جبران زیان بانکهای خصوصی از جیب مردم
هورنیوز – شتاب در خصوصیسازی و تجربههای ناموفق آن در بنگاههای تولیدی مدتی است که خبرساز شده است. بعد از اعتراضات کارگری واحدهای تولیدی مانند شرکت نیشکر هفتتپه و گروه ملی فولاد اهواز در محافل رسمی و غیررسمی ماهیت خصوصیسازیها در ایران بسیار بحثبرانگیز شد.
به گزارش شرق، عدهای از تجربه ناموفق خصوصیسازی در ایران صحبت میکنند و برخی معتقدند خصوصیسازی به شکل ذاتی منجر به آشفتگی و پیامدهای منفی اجتماعی میشد.
اما آخرین گزارش حسین راغفر و احسان سلطانی نشان میدهد، تبعات منفی خصوصیسازی محدود به بخش تولید نیست و در نظام بانکی نیز به مرحله بحران نزدیک شده است.
طبق یافتههای این دو پژوهشگر اضافهبرداشت از منابع بانک مرکزی منجر به خلق بالغ بر ۲۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی شده که سهم ۱۲درصدی از کل نقدینگی را دارد و پس از آغاز به کار بانکهای خصوصی از سال آثار تورمی شدیدی را در کنار شوک ارزی به سفرههای مردم تحمیل کرده است.
در طول دوره فروردین ۱۳۹۳ تا شهریور ۱۳۹۷، درحالیکه بدهی بانکهای دولتی به بانک مرکزی ۱۳ هزار میلیارد تومان کم شد، بدهی بانکهای خصوصی به بانک مرکزی ۹۹ هزار میلیارد تومان افزایش یافت که معادل ۴۳ درصد پایه پولی است. این دو کارشناس اقتصادی یک پرسش مطرح کردهاند: «چه اراده و قدرتی در پشتصحنه قرار دارد که مانع از اصلاح ساختاری نظام بانکی میشود؟»
به گفته راغفر و سلطانی پاسخ را باید در منافعی جستوجو کرد که از قدرت و فسادِ خلقِ پول و مداخله مالی در اقتصاد کلان حاصل ذینفعان میشود. بانکهای خصوصی که نقش زهکشی منابع مالی کشور را ایفا میکنند، مهمترین جنبه اقتصاد شبهدولتی و پدیده تسخیرشدگی دولت را در اقتصاد ایران به نمایش گذاشتهاند.
سهم بزرگ دولت در فعالیت بانکهای ورشکسته
حسین راغفر و احسان سلطانی، دو پژوهشگر اقتصادی در گزارشی، آثار تورمی استقراض بانکهای خصوصی از بانک مرکزی را بررسی کردند. براساس مطالعات آنها تورم کمرشکن در همه حوزههای زندگی ازجمله تخصیصهای غلط منابع عمومی و منابع بانکهاست. نظام اعتباری بانکها بدون تردید یکی از اصلیترین ابزارهای نابسامانیهای کنونی کشور بوده است. تلاش برای اختفای واقعیتهای تلخ اقتصاد کشور و آمارسازیهای غیرواقعی برای پنهانکردن نابسامانیهای ناشی از تصمیمات نادرست نهادهای اساسی کشور است.
این دو کارشناس اقتصادی با نگاهی کوتاه به روند و عملکرد نظام بانکی در «پنجساله منتهی به پایان مرداد ۱۳۹۷»، تصویری کلی از تحولات مهم نقدینگی و پولی اقتصاد ایران ارائه کردند که حاوی نکات جالب توجهی است. براساساین حجم نقدینگی با ۲۳۵ درصد رشد به هزارو ۶۴۷ هزار میلیارد تومان بالغ شده و به عبارتی ۷۰ درصد نقدینگی کشور در پنج سال اخیر ایجاد شده است. در این مدت شبهپول ۲۶۷ درصد و پول ۱۱۸ درصد افزایش پیدا کرد و در نتیجه سهم پول از نقدینگی، از ۲۲ درصد به ۱۴ درصد تنزل یافت. مابهالتفاوت سپرده به تسهیلات بانکها نزد بخش خصوصی با ۷۴۰ درصد رشد از ۶۹ هزار میلیارد تومان به ۵۸۰ هزار میلیارد تومان صعود کرد که ۷۷درصد آن مربوط به بانکهای خصوصی میشود.
به عبارتی با احتساب تسهیلات غیرجاری و مشکوکالوصول بانکی، حدود سهچهارم ناترازی بانکها در این پنج سال به وجود آمده است. با وجود رشد ۲۳۵درصدی حجم نقدینگی، پایه پولی ۱۳۷ درصد افزایش یافت، بنابراین رشد ۴۲درصدی ضریب فزاینده (قدرت خلق نقدینگی توسط بانکها) مسئول ۳۱ درصد ایجاد نقدینگی است. افزایش ضریب فزاینده تحت عنوان فریبنده دفاع از تولید توجیه و انجام شد، اما در عمل هر سال از سهم بخشهای صنعت، معدن و کشاورزی از مانده تسهیلات بانکی کاسته شده است.
در شرایطی که با وجود بحران بانکی، بانک مرکزی باید ضریب فزاینده را کاهش میداد، اما در عوض با افزایش آن در جهت استمرار فعالیت بانکهای خصوصی ورشکسته و تشدید بحران بانکی گام برداشت. طبق یافتههای این گزارش، بدهی بانکهای خصوصی به بانک مرکزی با سه هزار درصد رشد از سههزار میلیارد تومان به ۹۹ هزار میلیارد تومان بالغ شد. این اضافهبرداشت معادل ۴۲ درصد پایه پولی در مرداد ۱۳۹۷ است.
سود پرداختی به تسهیلات بانکی معادل حدود نصف حجم نقدینگی است. افزایش بیرویه سود تسهیلات بانکی موجب شد که با توجه به ناترازی بانکها، نقدینگی با سرعت بیشتری خلق شود. بنابراین سیاستگذاریها و اقدامات بانک مرکزی در پشتیبانی از بانکهای خصوصی و در نتیجه عملکرد بانکهای خصوصی عامل اصلی خلق نقدینگی و بحران نظام بانکی محسوب میشود. هنگامی که عبدالناصر همتی در اوایل مرداد ماه سال جاری به ریاست بانک مرکزی منصوب شد، بحران سیستم بانکی (ناترازی بانکها)، نقدینگی و افزایش شدید نرخ ارز به عنوان مهمترین دشواریهای بانک مرکزی عنوان شد.
جبران زیان بانکهای خصوصی از جیب مردم
رئیس کل بانک مرکزی در جلسه ۱۷ آذر ۱۳۹۷ با مدیران عامل بانکها عنوان کرد که «از امروز به بعد بانک مرکزی با بانکهایی که بالاتر از ۲۰ درصد سود سپرده پرداخت کنند، بهشدت برخورد خواهد کرد. او تصریح کرد نرخ سود همان است که شورای پول و اعتبار تصویب کرده است (۱۵ درصد نرخ سود سپرده یکساله)، اما چون تعداد تخلفات از مصوبه شورا زیاد است به صورت گام به گام به سمت مصوبه شورا حرکت میکنیم».
در همین حال از شهریور ماه امسال تاکنون نرخ سود سپردههای بانکی در چند بانک خصوصی بد، بالاتر از ۲۰ درصد و حتی تا ۲۴ درصد بوده است. پرسش این است که چرا پیش از وقوع تخلف مبادرت به پیشگیری نمیشود، چرا رئیس کل بانک مرکزی از اختیارات خود برای عزل رؤسای بانکهای متخلّف استفاده نمیکند، چرا حتی به سپردهگذاران اخطار داده نمیشود که با طمع خود از بالارفتن نرخ سپردهها حمایت نکنند و چرا در برابر سپردهگذاران آزمندی که نه سپرده خود را بیمه کرده و نه مالیات سود سپرده پرداخت کردهاند، باید مانند گذشته بانک مرکزی متعهد باشد؟ بر اساس دادههای بانک مرکزی، در مهر ۱۳۹۷، بانکهای خصوصی هشتهزارو ۴۰۰ میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کردهاند که منجر به ایجاد ۶۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در این ماه شد.
به عبارتی در مدت فقط یک ماه بانکهای خصوصی به ازای هر نفر جمعیت بالغ کشور یک میلیون تومان نقدینگی ایجاد کردهاند. این بانکها فقط در طول هفت ماه اول سال جاری مبلغ ۲۹ هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی استقراض کردهاند که معادل با ۳۷۰ هزار تومان (ماهانه ۵۲ هزار تومان، هفت هزار تومان بیش از سرانه یارانه) به ازای هر شهروند کشور است.
خلق هزار میلیارد برای حمایت از ورشکستهها
این اضافهبرداشت از منابع بانک مرکزی منجر به خلق بالغ بر ۲۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی شده که سهم ۱۲درصدی از کل نقدینگی را دارد. پس از آغاز به کار بانکهای خصوصی از سال ۱۳۸۱ تاکنون بدهی بانکها به بانک مرکزی ۶۶ برابر شده است. در طول دوره فروردین ۱۳۹۳ تا شهریور ۱۳۹۷، در حالی که بدهی بانکهای دولتی به بانک مرکزی ۱۳ هزار میلیارد تومان کم شد، بدهی بانکهای خصوصی به بانک مرکزی ۹۹ هزار میلیارد تومان افزایش یافت که معادل ۴۳ درصد پایه پولی است.
به اعتقاد این دو کارشناس در دوره ریاست جدید بانک مرکزی کماکان همان روند پنج سال قبل از ریاست ایشان در حال استمرار است. موضوع کلیدی در تداوم کژکارکردیهای مألوف این است، حلقه مشاورانی که ایشان را در بانک مرکزی همراهی میکنند، از همان طیف (همراه با رئیس بانک مرکزی سابق) هستند که پس از شروع به کار دولت یازدهم با سیاستگذاری، پشتیبانی و انجام اقداماتی مانند «استقراض دولت، افزایش نرخ بهرهها، کاهش نرخ سپرده قانونی و حمایتهای آشکار و نهان از استمرار فعالیت بانکهای خصوصی ورشکسته»، موجب شدند که خلق دوسوم نقدینگی کشور رقم بخورد و بحران ناترازی بانکها تشدید شود.
این دو کارشناس در نهایت، در راستای مأموریتها و وظایف بانک مرکزی و برونرفت از شرایط غیرقابلاستمرار کنونی و اصلاح نظام بانکی پیشنهاد کردهاند تکلیف بانکهای خصوصی و بهویژه بانکهای ورشکسته و در شرف ورشکستگی روشن شود و تعداد بانکها و تعداد شعب آنها کاهش قابلملاحظه پیدا کند. همچنین اخذ مالیات از سود سپردههای بانکی، مقابله با فعالیتهای بنگاهداری و سفتهبازی بانکها و تأمین مالی بخشهای مولد از دیگر پیشنهادهای آنهاست.