اعتراض مسعود شجاعی به وضعیت خوزستان: چراغى که به خانه رواست به…
«چراغى که به خانه رواست به…
به عقیده من اتفاقات و داستان اینروزهاى کشورمان بقدرى توهین به شعور ما است و تاسف بار که نمیشود از ان نگفت! آقایان، خانمها بحث نه تخصصیست و نه سیاسى، پس چشمها را باید شست و جور دگر باید دید و بجاى انگ و افترا هاى مختلف چند لحظه با خودتان و وجدانتان خلوت کنید و به دردهاى دل مردم فکر کنید! این صداى من نیست، صداى قشر عظیمى از جامعه ست که ممکن است از این طریق بیشتر شنیده شود! اروندرود و رود کارون از ابادان و خرمشهر مى گذرد ولى این دو شهر جنگ زده و مظلوم اب مصرفى ندارند! هاشا به غیرتتان!
پولهاى اختلاسها و … دکلهاى نفتى و پر کردن … از صدقه سر شهرهایى مثل ابادان است که بیشترین سرمایه مملکت ثروتمندمان از همین شهر استخراج میشود و به تاراج میرود ولى مردمش از ساده ترین امکانات زندگى بى بهره اند.
اقایان دلواپس دوباره از فردا شروع نکنید هزار و یک وصله سیاسى به من بچسبانید، من فرزند همین اب و خاکم و با چشمانم مصائب این مردم را دیده ام با انها زندگى کرده ام و با جان و روحم درکشان مى کنم! حتى در پایتخت هم مردم عادى براى گذران زندگى در تنگنا هستند چه رسد به شهرستانهاى محروم!
اقایان خسته شدیم انقدر گفتیم نکنید، نبرید…. همین شلمچه و جزیره مینو باشد!!چرا پولها و .. که پیکر هزاران جوان ایرانى انجا مفقود و دفن شده!!!بخدا که این مناطق هم مقدس هستند.شما که ٣٠ سال است به روى خودتان هم نمى اورید که کمک به بازسازى این مناطق کنید .. مطمئنم که دو برابر ان تعداد از هموطنان مشتاق… که زندگى و اسایش نسبى امروز خود را مدیون از ایثار انها میدانند.
آقایان من دخیلم را در بیمارستان به تخت جانبازى میبندم که دیروز بدنش را سپر کرد تا ذره اى از کیان وطنش را دشمن صاحب نشود که امروز من و شما سلامت و اسایش در سرزمین خودمان و در کنار خانواده هایمان باشیم ولى افسوس که قسمتى از سرمایه مملکت من امروز نه صرف درمان جانبازان هشت سال جنگ و نه صرف ابادانى آبادان بلکه صرف ..این مصیبت بزرگ را به کى و کجا باید گفت! ختم کلامم اینکه به داد مردم برسید تا دیر نشده»