میرزا بنویس نیستیم!

سردبیر/کیماس نوروزی پور
نیک می دانم خیلی از ما حال مطالعه نداریم و نیز نیک تر می دانم که سرانه مطالعه همین خیلی از ما، زیاد اگر باشد در حد خواندن تیتر روزنامه ها یا مرور سطحی مطالبی کوتاه در فضای مجازی است؛ در هر حال این سیاهه را می نگارم برای کسانی که هنوز به خواندن اهمیت می دهند.
*************
طی سال های گذشته رسانه های بسیاری به گونه های مختلف در کشور ما سربرآورده اند که گذشته از آن دست رسانه هایی که کرکره شان پایین آمد و به تاریخ پیوستند، باز هم تعداد شان به طرز فزاینده ای بالا رفت اما چه بالا رفتنی! چرا که علی رغم گستردگی در تعداد، کیفیت و تولید محتوا در بین شان به گواه آنچه آمار و ارقام می گوید، نزول یافت و بسیاری از آنها نیز میرزابنویس اداره و سازمان های ارجمندی شدند تا از قفای آن تکه نانی به کف آرند! این مسیر من حیث المجموع رنگ رخساره رکن چهارم دموکراسی را کمابیش به زردی کشانده و البته جای گلایه ای هم نیست چرا که تا حدودی باید منشاء آن را در خودمان بیابیم.
این ماجرا در بلاد دور از پایتخت عظیم وطن ماجرای غلیظ تر و عمیق تری دارد و همه آنچه ذکر آن رفت بیشتر به چشم می خورد. به طور مثال سرپرستی برخی از روزنامه های شهیر کشور به کسانی سپرده می شود که نمایندگان آنها دریغ از یک بند خبر و یک کف دست گزارش چیزی برای ارائه ندارند و صرفاً آنچه از استان خود به تهران ارسال می کنند، جز آگهی نخواهد بود. وضعیت بسیاری (با احتیاط می گوییم برخی) از رسانه های مجازی نیز تقریباً به همین شکل و سیاق است و آنها نیز در این وانفسای رقابتی خبرفروشی به همین درد مبتلا شده اند. حال دور از این نوع فعالیت رسانه ای تلاش خواهیم نمود تا آنجا که مجالمان باشد منصفانه از دغدغه های شهروندان و یا در کلامی وسیع تر، مردم، دفاع کرده و به انعکاس خواسته های آنها بپردازیم و اگر هم قرار بر نقد باشد، نقدی بر پایه انصاف و وجدان تحریر نماییم چرا که رسالت حقیقی خود را جز بر این شیوه و سلوک نمی بینیم. لهذا پیام ما به همه مخاطبان مان این است که هیچ کس از خطا و اشتباه بری نیست و اگر چیزی گفتیم و نوشتیم که گفتنش نشاید با جان و دل نیوشای انتقاد خواهیم بود و سمت و سوی پیکان نقد را با جان و دل می پذیریم.