضلابها نفوذ پیدا میکنند و قدری که فشار آب قوی شد داخل خانهها سرازیر میشود. خیلی از جاها در اهواز چنین است. این مطالبه جدی مردم است. در محلههای گوناگون مردم با این امر روبهرو هستند. فاضلاب در اهواز قدمت ۳۰ ساله دارد. در مناطق گوناگون شاهد مشکل فاضلاب هستیم مخصوصا در هنگام بارندگی. مانند همین که در فضای مجازی ملاحظه کردید. مثلا دو شب پیش در شهرستان بودم که دیدم فاضلاب در چندین خیابان به خانههای مردم راه پیدا کرده بود، یعنی آب باران با فاضلاب ترکیب شده و به منازل مردم راه پیدا کرده است. تلاش میکنم آنچه را در بحث فاضلاب بیان کردم حل کنیم، چون بنده مسئولیت اجرایی ندارم، مسئول پیگیری هستم. به سهم خودم هم در تهران و هم اهواز با جدیت پیگیری میکنم. ما در خرمشهر هم مشکل فاضلاب داشتیم. ۸۰ درصد این مساله حل شد. تنها در اهواز این مساله را پیگیری نمیکنیم بلکه در کل استان پیگیر هستیم.»
اگر مردم به خاطر انقلاب سکوت میکنند معنایش این نیست که اعتراضی ندارند
موسویفرد ادامه داد: «نکته بعدی که باید بدان رسیدگی شود بحث اشتغال جوانان است. شریان حیاتی کشور و منابع نفتی و گازی و … از استان خوزستان است و به سایر استانها تزریق میشود. خوزستان استانی است که به لحاظ منابع، برخوردار است ولی ما در اینجا سوءمدیریت مواجه شدیم که باعث شد با این مشکلات عدیده دستوپنجه نرم کنیم. از بعد از انقلاب خیلی فضا برای اشتغال ایجاد شده، منتهی در چند سال اخیر قدری به تولیدی که حضرتآقا هر سال بر آن تاکید و اشاره میکنند کمتوجهی شد. این کارخانههای متعددی که بعد از انقلاب در بخشهای صنعتی در اهواز به خاطر واردات بیرویه تعطیل شده، به معضل اشتغال در استان دامن زده است. مرزها را باز کردند و فضای ورود کالای قاچاق باز شده، علاوهبر آن ورودی قاچاق از مبادی قانونی بیش از مبادی غیرقانونی است و باید فکری برای این وضعیت شود.
بحث ناآرامیهای اخیر در ماهشهر خیلی دیر جمع شد و تعداد کشتهها آنجا زیاد بود، دلیلش چیست؟ دلیل این است که ۲۲ شرکت بزرگ و ثروتمند در شهرستان ماهشهر داشتیم اما در کنار آن هم محرومیت و فقر مردم بود. حقوقهای آنچنانی، ثروت زیاد و فساد اداری موجود را ببینید، تحمل اینها برای مردم سخت است. شرکتهای متعددی وجود دارند که میلیاردها تومان از این استانها بهره میبرند، چرا باید در کنار این شهر در شهرک چمران یا طالقانی که بخشی از ناآرامیها آنجا بود، محرومیت و فقر وجود داشته باشد؟ باید چارهای اندیشیده شود. شرکتهای متعددی که آنجا در کمال رفاه و امنیت و آسایش مشغول تولید هستند بدانند به همین مردمی که ولینعمت مسئولان هستند باید توجه ویژهای شود. شرکتها خود را کنار نکشند. احساس نکنند هیچ سهمی در رفع فقر و مشکلات کشور ندارند. اگر امنیت میخواهند باید توجه کنند. مردم معترض با اغتشاشگر متفاوت هستند. همینطور که سهم خود را مشخص کردند. مردم انقلاب کردند و انقلاب برای مردم است. هرجایی احساس کردند بناست اصل انقلاب به خطر بیفتد کنار میکشند ولی به این معنا نیست که ناراضی و معترض نیستند. همچنان اعتراض مردم باقی است. مگر دولت در بحث افزایش سوخت و بنزین نگفت جلوی افزایش قیمتها را میگیریم؟ مکرر مردم مراجعه میکنند. برای نمازجماعت به دو دبیرستان رفتم، چقدر اولیا معترض بودند که قبلا بچهها را به مدرسه میبردیم این میزان کرایه میدادیم که الان چند برابر شده است. قیمتها و مخصوصا کرایهها افزایش یافته است. چون از ماشین عمومی زیاد استفاده میکنم کاملا متوجهم که یک مسیر را قبلا چقدر کرایه میدادیم و الان افزایش یافته است. برخی جاها بیش از دوبرابر کرایهها افزایش داشته و همینطور کالاها اینچنین است. مسئولان نباید فراموش کنند مردم به این دلیل که دشمن سوءاستفاده میکند اعتراض خود را کنار گذاشتند ولی همچنان اعتراضشان پابرجاست و باید به مطالبه مردم رسیدگی شود.»
جوانان بومی باید سریعا در صنایع مختلف استان به کار گرفته شوند
موسویفرد در ادامه انتقاداتش به بیتوجهی مسئولان به معضل اشتغال در خوزستان اشاره کرد و گفت: «منابع و شرکتهای گوناگون نفتی و گازی و… در این استان وجود دارند و هزاران کارگر در اینجا کار میکنند. سایتهایی را که در استان داریم در نظر بگیرید. حداقل هشت سایت نیشکر داریم که در هر یک حدود ۲۰هزار کارگر کار میکند. تعدادی از اینها بازنشسته میشوند و باید سریعا جوانان بومی مشغول شوند. هرجا باید جوانان همان منطقه را به کار گیرند. جوانی که در شرایط فعلی ازدواج کرده یا در آستانه ازدواج است وقتی میبیند توان تشکیل خانواده ندارد، مسلما امید خود را به آینده از دست میدهد. اگر ملتی امید خود را از دست بدهد ادامه حیات برایش سخت است. الان اکثر مردم امید دارند ولی باید بستر و زمینه آن بیش از پیش به معنای واقعی کلمه فراهم شود. وقتی نانآور یک خانواده صبح تا شب کار میکند و شب با دست پر برمیگردد، نشاط واقعی دارد. باید زمینه این را فراهم کنیم. بحث اشتغال جوانان اولویت اول حرف جوانان در کل کشور، مخصوصا استان خوزستان است. مسئولان اجرایی کشور باید با جدیت ورود پیدا کرده و بستر و زمینه اشتغال را فراهم کنند. البته بحث فرهنگ اشتغال هم مطرح است. متاسفانه تعداد زیادی از جوانان ما اشتغال را در ادارات دولتی میدانند، در حالی که میتوانند از مشاغل خانگی استفاده کنند. کشورهایی که یکمیلیارد و خردهای جمعیت دارند مگر چقدر کارگر و کارمند دولتی دارند؟ دولت باید بستر و زمینهها را فراهم کند تا جوانان سرکار بروند. به هر حال مقطع حساسی است که مسئولان باید نسبت به آن توجه کنند.»
اهواز ۵۰۰ هزار نفر حاشیهنشین دارد
نماینده ولیفقیه در استان خوزستان به سراغ مساله مهاجرت رفت و در تشریح آن گفت: «مهاجرت دو بخش دارد؛ از روستا به شهر و دیگری از استان به استانهای دیگر. به یاد دارم قبل از انقلاب تهران حلبیآباد داشت، زیرا روستاهای متعدد آب نداشتند یا دولت شاهنشاهی زمینه را فراهم نمیکرد که فعالیت کنند و مردم به سمت شهرها سرازیر میشدند. بعد از انقلاب فرصت برای کار و تلاش در نظام فراهم کردیم. گاز نبود، گاز بردیم، تلفن نبود، تلفن بردیم، راهها ساخته شد و آب برده شد. آسفالت و راهسازی و جادهسازی و کارهای متعددی انجام شده است ولی در عین حال برخی روستاهای ما فاقد برخی زمینههاست و باید این زمینهها فراهم شود. وقتی جوانی در روستا احساس میکند نمیتواند شغلی برای خود دست و پا کند طبیعتا تصمیم میگیرد مهاجرت کند و به حاشیه شهرها میآید. در شهر نیز توان مالی ندارند که زمین بخرند یا خانه بسازند ولی در حاشیه شهر قوانین دستوپاگیر برای آنها نیست و به دور از چشم شهرداری و مانند اینها خانههای غیرمجاز میسازند. برای نمونه کوت عبدالله اهواز این وضعیت را دارد. همه اینها به دلیل این است که نتوانستیم کار کنیم و بر اثر سوءمدیریت برخی مسئولان زمینه مهاجرت از روستا به شهر را فراهم کردیم. اینها در حاشیه شهرها میآیند و مصیبتهای زیادی متحمل میشوند. در اهواز ۵۰۰-۴۰۰هزار نفر مردم در حاشیه شهر زندگی میکنند، آن هم در چه شرایط ناگواری. ما باید به کسبوکار رونق دهیم تا جوانان به روستای خود برگردند. طبیعتا اگر آنها در شهر و روستای خود احساس کنند زمینه کار و رشدشان فراهم نیست از استان به استانها و شهرهای دیگر مهاجرت میکنند. این مشکلی است که باید مسئولان برایش راهکاری بیندیشند. در آستانه انتخابات مردم هوشیار باشند و نمایندگان انقلابی انتخاب کنند تا آنها بستر کار و تلاش و اشتغال را فراهم کرده و خیلی از مشکلاتی را که با آنها دست و پنجه نرم میکنیم، حل کنند.»