بنرهایی که پیام آور تخریب وجهه ی نماینده ی مردم شادگان هستند!
علی عبدالخانی – بر خلاف تصور برخی افراد، تخریب وجهه ی یک شخص لزوماً محصور در افترا بستن یا توهین مستقیم به آن شخص نیست و چه بسا صاحب قلمی از طریق مدح های پیوسته، غیر ضروری و عریان، یا شاعری از طریق اغراق بیکران و… خواسته یا ناخواسته بزرگترین ضربه را به شخص مورد نظر بزنند و بهای اجتماعی ایشان را کم ارزش نماید.
اخیراً شرکت تعاونی دهیاران بخش مرکزی، بنری را با مضمون ذیر تهیه و احتمالاً در معرض دید مخاطبان قرار داده است:
<< نماینده جامع الخیر و البرکات با توکل بر خداوند معاد ” جناب حجت الاسلام ناصری ” ای یوسف زمان، درودت پایدار “. یعقوب نابینا با بوی یوسف جان گرفت، و شما هستی که با بارش امید به شهر تشنه ی شادگان، لبای ترکیده و خشکیده ی ما را سیراب کردی. پس…… هرچه متر!! زمین دارد شادگان، دعایت می کند ای مرد با ایمان >>.
در رابطه با متن فوق نکاتی را با هدف حاکمیت عقلانیت و فرهنگ اعتدال در بیان احساسات بعرض می رسانم:
اول: این متن مالامال از اشکالات املایی و انشایی و معنایی است که در صورت لزوم به آنها خواهیم پرداخت. فراموش نکنیم هر چه غلطهای متون مدحی کمتر باشد، نفوذ آن متون بیشتر خواهد بود.
دوم: با شناختی که از نماینده شادگان وجود دارد، بعید است که ایشان وصف ” نماینده ی جامع الخیر و البرکات ” را برای خود جایز بدانند زیرا اطلاق و فراخیت موضوع جامعیت خیر در چنین توصیفی بقدری است که بعید است که در این روزگار بتوانیم شخصی با این مشخصات خاص و منحصر بفرد پیدا بکنیم، چه رسد به آقای ناصری نژاد.
سوم: عریان بودن چاپلوسی در اگهی ها و اطلاعیه ها بسیار تخریب کننده تر از تملق های گفتاری است زیرا آثار نوشته های مکتوب از وسعت نفوذ و تاثیر گذاری بمراتب بیشتر نسبت به گفتار بهره می جوید. نویسنده یا نویسندگان متن اطلاعیه منسوب به شرکت تعاونی دهیاران در حالی وصف یوسف پیامبر را برای نماینده ی شادگان انتخاب کرده اند که خواسته یا ناخواسته بیشترین ضرر و زیان معنوی را متوجه شخصیت ایشان کرده اند زیرا حجم یک نماینده هرچند که مفید به حال مردم هم باشد قابل قیاس و مقایسه با یک پیامبر نیست. این قبیل اغراقها در نقطه ی مقابل انتقادات سازنده قرار می گیرند.
چهارم: در متن آمده است که: ” شما هستی که با بارش امید به شهر تشنه شادگان، لبای! ترکیده و خشکیده ی ما را سیراب کردی.”
اولاً: معمولاً و عادتاً در مقابل لب خشک اصطلاح مبلل یا تر قرار می گیرد و معلوم نیست چرا نویسنده ادیب متن فوق چرا و چگونه از اصطلاح سیراب استفاده کرده است!. مگر لب سیراب می شود؟ ظاهراً نویسنده ی مداح مقارنه ی میان تر شدن لبها، با سیراب شدن آنها را فراموش کرده است؟
ثانیاً: فارغ از اشکالات شکلی فراوان حاکم بر متن فوق، مگر عطش و تشنگی از سیمای کل شهرستان شادگان برچیده شده و کار به مرحله ی سیرابی رسیده است؟ همانطور که می بینیم اغراق و بزرگنمایی یکی از اشکالات عمده ی وارد بر متن تخریب کننده فوق است.
پنجم: دو مصرع پایانی مبنی بر:
” هرچه متر زمین دارد شادگان”
” دعایت می کند ای مرد با ایمان”
این دو مصرع که واژگان آنها معلوم نیست با کدام قواعد ادبی در کنار هم چیده شده اند، از دیدگاه راقم واجد خصوصیت شرحی نبوده و تحت عنوان بدون شرح از کنار آنها می گذرم و فقط به این نکته بسنده می کنم که معنای بیت آخر آن برای خواننده این معنا را می دهد:
” اکنون که آب به همه زمینهای شهرستان شادگان رسیده و آنها را سیراب کرده لذا نه تنها مردم شادگان بلکه آن زمینها نیز باید دعاگوی شخص نماینده باشند که آنها را از خشکی و مرگ قطعی به سیرابی و خرمی و حیات دوباره رسانید “.
بر اساس این برداشت، از مسئولان شرکت تعاونی دهیاران باید پرسید و آنها نیز به صراحت پاسخگو باشند که: آیا واقعا آب به همه جای شهرستان شادگان رسیده و دیگر خطری از بابت نبود آب، کشاورزان و نخلداران آن منطقه را تهدید نمی کند؟
ششم: با توجه به اینکه شخص نماینده اطلاعی از مضمون بنر قبل از چاپ و نصب آن ندارد و تقصیری از این بابت متوجه ایشان نیست، اینجانب به دلیل حساسیت درج این قبیل نوشته های مملو از ناهنجاری و بی اخلاقی و در راستای احساس مسئولیت مبنی بر منع ترویج فرهنگ تملق و چاپلوسی مبادرت به نگارش مطلب پیش رو نمودم و اهداف ذیل را از طریق آن دنبال می کنم:
اولا: از طریق این نوشته نمایندگان و مسئولان متوجه می شوند که بسیاری از مداحان بشکل مستقیم شخصیت و اعتبار آنان را زیر سئوال می برند و بشکل بسیار نامحسوس آنها را از رونق احتمالی در جامعه خواهند انداخت.
ثانیا: این نوشته باعث می شود تا روابط عمومی دستگاهها و اشخاص حقوقی و حتی نمایندگان و مسئولان نسبت به این قبیل تخریبهای نرم واکنش نشان دهند.
ثالثاً: تهیه کنندگان این نوع مطالب از بیم واکنش و رسوایی بتدریج دست از تملق نویسی خواهند برداشت و به سمت بیان واقعیت به پیش خواهند رفت.
رابعاً: از طریق این یاداشت مخاطبان متوجه خواهند شد که، اصل این حساسیت نسبت به موضوعات به ظاهر پیش پا افتاده راه را بر ایجاد شرایط مناسب برای محاوره های واقع بینانه و تضارب آراء باز خواهد نمود. یکی از مشکلات مبتلابه جامعه امروز ما در بحث تولید محتوا و هر نوع ماده ی نوشتاری، دوری جستن از ضوابط و اصول حرفه ای است که متاسفانه در اکثر موارد این قواعد از سوی برخی روابط عمومیها نیز رعایت نمی شود. از طرف دیگر با توجه به وسعت انتقال مطالب و پیامها در فضای مجازی، از طریق بکارگیری روشهای عقلانی باید راه را بر هرگونه بدنویسی اعم از اغراق، تملق یا افترا و توهین و… بست.
امیدوارم مضمون و محتوای این نوشته به درستی و به دور از هر گونه پیش داوری، به سمع و نظر مخاطب واقعی آن برسد.