انتشار تلخ، تکرار درد

هورنیوز – درد را از هر طرف که بخوانی درد است؛ خبر تلخ هم از هر زاویهای تلخ است. فرقی نمیکند مقام مسئول باشی یا مطلع آگاه، قربانی باشی یا کارشناس، همدرد باشی یا یک مخاطب عام؛ بسیاری از اخبار به روح جامعه چنگ میاندازند و روح تک تک افراد جامعه را میخراشند. اخبار کودکآزاری و تجاوز به کودکان که اتفاقا در سالهای اخیر کم هم نیستند، از این دسته اخبار به شمار میروند. با این حال برخورد رسانهها با این اخبار در کاهش آثار منفی آنها، تقویت آگاهی جامعه و بالا بردن هزینههای مجرمان از طریق فشار برای مجازات، تشدید مجازات و نیز فراهمسازی شرایط تدوین قوانین حمایتی از قربانیان و خانوادههایشان بسیار پراهمیت است؛ موضوعی که شاید دنیای حرفهای رسانههای ایران نیاز به آموزشهای بیشتری درباره آن داشته باشد.
هفته گذشته، خبر دستگیری عامل انتشار مجموعهای از فیلمها و عکسهای مستهجن در شهرستان شوشتر استان خوزستان مطرح شد. با این حال اواخر هفته و در شرایطی که به طور موازی، اخباری درباره تجاوز به چند نوجوان در این شهرستان منتشر شده بود، معلوم شد که منظور از عامل انتشار آن فیلمها و عکسها، فرد متجاوز به این کودکان و نوجوانان بوده که تصاویر عمل ضدانسانی و ضداجتماعیاش در فضای مجازی منتشر شده است.
در این زمینه مرکز اطلاعرسانی ناجا اعلام کرد، فرد سابقهداری که اقدام به آزار و اذیت چند پسر بچه کرده و تصاویر مربوط به آن را در فضای مجازی نیز منتشر کرده بود، هفته گذشته از سوی ماموران پلیس دستگیر شد. علاوه بر این فرد دو همدست دیگرش نیز شناسایی و دستگیر شدند که هماکنون برای تمامی این افراد پروندهای تشکیل شده و برای رسیدگی به دستگاه قضایی داده شده است. مجرمان دستگیر شده اکنون در زندان هستند.
سید قادر موسوی، دادستان شهرستان شوشتر نیز در گفتوگویی جزئیات پرونده فردی که به چند نوجوان در این شهرستان تجاوز و با گرفتن فیلم و عکس آنها را وادار به سکوت کرده، تشریح کرده و گفته است: «در پی انتشار فیلم در فضای مجازی و اطلاع دادستانی از موضوع، فورا و قبل از شکایت شاکی خصوصی دستگاه قضا به موضوع ورود کرد و این فرد دستگیر و با قرار بازداشت موقت، روانه زندان شد».
وی افزود: «تحقیقات تکمیلی در حال انجام است و در مجموع سه نفر در رابطه با این پرونده دستگیر شدهاند که دو نفر به این عمل شنیع اقدام کرده و یک نفر از آنها به تهیه فیلم مبادرت ورزیده است».
موسوی با تاکید بر رسیدگی سریع و قاطع به این پرونده با توجه به حساسیت موضوع خاطرنشان کرد: «برخی از خانوادههای این نوجوانان در دادسرا حضور یافته و تاکنون دو خانواده، به طرح شکایت اقدام کردهاند».
در حالی که انتشار اصل خبر باعث تالم افکار عمومی شد، انتشار تصاویر مربوط به این پرونده در کنار خبر از سوی برخی چهرههای رسانهای داخلی و خارجی حساسیتهای بسیاری برانگیخت. به ویژه انتشار این تصاویر از سوی یکی از خبرنگاران خارجنشین مخالف نظام جمهوری اسلامی به قدری حاشیهساز شد که در نهایت اینستاگرام پست مربوطه را در پی گزارش کاربران این شبکه اجتماعی حذف کرد. همچنین برخی توئیتهای منتشر شده از این تصاویر نیز از سوی شبکه اجتماعی توئیتر حذف شدند.
کاربران بسیاری نیز به این رفتار اعتراض کرده و انتشار عکس متجاوز و نوجوانان مورد تجاوز در صحنه تجاوز را حتی به صورت شطرنجی شده مورد انتقاد قرار داده و آن را غیرحرفهای و غیرانسانی دانستند.
یک روانشناس در توئیتر خود در این باره با اشاره به این که انتشار این عکسها، امید به بهبود کودکان و نوجوانان آسیبدیده را کاهش میدهد، افزوده است: «هر عامل تداعی کننده تروما ضربه و آسیب ناشی از یک حادثه، میتواند عینا همان تروما را برای قربانی بازسازی کند. عامل اصلی ایجاد کننده اختلال استرس پس از تروما PTSD قرار گرفتن خود شخص (مستقیم) یا یکی از نزدیکانش (غیرمستقیم) در معرض رویداد تروماتیکه».
وی اضافه کرده است: «اگر فرد در معرض محرک درونی یا بیرونی قرار بگیرد، به اضطراب سایکولوژیک روانی شدید و طولانیمدت دچار میشود. انتشار عکسها یک محرک بیرونی خیلی قوی محسوب میشود چون مستقیما از خود واقعه است. دیدن عکسها افکار مزاحم رو شدیدا تقویت میکند و میتواند فرد باعث دیپرسونالیزیشن افسرده شدن بشود و زمان و مکان رو از دست بدهد و فلشبک رخ بدهد، انگار که آن لحضه واقعه با تمام جزییات در حال وقوع مجدده».
وی یادآور شده است: «انتشار گسترده در اینترنت به معنای ثبت شدن دائمی آن لحظه است و به معنای کش آمدن همیشگی رویداد تروماتیک».
وی همچنین اشاره کرده است که انتشار این تصاویر باعث میشود که قربانی همه را نظارهگر محض و بدون کمکرسانی تصور کند و نگرانی از فراموش نشدن آن باعث ایجاد خشم و بی اعتمادی در قربانی میشود که آثار خطرناک بعدی به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل است که انتشار اخبار و تصاویر مربوط به چنین حوادثی از سوی رسانهها و حتی توسط افراد در شبکههای اجتماعی باید با احتیاط فراوان همراه باشد.
محمد بلوری، روزنامهنگار پیشکسوت که از او با عنوان پدرحادثهنویسی مطبوعات ایران یاد میشود، در گفتوگویی درباره درستی این ادعا که آیا انتشار تصاویر فجیع از تجاوز به کودکان شوشتری، میتواند به روند پیگیری این پرونده کمک کند؟ اظهار کرد: «اصلا اینچنین نیست؛ در گذشته به هیچ وجه رسانهها دست به چنین کارهایی نمیزدند. انتشار عکسهایی که باعث پریشانی مردم و آبروریزی خانوادهها میشود، اصلا با اخلاق حرفهای مطابقت ندارد».
او ادامه داد: «متاسفانه هیچ کنترلی در فضای مجازی وجود ندارد و عکسهایی را که رسانههای رسمی منتشر نمیکنند بهراحتی در این فضا منتشر میشود؛ این در حالی است که رسانهها به هیچ وجه حتی در روایت قتلهای فجیع و قطعه قطعه کردن اجساد هم به جزئیات نمیپردازند چرا که این کار هیچ نتیجهای به جز آسیب به خانوادهها و التهاب جامعه به دنبال ندارد».
این روزنامهنگار پیشکسوت همچنین با بیان اینکه «در گذشته روزنامهها در انتشار اخبار حوادث بیشتر به جنبههای ایمنی و سلامت جامعه توجه میکردند»، خاطرنشان کرد: «به عنوام مثال در جریان پیگری پرونده «خفاش شب»، هدف اصلی ما در روزنامه این بود که به جامعه هشدار دهیم و برای جلوگیری از قتلهای بیشتر بتوانیم اطلاعرسانی درستی داشته باشیم. انتشار عکسهای نامناسب و جزئیات حوادث نه تنها هیچ کمکی به جامعه نمیکند، بلکه باعث آسیب بیشتر به خانوادهها نیز میشود».
بلوری با بیان اینکه «رسانهها باید با در نظر گرفتن اخلاق حرفهای به دنبال پاسخگویی از مسوولان مربوطه باشند»، یادآور شد: «در جریان پیگیری پرونده «خفاش شب»، پیش از دستگیری قاتل ما در روزنامه از قتلهای مشابهی که در غرب تهران صورت میگرفت، متوجه شدیم که قاتل تمام این قتلها یک نفر است. همین موضوع باعث شد تا در گزارشی این موضوع را اعلام کنیم و به خانمها هشدار دهیم که سوار ماشینهای غریبه نشوند. همچنین به پلیس نیز هشدار دادیم که باید رانندگان را کنترل و برای آنها کارت شناسایی صادر کند تا دیگر شاهد اتفاقات اینچنینی نباشیم».
او با اشاره به نقش رسانههای رسمی در آرام کردن فضای جامعه ادامه داد: «زمانی که متهم دستگیر شد، اضطراب عجیبی در جامعه به وجود آمده بود. همان زمان فرمانده نیروی انتظامی به زندان رفت تا با او گفتوگو کند و اعلام کرد که قاتل یک افغان است. این گفته او باعث ایجاد التهاب شدیدی در جامعه شد و از فردای آن روز مردم به افغانها حمله میکردند. در این میان ما در روزنامه بررسیهایی انجام دادیم و متوجه شدیم که قاتل اصلا افغان نبوده و یکی از بزهکاران اهل قوچان بوده است. بنابراین با انتشار صفحه اول شناسنامه او در روزنامه، اعلام کردیم که خفاش شب، افغان نیست؛ همین خبر باعث شد که آب سردی روی افغانآزاری در کشور ریخته شود».
پدر حادثهنویسی مطبوعات ایران در پایان سخنان خود، یادآور شد: «روزنامهها میتوانند هشداردهنده باشند و به مردم کمک کنند؛ آن هم در شرایطی که شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی جامعه را ملتهب و احساسات مردم را جریحهدار میکنند. البته پلیس فتا هم قطعا باید به جرایمی که در فضای مجازی اتفاق میافتد، رسیدگی بیشتری داشته باشد».
ابتکار