هورنیوز – آزار جنسی کودکان (Pedophilia ) پدیده تازه ای نیست. افراد منحرف همیشه منتظر فرصتی هستند تا عمل پلید خود را انجام دهند. اما چه عاملی برای آنها بازدارنده خواهد بود؟ آموزش جنسی کودکان و نوجوانان، نخستین مانع در برابر این افراد است. البته این آموزش فواید دیگری از جمله رعایت بهداشت جنسی برای نوجوانان هم دارد.

بر اساس آمار سن تجربه رابطه جنسی در کشور کاهش یافته و میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران ۵ /١٢سال و در پسران ٧/ ١٣سال است و ۴ /۵درصد این کودکان آزار جنسی را گزارش کرده‌اند.(به نقل از روزنامه شرق) نگران کننده نیست؟ اما بهتر است با واقعیت روبرو شویم!

عامل بازدارنده دیگر در برخورد با پدیده آزار جنسی کودکان، اعمال محکم و قاطع قانونی است. در بسیاری از کشورها اینگونه افراد پس از گذراندن دوره محکومیت، از مزایای اجتماعی نیز محروم می شوند.

قیچی کردن موی دختر کلاس ششم ابتدایی در مدرسه گلستان آبادان را فراموش نکنیم. ماجرای تجاوز گروهی به پسران دانش آموز و شاید موارد دیگری که از ترس آبرو رسانه ای نشده اند.

فقط آزار جنسی کودکان نیست که نگران کننده است. کودکان ماهشهری و ابولفضل و ضرب و شتم و شکنجه کودکان دو ساله و بسیاری مواردی از این دست، جای خالی نهادهای حامی کودکان را بیش از پیش نمایان می کند.

بیایید با این واقعیت دردناک روبرو شویم که در بین ما منحرفین جنسی و کودک آزارها زندگی می کنند و فقط ترکیبی از آموزش و اعمال قانون و نظارت می تواند فجایعی که ممکن است به بار بیایند را کنترل و مهار کنند. نسل آینده را پیش از بالیدن نسوزانیم. این کودکان آینده این کشور هستند.

جامعه ایرانی هنوز تلاش مستمر و جدی برای آموزش بهداشت جنسی به کودکان انجام نمی‌دهد. شاید همین امر باعث شده تا شاهد سکوت کودکان در مقابل اعمال متجاوز باشیم. نبود آموزش مسائل جنسی در جامعه سبب شده تا سالانه بسیاری از کودکان بی گناه این سرزمین مورد آزار و اذیت جنسی قرار بگیرند.

چرا این کودکان سفت و محکم مقابل تجاوز کنندگان نایستادند و نه نگفتند؟ در بسیاری از موارد فرد شیطان صفت کودکان را با زبان بازی رام خود می کند تا به مقاصد پلید خود برسد. یا کودک آزار دیده چرا با وجود اینکه زخم عمیقی در وجود خود احساس می کند والدین خود را در جریان نمی گذارند؟

این دو حالت دارد اول اینکه کودک تهدید شده که در صورت افشای این راز آبرویت می رود و دوم اینکه فرد قربانی درک می کند که پس از افشای این راز شهروندان و آشنایان کوته فکر چه بر سرش خواهند آورد از این رو کودک سال ها با این بغض فرو خورده سر می کند و بدون شکت اثرات منفی ان در جامعه رویت خواهد شد.

رسانه های ما عملا اینگونه آموزش ها را سانسور می کنند، مثلا صدا و سیما مدت هاست که حتی در مورد بیماری ایدز و پرداختن درست و حسابی به آن خودداری میکند و این سکوت مناسب ترین بستر برای رشد اینگونه اتفاقات است.

آموزش مراقبت های جنسی به کودکان اهمیت بالای دارد و حالا زمان آن رسیده تا تحجر و کج اندیشی را کنار بگذاریم، اتفاق تلخ این مدرسه زنگ خطری ست برای آینده کشور.

در کنار آموزش مراقبت های جنسی به کودک به خانواده ها نیز باید آموزش داده شوند تا بدانند در چنین شرایطی چه کاری درست است و همچنین زبان آموزش دادن به فرزندانشان را بیاموزند.

متاسفانه در طی دوازده سال تحصیل آموزش جنسی هیچ جایی ندارد . این دست موارد باید در محیط خانواده به طور صریح تر مطرح گردد و مثل بقیه دنیا آموزش های لازم در برنامه درسی مدارس گنجانده شود.

در حال حاضر و در این مقطع زمانی این چهار موارد باید لازم الاجرا شود

۱- آموزش و آگاهی به همه افراد و نه فقط کودکان
۲- مراقبت و کنترل بیشتر روابط کودکان با دیگران
۳- تخلیه انرژی کودکان از طریق ورزش و سرگرمی های مفید
۴- پیگیری قضایی اتفاقات اینچنینی برای تنبیه شخص خاطی