چطور بیت المال در فوتبال از بین می رود؟

هورنیوز – فوتبال ایران را هم فتح کرده و در سرتاسر مملکت بازی میشود، در شهرستانها و روستاهای کوچک اغلب بچه هممدرسهایهای پسر و بعضی مردان بزرگسال فوتبال بازی میکنند. بازی زیرکانهای هم هست، سریع، بهداشتی، هوشمندانه …، در بسیاری از مدارس ایران هفتهای چند بار فوتبال بازی میشود، نهفقط به خاطر اهمیت جسمانیاش بلکه به این دلیل که اعتقاددارند ابزار آموزشی خویی است برای آموختن اینکه چطور «شرافتمندانه» بازی کنند، خصلتی که ایرانیها میخواهند در فرزندانشان به وجود بیاورند، چون هم در ایران و هم در اروپا در برخورد با اروپاییها دیدهاند که این عامل چقدر در ایجاد روابط بهتر انسانی اهمیت دارد»
پژوهشگری انگلیسی، سال ۱۳۱۹ در جریان سفر به ایران چنین روایت کرده بود صنعت فوتبال در ایران درنتیجه تجددخواهیهای رضاشاه پا گرفت. تا اواسط دههٔ ۱۳۱۰ ورزشهای غربی برای اقلیتی مختصر از ایرانیها جالب بودند و فوتبال که رسماً روی آن سرمایهگذاری میشد، فعالیتی خاص نخبگان بالادستیها باقیمانده بود.
بر اساس اطلاعات کتاب «روزی روزگاری فوتبال» نخبهگرا بودن فوتبال از روی اسم داوران ابتدایی بازیها نیز مشخص بود؛ سردار اکرم قره گوزلو، ارسلان عبدالله خلعتبری عظام السلطنه ذوالفقاری عصر رضاشاه عصر طلایی ورزش دانشگاهها در ایران بود.
سرمایهگذاری حکومت روی فوتبال، هم در نیروهای مسلح و هم در نظام آموزشی بهسرعت فوتبال را به ورزشی و سرگرمی محبوبی تبدیل کرد، نتیجه تلاشها این بود که بهرغم مقاومت سنتیها، فوتبال بین مردم تیز جای خودش را پیدا کرد. حالا ۸۲ سال از آن روزها گذشته، فوتبال به جزئی جداناپذیر از زندگی ایرانیها تبدیلشده است.
دولت نیز هنوز علاقه زیادی به فوتبال دارد، این ورزشی پرآشوب را که هنوز نمیتوان ایران نام صنعت روی آن گذاشت، در سیطره خود گرفته، از آن دل نمیکند و حتی حاضر است هزینههایش برای او باشد. تا جایی که محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت قاطعانه گفته نخواهیم گذاشت این دو باشگاه کشورى دچار مشکل شود.» صدا به همین بهانه، پروندهای تحقیقی درباره زیروبم اقتصاد فوتبال در ایران تهیهکرده است.
اندازه بازار فوتبال ایران چقدر است؟ فوتبال ایران از صنایع مختلف تغذیه میکند اما خود هنوز به یک صنعت تبدیل نشده است. تراکتورسازی، سایپا و پیکان از صنعت خودرو ارتزاق میکنند. سپاهان، فولاد خوزستان، ذوبآهن و گسترش فولاد از طریق صنعت فولاد، امورات خود را میگذرانند. تیمهای نفت تهران و نفت مسجدسلیمان تیز به صنعت نفتی وابستهاند.
بهجز همین اطلاعات پراکنده تمام جستوجوها برای به دست آوردن اطلاعات دقیق از بازاری که فوتبال در ایران دارد، بینتیجه است، حتی میان مسئولان نیز وفاقی وجود ندارد، مدام اظهارات هم تکذیب و آمارهای حدودی خود را اعلام میکنند. وزیر ورزشی در سال ۹۳ با اشاره به تیمهای لیگ برتری اعلام کرده بود۔ سالانه ۱۵۰۰ میلیارد تومان را به جیب بازیکنان این ۱۸ تیم میریزیم درحالیکه کل بودجه وزارت ورزش ۴۰۰ میلیارد تومان است.» البته علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال معتقد بود که این آمار واقعی نیست.
او برای تائید حرفهایش بهعنوان مدیری که سالها در بانک مرکزی فعالیت داشته، یک فرمول ریاضی ساده طرح کرده بود: «ما امسال ۱۶ تیم در لیگ برتر داشتیم. بالاترین سقف هزینهها را ۴ تیم داشتند که میگویند زیر ۳۰ میلیارد تومان بوده حالا ما اگر این رقم را بهطور میانگین برای همه تیمهای مالی قرار بدهیم هم میشود برای ۱۶ تیم نزدیک بی- ۵۰۰ میلیارد تو همان، تازه شما فکر میکنید واقعاً تیمهایی مثل نفت، داماش، ملوان، فجر، گسترش فولاد و حتی راهآهن از این هزینهها کردهاند؟
متأسفانه ۴ باشگاه با این هزینههای غیراصولی شال همهچیز را به هم ریختند و میانگین همه بازیها را خراب کردند.» جدیدترین آمار دهی نیز مربوط به سعید نژاد، عضو فراکسیون ورزشی میشود. او تیرماه امسال گفته بوده :« گردش مالی فوتبال در ایران ۵۰۰ میلیارد تومان است، در لیگ برتر ۹۲، ۱۹۱۶ میلیارد تومان گردش پول بازیکنان بوده که این البته گردش آشکار است و گردش پنهان بسیار بیشتر از این است. اگر وزارت ورزش خصوصیسازی را در فوتبال لحاظ نکند در این صورت بهاندازه گردش پولی آن بهرهوری نخواهد داشت.»تمام این حدس و گمانها در حالی است که در تمام دنیا، اطلاعات شفافی از اقتصاد فوتبال که صنعتی تمامعیار و پرسود است، وجود دارد.
اطلاعاتی که نشان میدهد گردش مالی فوتبال اروپا، با یک سال درآمد نفتی ایران برابری میکند. بررسی لیگهای فعال ۳۳ کشور نشان میدهد که رقمی در حدود ۱۲ میلیون یورو برای نقل و انتقالات بازیکنان صرف میشود و اگر هزینههای جاری را نیز به آن اضافه شود، مبلعی بالغبر ۲۰ میلیارد پور و به دست میآید که این مقدار پول معادل یک سال درآمد تفتی کشور ایران است. در فوتبال باشگاهی اروپا، لیگ برتر انگلستان بارد و بدل شدن ۲ میلیارد و ۷۷۳ میلیون و ۹۵هزار یورو، پرهزینهترین لیگ محسوب شده و بعدازآن لالیگای اسپانیا با ۲ میلیارد و ۳۰۹ میلیون و ۲۰۰ هزار یورو قرار دارد. کمهزینهترین لیگ نیز مربوط به مسابقات باشگاهی فنلاند است که در آن ۲۳۷ میلیون و ۲۲۵ هزار پور و برای نقلوانتقال بازیکنان صرف میشود.
چرا دولت بیخیال فوتبال نمیشود؟ خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس به کلاف سردرگم بزرگی تبدیلشده که تنها از دولتی به دولت دیگر منتقل میشود. علی مطهری، نهتنها در موضعگیریهای سیاسی که در حوزهای مانند اقتصاد فوتبال نیز صریح و بیپروا صحبت میکند.
او در نشست فراکسیون ورزشی مجلس با مهدی تاج، رئیس سازمان لیگ ایران گفته بود: «من در صحبتها و ملاقاتی که با مقامات دولتی داشتم به این نتیجه رسیدم که دولت مایل نیست این خصوصیسازی انجام شود و میخواهند این سرمایه سیاسی و اجتماعی را حفظ کند. همه دولتها همچنین ویژگی دارند و مجلس باید در این زمینه ورود کند، رقابت ایجاد کند و فسادهای مالی و حق کشی را از بین ببرد.»
علیرضا تابش، عضو کمیسیون ورزشی مجلس تیز همین موضع را دارد و میگوید: « دولت اعتقادی به واگذاری ندارد و انگیزهای هم برای این کار ندارد زیرا هممحل درآمد است و هم سرمایه اجتماعی مناسبی به شمار میرود. اگر استقلال و پرسپولیس را از وزارت ورزش بگیرند چه چیزی برای آن باقی خواهد ماند؟»
او در معاونت وزارت اقتصاد نیز مدتی حضورداشته و با اشاره به همین موضوع درباره خصوصیسازی دو تیم بزرگ ادامه میدهد: «در مورد واگذاری هم باید واگذاری مالکیت، هم سهام و هم مدیریت انجام شود. اگر یکی از آنها انجام شود فایدهای ندارد بلکه این سه واگذاری باید توأمان محصولات است. گیرد. تمام فرآیندها برای سیاستگذاری انجامشده، قیمتگذاری صورت گرفته و یا کشورهای مانند ایران در منطقه مشابهسازی شده و قیمت حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است. درواقع فرآیند خصوصیسازی انجامشده و در مزایده هم شرکت کرده و پرنده شدهاند اما این کار انجامنشده است.
درحالیکه وقتی کسی ۳۲۰ میلیارد تومان در مزایده برندهشده این عدد قابلتوجهی است.» طی یک سال گذشته اتفاقات مختلفی برای بخشهای خصوصی و نیمهخصوصی افتاده بود، مطالبات معوق کارگران برای ماههای متوالی آنها را به اعتصاب و اعتراضی جدی کشاند اما در هیچکدام از آنها دولت چنان یکضرب برای پرداخت بدهیها ورود نکرد که بار بدری استقلال و پرسپولیس را به دوش گرفته هرچند رقم دقیقی برای این بدهیها وجود ندارد، بدهیهای بالای ۱۰۰ میلیارد تومان برای هر دو گروه بهطور جداگانه برآورد میشد.
اما حسن زمانی، عضو هیئتمدیره باشگاه استقلال هفته پیش درباره میزان بدهی این تیم گفت: «بدهی باشگاه استقلال به دو بخش بدهی به بازیکنان و بدهی به اداره مالیات تقسیم میشود، میزان بدهی باشگاه استقلال به بازیکنان حدود پنج میلیارد تومان و به اداره مالیات حدود ۳۰ میلیارد تومان است. البته اصلی بدیهی به دارایی حدود ۴ یا ۵ میلیارد است که در این سالها یا جریمه به این مقدار رسیده است. البته ما مقدار ۳۰ میلیارد تومان بدهی مالیاتی را قبول نداریم. تمام این بدهیها از ۲۰ سال گذشته جمع شده است.» در هیئتمدیره پرسپولیس، یکی از اعضای پارلمان بخش خصوصی عضویت دارد.
ابوالفضل روغنی گلپایگانی، رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران یکی از اعضای این هیئتمدیره است. او ارتباط خوبی هم با رسانهها دارد اما در پاسخ به سؤال صدا گفت: «درگیریهایی داریم که من فعلا نمی خواهم در مورد ورزشی، صحبت کنم.» تمام بررسیها نشان میدهد که نهتنها درباره هزینهها و بدهیها، بلکه درباره درآمدهای تیمهای فوتبال نیز اطلاعات شفافی در دست نیست. باشگاه پرسپولیسی، حدود ۱۸ میلیارد تومان در فصل گذشته هزینه قراردادهایش گرد اما معدود اطلاعات منتشرشده نشان میدهد که ۱۵ میلیارد تومان هم از سامانه پیامکی ۳۰۹۰ کسب درآمد کرد. سامانهای که استقلال و پرسپولیس خود با همکاری همراه اول به راه انداختند و از پیامکهای مردم، کسب درآمد میکنند. البته اطلاعاتی درباره این روش درآمد برای استقلال، وجود ندارد.
در ایران بهجز چند سال در دهه هفتاد، هیچوقت نگاه و ساختار درآمدزایی در ورزش و فوتبال وجود نداشته و هنری در مورد مسائل اولیهای مانند حق پخش تلویزیونی، وفاقی صورت نگرفته است. محسن صفایی فراهانی، سیاستمدار و کارشناسی اقتصادی که در سالهای ۷۶ تا ۸۱ل بر کرسی ریاست فدراسیون فوتبال تکیه زده بود، فوتبال را آیینه تمامعیار اقتصاد ایران میداند و میگوید: « فوتبال ایران به نظر من الگویی از اقتصاد ایران است یعنی همان
بی نظمی هایی که شما در اقتصاد ما میبینید و نبودن انضباط مالی در فوتبال مشهود است و این هم ناشی از اقتصاد دولتی است چون بههرحال این بیانضباطیها را شما در تیمهایی که در لیگ به دولت وابسته هستند، میبینید.»