۱۱ وزیری که بر سر ماندن یا رفتنشان جنجال شد
هورنیوز – در جلساتی که به استیضاح سه وزیر کابینه دوازدهم اختصاص داشت، رقابت موافقان و مخالفان علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در عدد ۱۲۴ به تساوی رسید تا از میان نمایندگان یکی اعلام کند که رایش را که اتفاقا مخالف استیضاح هم بود به گلدان نریخته است. این صدا شاید خوشایندترین آوایی بود که به گوش حامیان وزیر کار دولت تدبیرو امید می رسید. هرچند اگر این رای هم به گلدان ریخته نمیشد آرای ممتنع به نفع او تمام میشد.
علی ربیعی با این اتفاق بدیع که از سوی برخی نمایندگان به امتیازگیری از دولت تعبیر شد، بالاخره در کابینه ماندنی شد تا او هم به جمع وزیرانی بپیوندد که ماندن و یا رفتنشان از کابینه، تاریخ ساز شود. چرا که در ماجرای استیضاح او پای خیلی چیزها به میان آمد؛ از همسر مرحومش گرفته تا خانه میلیاردیاش. از نام امنیتی او “برادر عباد” تا فرد مرموزی که کمپین “نه به ربیعی” را راهاندازی کرده بود. (شرح حواشی این استیضاح را اینجا بخوانید)
مذاکرات نمایندگان در جلسه استیضاح ربیعی آنچنان پرحرارت و پرچالش بود که مستمعین رادیوفرهنگ را میخکوب کرده بود. تا آنجا که غلامرضا تاجگردون طراح این استیضاح، آن را با استیضاحهای تاریخی دیگری همچون استیضاح ناطق نوری، عبدالله نوری، عطاءالله مهاجرانی و …. مقایسه کرد. (اینجا)
آنچه در ادامه میخوانید مروری است بر این استیضاحهای تاریخی در ۱۰ مجلس شورای اسلامی.
«ناطق نوری» و دست نمایندگانی که رو کرد
علی اکبر ناطق نوری وزیر کشور دولت میرحسین موسوی را شاید بتوان حلقه نخست از زنجیره استیضاحهای جنجالی ادوار مجلس شورای اسلامی دانست. او که به دلیل «واگذاری زمینهای حاشیه تهران در زمان وزارت خود با همکاری شهرداری» به افراد بیبضاعت و برخی نهادهای دولتی مورد اتهام نمایندگان قرار گرفته بود، با امضای ۵۰ نفر از آنان، راهی پارلمان شد تا به دفاع از خود بپردازد. اما آنچه که در این میان جلسه آن روز را تاریخی کرد، دفاع جانانه ناطق نوری بود که در آن بیپرده اسامی نمایندگانی که در اقدامات او نقش داشتند را افشا کرد.
او در کتاب خاطرات خود در این باره نوشته است: «شروع کردم به خواندن اسامی نمایندگانی که توصیه زمین کرده بودند. اسم نماینده مشکین شهر آقای علم الهدی را خواندم. دوم آقای صباح زنگنه را خواندم. نمایندگان دیدند دارم اسامی همه را میخوانم و آبروریزی میشود، گفتند نخوانید. جار و جنجال مفصلی در مجلس به راه افتاد، عاقبت آقای هاشمی رفسنجانی گفت اسامی را نخوانید. گفتم خوب، ولی اسامی هست خیال نکنند با کسی رودربایستی دارم!»
افشاگری ناطق نوری به دادش رسید و او در وزارت کشور باقی ماند.
استیضاح با طرفیت دو «نوری»
عبدالله نوری شاید از آن دست وزرایی است که مجلسیان از ابتدای معرفی او به عنوان وزیر کشور چندان موافقش نبودند. این مخالفت ها در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به ثمر نشست و نمایندگان چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی توانستند با درخواست کتبی از او، جلوی این انتصاب را بگیرند. اما همین نام در لیست کابینه سیدمحمد خاتمی تکرار شد. عبدالله نوری که از سوی رییس دولت هفتم به مجلس پنجم به عنوان وزیر کشور معرفی شده بود، در خرداد سال ۷۷ یعنی درست پس از ۹ ماه سکونت در این وزارتخانه، زیر تیغ استیضاح رفت. نوری البته به مجلسی رفته بود که ریاست آن را ناطق نوری برعهده داشت. یعنی همان کسی که بر سر کرسی ریاست مجلس پنجم با او به رقابت پرداخت و در نهایت صندلی را به او واگذار کرده بود.
او به دلیل اقداماتی که از همان ابتدای ورود به ساختمان فاطمی به آن دست زده بود، خیلی نتواست در جایگاه وزارت دوام بیاورد. شاید تصمیمی که او برای برگزاری آزاد تجمعات با انتصاب مصطفی تاجزاده در معاونت سیاسی وزارت کشور، گرفت را بتوان یکی از دلایل اصلی چپ افتادن مجلسی دانست که در آن روزها کرسیهایش با اکثریت راست پر شده بود. از دیگر دلایلی که نوری را حتی چندین بار پیش از استیضاح راهی مجلس کرد تا به سوالات نمایندگان پاسخ دهد، حوادث نجف آباد اصفهان و البته مدیرمسئولی او در روزنامه اصلاحطلب خرداد بود.
اما آنچه استیضاح او را جنجالی کرد، نوع مراوداتش با نمایندگان بود. آنگونه که ناطق نوری در کتاب خاطرات خود یاد آورده است: «روزهایی که او برای پاسخگویی به سوال نمایندگان مجلس پنجم، به مجلس احضار میشد، با بیاعتناییهای خود موجب خشم آنان میشد». اما در روز استیضاح، این حرف رییس جلسه بود که جنجال بپا کرد. عبدالله نوری در روز استیضاح، وقتی صحبتش تمام شد، ناطق نوری را نگاه کرد و گفت: «حالا امروز باید بنشینم یا بروم؟»، رئی وقت مجلس هم گفت: «نه اتفاقا امروز، روز رفتن است!» روزنامهها در گزارشان خود از این مکالمه چنین تحلیل کردند که رییس مجلس از اول میدانست که عبدالله نوری رأی نمیآورد، لذا گفت: « امروز، روز رفتن است». البته ناطق نوری در خاطراتش از آن روز نوشته است: «این که گفتم امروز، روز رفتن است به این معنا نبود که دیگر وزیر نیستی، بلکه منظورم این بود که امروز دیگر بعد از صحبت نباید بنشینی، چون رأیگیری است و در رأیگیری خود وزیر نباید بنشیند».
عبدالله نوری با رای موافق نمایندگان به استیضاحش، از وزارت کشور، خلع شد. رسانههای حامی او نیز به ناطق نوری و ریاست جانبدارانهاش در جلسه استیضاح تاختند. آنگونه که او خودش در خاطراتش نوشته، تفسیر مطبوعات چنین بود که ناطق از اول میدانسته و سناریو استیضاح وزیر کشور به رهبری او تنظیم شده بود. شعارهایی علیه مجلس و شخص او نیز داده شد. از جمله: «مجلس استبداد، مجلس زوری» یا «مجلس زوری نمیخواهیم، ناطق نوری نمیخواهیم».
«مهاجرانی» و قدرت کلام مسخ کنندهاشن
عطاالله مهاجرانی هم از قربانیان راستگرایی مجلس پنجم است. مجلسی اصولگرا که تلاقی آن با دولت اصلاح طلب هیچ رقمه جور درنمی آمد، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی را هم به پای میز استیضاح کشاند.
در استیضاح مهاجرانی، سیدرضا تقوی به عنوان یکی از مخالفان وزارت او گفت: «فضای فرهنگی جامعه را آلوده به شیطنتها، کینه افشانیها، ابتذالخواهیها و ستیزهگری با محوریت نظام و نیروهای مخلص نظام دیدهایم.» نفر بعدی که در مخالفت سخن گفت سید محمد حسینی، وزیر ارشاد دولت دوم احمدی نژاد بود. او گفت: «جناب وزیر! اینسان تند و تیز کجا میروید؟ آیا سیاست گیشه سالاری به جای ارزش سالاری در سینما شما را به ناکجاآباد نمیکشاند؟ آش آنقدر شور شد که خان هم فهمید و دادش درآمد.» سیدعلی اکبر موسوی حسینی نیز به شدت به تدابیر وزیر در حوزه کتاب حمله کرد.
اما قدرت سخنوری مهاجرانی امتیاز بزرگی برایش بود تا از گیوتین این استیضاح جان سالم بدر ببرد و از آنجا دوباره پشت میز خود بازگردد. البته فشارهای حاکم بر جو آن روزهای سیاسی و فرهنگی کشور خیلی زود مهاجرانی را از پای درآورد و او استعفای خود را تقدیم خاتمی کرد.
«حاجی» و عزل و نصبهایی که باب میل نمایندگان نبود
مجلس ششم هم با اینکه اصولگرایان را در عده قلیلی از صندلیها جا داده بود، نتوانست سوپاپ اطمینانی برای مردان کابینه اصلاحطلب خاتمی باشد. این بار گریبان مرتضی حاجی در دستان جمع اقلیت مجلس قرار گرفت و آنان پرداخت نامناسب حق و حقوق فرهنگیان که منجر به اعتصاب و تحصن مقابل مجلس شده بود و صدای معلمان را در آورده بود را دلیلی بر استیضاح او قرار دادند.
روایت خود حاجی اما با آن چه که دلیل استیضاحش مطرح شده کاملا متفاوت است؛ او فشارهای نمایندگان به خود را ناشی از عزل و نصبهایی میدانست که مطابق خواسته استیضاحکنندگان پیش نرفته بود. او که یک بار در مجلس ششم از استیضاح جسته بود نتوانست این سرنوشت را برای خود در مجلس اصولگرای هفتم تکرار کند و با رای نمایندگان، عطای وزارت را به لقایش بخشید.
«خرم»؛ قربانی سهم خواهی اصولگرایان
احمد خرم وزیر راه و ترابری دولت خاتمی، تنها ۹ ماه مانده تا پایان دولت هشتم، به استیضاح فراخوانده شد. او حتی در زمان رای اعتماد به کابینه نیز مخالفتهای زیادی را از سوی نمایندگان به عینه دیده بود؛ تا آنجا که برخی بیماری او را بهانه ای برای رای ندادن به او مطرح کردند.
استیضاح او دو دلیل اصلی داشت. یکی ماجرای سرمایه گذاریهایی که از سمت وزارتخانه انجام میشد و استیضاح کنندگان منابع آن را نامشروع میدانستند و دومین دلیل عزل و نصبهای خرم در وزارتخانه بود که مخالفانش سهم اصولگرایان را کم میدانستند و او را متهم به جناح بازی کردند. نهایتا خرم هم از گردونه دولتمردان هشتم خارج شد تا یکی از معدود وزرایی باشد که در ماههای آخر وزارتش مجبور به ترک صندلیاش می شود.
«کردان» و آکسفوردی که کار دستش داد
علی کردان وزیر کشور دولت احمدی نژاد، تنها فردی است که برای جعل مدارک تحصیلیاش استیضاح و برکنار شد. او که در روز معرفی به مجلس برای اخذ رای اعتماد هم مورد شک و شبهه نمایندگان قرار گرفته بود، پس از موفقیت در دفاع از خود و سکونت در ساختمان خیابان فاطمی هیچگاه فکر نمیکرد که سرنخ خوبی به دست رسانهها داده باشد.
با استعلام برخی خبرگزاریها مشخص شد که اخذ مدرک دکتری از دانشگاه آکسفورد دروغی بیش نیست و مدرک ارشد او نیز چندی بعد از سوی عبدالله جاسبی رییس وقت دانشگاه آزاد به همین سرنوشت دچار شده و کذب خوانده شد. آبان سال ۸۷ نمایندگان مجلس استیضاح کردان را در دستور کار خود قرار دادند. هرچند محمود احمدینژاد خود برای دفاع از وزیر کشور به مجلس رفت و در اعتراض به اقدام نمایندگان آن را کاری غیرقانونی اعلام کرد، اما در نهایت مجلس با اکثریت آرا او را از وزارت کشور برکنار کرد.
«بهبهانی»؛ تنها وزیری که در جلسه استیضاح خود غایب بود
حمید بهبهانی وزیر راه دولت دهم از دیگر وزرای احمدینژادی است که بر سر استیضاح آن غوغایی برپا شد. استیضاح بهبهانی که در سوم بهمن ۱۳۸۹ اعلام وصول شده بود، از سوی دولت احمدی نژاد غیرقانونی تشخیص داده شد و شخص وزیر و رییس دولت از شرکت در جلسه استیضاح خودداری کردند تا همین اتفاق باعث شود نمایندگان با رای بالایی حمید بهبهانی را از پست وزارت راه و ترابری برکنار کنند.
این استیضاح و برکناری وزیر راه بعد از سقوط چند فروند هواپیما که تعداد کشتهشدگان آن نزدیک به ۳۰۰ نفر بود و همچنین تخلفات مالی هزار میلیارد تومانی در پروژههای وزارت راه، طراحی شده بود.
«شیخ الاسلامی» در ضیافت یکشنبه سیاه
حضور سعید مرتضوی در راس سازمان عریض و طویل تامین اجتماعی اصلیترین دلیل استیضاخ عبدالرضا شیخالاسلامی وزیر کار دولت دهم بود. جلسهای که در ۱۵ بهمن سال ۸۹ برگزار و به یکشنبه سیاه معروف شد، یکی از جنجالیترین جلسات تاریخ استیضاح های وزیران ایران را رقم زد.
شیخ الاسلامی که از حکم دیوان عدالت اداری و خواست نمایندگان مجلس برای برکناری سعید مرتضوی از ریاست سازمان تامین اجتماعی سرپیچی کرده بود، با رییس دولت دهم وارد صحن مجلس شد، اما دفاعیات او یک طرف و به آب و آتش زدن احمدی نژاد برای ابقای او از طرفی دیگر، ماجرا را به سمت دعوای بین دو رییس قوه کشاند. رییس دولت دهم که به همراه خود فیلمی از یک جلسه خصوصی با حضور یکی از برادران علی لاریجانی با سعید مرتضوی را آورده و اقدام به پخش آن کرده بود، چند دقیقهای فضای مجلس را ملتهب ساخت که البته از سوی علی لاریجانی هم بیپاسخ نماند.
این جلسه نیز در نهایت با رای اکثریت نمایندگان به برکناری شیخالاسلامی منجر شد.
«حسینی»؛ وزیری که رییس مجلس مدافع او شد
مجلس هشتم در روزهایی که ارتباطش با دولت احمدی نژاد به تیرگی گراییده بود، استیضاح وزیر اقتصاد را به دلیل بروز فساد مالی سههزارمیلیاردی در یکی از بانکهای کشور کلید زد. استیضاحی که تا پایان جلسه صبح آن روز اکثریت نمایندگان مجلس با آن همراه بودند در تنفس دوساعته مجلس سرنوشت دیگری یافت. درحالیکه سخنان وزیر اقتصاد و احمدینژاد در جلسه نوبت بعدازظهر هم نتوانست نظر نمایندگان را تغییر دهد، علی لاریجانی در اقدامی بیسابقه به عنوان مدافع وزیر اقتصاد اقدام به نطق کرد و گفت: «بنده ضمن ارجنهادن به مسایل مطروحه از سوی استیضاحکنندگان و از طرفی با توجه به روی کارآمدی وزیر اقتصاد پیشنهاد میکنم که به وی رای اعتماد مشروط بدهید.»
با این صحبتهای علی لاریجانی بود که مهر ابقای حسینی در وزارت اقتصاد زده شد و رئیس مجلس منجی آقای وزیر شد.
«فرجی دانا»؛ وزیری که با رمز فتنه برکنار شد
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و حساسیت ویژهای که مجلس نهم بر سر انتخاب وزرای کابینه و بخصوص وزیر علوم به خرج داد، در نهایت رضا فرجی دانا سکاندار این وزارتخانه شد. اما این مدیریت خیلی با ذایقه نمایندگان اصولگرای مجلس جور درنمیآمد تا نهایتا آنها استیضاح نخستین وزیر از کابینه یازدهم را کلید بزنند.
انجام برخی انتصابات و همچنین بورسیههایی که او در بدو ورودش به وزارت علوم تصمیم به لغو آن گرفت و انتقاداتی را در مورد نحوه بکارگیری آن مطرح ساخت، نمایندگان جبهه پایداری را آنقدر عصبانی کرد که برای به سرانجام رساندن استیضاح او دست به دامان کلید واژه «فتنه» شوند. عنوانی که نمایندگان آن را به معاونان جدید فرجی دانا در وزارت علوم نسبت میدادند، در نهایت به نفعشان تمام شد. هرچند فرجی دانا بسیار متواضعانه در این جلسه به دفاع از خود پرداخت اما، در نماینگان همچنان بر همان پاشنه میچرخید و با اکثریت آرا او را از ادامه کار در وزارت علوم منع کردند.
مقایسه آرای استیضاحهای پرحاشیه
بررسی آرای ۱۱ وزیر فوق الذکر نشان می دهد که عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر کار دولت دوم احمدی نژاد، با ۱۹۲ رای موافق، بیشترین آرای نمایندگان را برای برکناری کسب کرده است. پس از آن باز هم وزیری از کابینه احمدی نژاد بود که رکورددار تعداد آرای موافق استیضاح نمایندگان شد. علی کردان وزیر کشور دولت اول احمدی نژاد در جلسه پرتنش استیضاح خود ۱۸۸ نماینده را مخالف بازگشت خود به کرسی وزارتخانه دید. اما عبدالله نوری وزیر کشور دولت سید محمد خاتمی نیز در میان این ۱۱ چهره، کمترین تعداد موافقین استیضاح را داشت اما چون همین تعداد، اکثریت آرا را تشکیل می دادند، از ساختمان فاطمی وداع کرد.
آرای استیضاح تمام ۱۱ وزیری که استیضاحشان تاریخ ساز شد را در جدول زیر میتوانید مشاهده و مقایسه کنید:
* در دو مجلس اول و دوم، در جلسات استیضاح، بار دیگر برای رای اعتماد به وزرا رای گیری میشد. اما از مجلس سوم به بعد، بر اساس قرائت شورای نگهبان، آرای نمایندگان مجلس در جلسه استیضاح، رای به استیضاح و یا عدم استیضاح است.