وقتی که بیکاری هم دیگر عار نیست!

هورنیوز – یک نوزاد پا به این دنیا میگذارد، دبستان، دبیرستان، دانشگاه، دانشگاه، دانشگاه ! بله این نوزاد که الآن آقا یا خانم جوانی شده  مجبور است برای اینکه بیکار نباشد و با توجه به توصیه‌های دیگران، پله‌های ترقی را در دانشگاه‌های مختلف تِی کند! حالا این جوان بعد از چند سال تلاش طاقت‌فرسای علمی، وارد اجتماع میشود اما کسی جز خودش به استقبالش نیامده است!

یک چهارراه روبه‌روی این جوان است: استخدام در یک ارگان دولتی(با احتمال وقوع ۰درصد)، کارداری‌های نابه‌هنجار(جیب‌بری،قاچاق و …)، شغل‌های غیردولتی اما به‌هنجار(رانندگی، مغازه‌داری، کارگری و..) و در پایان بیکاری! ، در این پریشان حالی، جوان، گزینه اول یعنی ارگان دولتی را نخوانده رد میکند چرا که ارگان‌های دولتی تخت‌های سلطنتی هستند که نسل اندر نسل به نوادگان بعدی منتقل می‌شوند و جایی برای این نو رسیده نیست؛ شغل‌های به‌هنجارِ غیردولتی هم یا در شان جوان تحصیلکرده نیست یا سرمایه‌اش را ندارد لذا جوان، عطای این گزینه را نیز به لقایش میبخشد؛ در اینجا تنها دو گزینه باقی مانده است و همین انتخاب را دشوار میکند.

جیب‌بری، زورگیری، قاچاق(موادمخدر،انسان، اسلحه،پوشاک، لوازم خانگی و …)، کلاهبرداری، فساد(مالی، اخلاقی و…) و در راس همه آنها اختلاس کارهایی نیست که بتوان در این شرایط بد اقتصادی بی‌تفاوت از کنار آنها گذشت و همه خوب میدانیم که درآمدی که از این نابه‌هنجاری‌ها حاصل میشود لااقل میتواند یک امنیتِ هرچند موقت اما مالی برایمان فراهم کند و اما گزینه دیگر یعنی بیکاری!

خاطرتان باشد قبل‌ترها وقتی بزرگترها میخواستند دل جوان را برای کسب روزی حلال نرم کنند و باد غبغبش را بخوابانند با خنده خطاب به او میگفتند که ” کار که عار نیست” اما امروزه و به مدد این گزینه‌هایی که انتخابشان جوانِ بیچاره را تا به ناکجاآباد خواهد کشاند باید گفت که “بیکاری هم دیگر عار نیست!”

طبق اعلام رئیس سازمان برنامه و بودجه خوزستان، ما توانستیم در سال۹۷ رتبه دوم بیکاری را در سطح کشور از آن خود کنیم؛ آیا این افتخار کمی است؟! به نظر شما کدام مسوولینِ با استعدادی و در کدام استان، توانایی این را دارند که در استان نفت‌خیزی چون خوزستان، نرخ بیکاری را از سال۹۵ الی۹۷، یعنی در یک بازه زمانی ۲ساله به حدود ۴۰هزار نفر افزایش دهند؟!

۴۰هزار بیکار به بیکاران استان خوزستان افزوده میشود، ۴۰هزار نفری که از هر جامعه‌شناسی بپرسید به شما خواهد گفت” بیکاریشان برای به اضمحلال کشاندن یک جامعه کافی است”، افسردگی، خودکشی، افزایش نابه‌هنجاری‌های اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، عُرفی و حتی شرعی تنها بخشی از آسیب‌هایی است که بی‌انصافی است اگر نخواهیم از این ۴۰هزار نفر توقع داشته باشیم! اما علی‌رغم تمام فشارهای زندگی، این ۴۰هزار نفر کماکان سُرمه بیکاری را به چشمانِ ماتم‌زده‌شان میکشند و دم برنمی‌آورند و حال جای این سوال باقی است ” بیکاری آن هم در خوزستان، اما چرا ؟”

منبع: فارس – حنان سالمی

https://hoorkhabar.ir/680038کپی شد!
96
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.