از هفت دولت که آزاد نیستی!

هورنیوز – معمولترین انواع فساد در مناطق آزاد دلالی و واسطهگری، همچنین زمینخوای و سوء استفاده از امکانات دولتی است.
شاید بارها در طول روز در تاکسی، خیابان و محل کار و کسب با مردم، همکاران و اعضاء خانواده خود در مورد انواع فساد و افراد فاسد چیزی گفته و شنیده باشید. پولشویی، دلالی سیاه و واسطهگری، قاچاق کالا و مواد مخدر، اختلاس، فساد سیاسی، فساد اخلاقی و اجتماعی، فساد اقتصادی و رانتخواری بخشی از انواع فساد رایج در جامعه هستند.
امروز شناخت زمینههای فساد و اثبات آن به دلیل پیچیده شدن رفتارهای مفسده برانگیز بسیار مشکل شده است. حتی مراجع قضایی و امنیتی نیز در خصوص درک کامل جنبههای فساد نیاز به کنکاش و تفحص وتحقیق فراوان و چند لا دارند. افراد فاسد از تکنیکها و فرصتهای مختلف برای پنهان کردن فساد خود استفاده کرده و تلاش میکنند قانون را به این ترتیب دور زده و مجازات نشوند.
اما یکی از مهمترین بسترهای فساد در جامعه عدم شفافیت و وجود ساز و کارهایی است که انتقاد و مطالبهگری را تهدید کرده و رسانهها و شهروندان منتقد را خاموش میکند.
موضوع این نوشته اشاره به انواع فساد اداری و سازمانیافته در مناطق آزاد میباشد که میتواند به عنوان یک کد برای درک این موضوع نیز شناخته شود.
معمولترین انواع فساد در مناطق آزاد دلالی و واسطهگری، همچنین زمینخوای و سوء استفاده از امکانات دولتی است، در بعضی مناطق مانند اروند فساد سیاسی، رانتخواری و دلالی سیاه نیز بسیار معمول میباشد.
چند دلیل وجود دارد که امکان تشخیص فساد در مناطق آزاد را سخت میکند
*نخستین پیچیده شدن روابط اداری و بروکراسی در مناطق آزاد است که موجب شده سازمانهای مناطق آزاد به جای نظارت وارد چرخه تصدیگری شده و یک لایهبه لایههای مدیریت شهری در مناطق اضافه کنند و باعث شوند دامنه تشخیص مسئولیتها ابعاد اضافه و مبهم پیدا کند. ( در نظر داشته باشید قر ار بوده با تاسیس سازمان مناطق آزاد به عنوان شرکتهایی خصوصی، لایههای اضافه تصدیگری و مدیریت در این مناطق حذف شوند که این موضوع محقق نشده به این دلایل: مقاومت مقامات محلی و استانی، فشار نمایندگان مجلس و شوراهای محلی، عدم قاطعیت دولت در اجرای قوانین مناطق آزاد به خصوص در موضوع واگذاری مسئولیتها و ایجاد دولتشهرهای محلی در مناطق، همچنین تلاش گروهها و هستههای سیاسی و اقتصادی فاسد که منافع خود را در عدم شفافیت و کم شدن این بروکراسی میدانند)
*شریکتراشی جریانهای فاسد در فعالیتهای خود از میان مسئولین محلی، نمایندگان ناآگاه، شهروندان بیگانه با مطالبهگری، کارکنان دولتی فاسد و رسانهها( اگر به دقت در سازوکار فساد در مناطق آزاد نگاه کنید میبینید که یکی از دلایل عدم امکان تشخیص فساد مبدل شدن آن به شبکه تار انکبوتی در تمام ارکان اداره مناطق میباشد)
*نبود استراتژی روشن توسعه و مشخص نبودن نقش همه شهروندان و گروهها و جریانها در تحقق این استراتژی. بنای مدیریت سلیقهای و مبتنی بر سهم خواهی جریانهای قدرت فاسد یکی دیگر از مشکلات بر سر راه تشخیص فساد در مناطق آزاد است.
*سهمخواهی جریانهای سیاسی استانی و فرا استانی در مباحث اقتصادی و مدیریتی نیز یکی از مهمترین زمینههای عدم تحقق مبارزه با فساد در مناطق آزاد و به وجود آمدن رانتخواری و اختلاس در این مناطق است. در اصطلاح مدیرانی در مناطق آزاد آمدهاند که برای پر کردن جیب خود و ساخنت حیات خلوت برای سیاسیون استانی و کشوری قبول مسئولیت کرده و در مدت کار خود نتیجه حضورشان ایجاد دفاتر تجاری شخصی در تهران و برقراری شبکههای فاسد رانت و رابطه ملی بوده است.
*اما مهمترین زمینه فساد در مناطق آزاد تبانی است. افراد فاسد حتی اگر منافع مشترکی در مناطق آزاد با هم نداشتهاند بر سر یک موضوع با هم توافق داشتهاند. آن موضوع خاموش کردن هر جریان مطالبهگر و منتقدی میباشد. رسانههای مستقل در مناطق آزاد تضعیف شده و خبرنگاران تحقیر میشوند به طور مستمر از ایشان شکایت شده و مسیر حداقل تعامل بر رسانه منتقد بسته میشود.
با این توضیح نقطه اوج فساد در مناطق آزاد را میتوان در سالهای پایانی دهه هشتاد و ابتدای دهه نود دانست. هسته فاسدی در این سالها در بعضی مناطق آزاد شکل گرفت که از بین بردن آن نیاز به کار و فعالیتی زمانبر و مبارزهای چند لایه داشته است. گاهی این فساد توانسته حامیان قدرمند و صاحب نفوذ در پایتخت برای خود جور کرده و شبکه خود را تقویت نماید. فساد در مناطق آزاد در دوره دولت دکتر روحانی برای خود پوسته سیاسی از میان افراد کنار رفته از قدرت در دورههای قبل جور کرده است و تلاش کرده با سیاسی کردن برخورد با خود تشخیص فساد را از دسترس مسئولین دولتی و قضایی دور کند. پوسته سیاسی فاسدی که میراث انحراف و ریاکاری است.
بزرگترین دوران مبارزه با فساد اداری از طریق محدود کردن زمینههای مالی و ندادن زمینه دخالت به جریانهای قدرت در مناطق آزاد در دوران مدیریت مهندس ترکان بوده اما ایشان هم نتوانستند در دوران خود این پوسته فاسد را به طور کامل از مناطق آزاد کنار بزنند. اگرچه مشکل زمینخواری و دلالی سیاه در مناطق آزاد در دوران مهندس ترکان در بسیاری از مناطق از بین رفت، اما زمینه دلالی به واسطه وجود جریانهای فاسد فعال در لایههای مختلف این مناطق همچنان فعال بود و نظام اداری یکپارچه و عدم تصدی گری سازمانهای مناطق آزاد نیز محقق نشد تا این فساد با بروز سهمخواهیهای قوی سیاسی میراثش به مرتضی بانک منتقل شود.
امروز در مناطق آزاد اگر قرار باشد ریشه فساد کنده شود باید سازمان مناطق آزاد با تصدی گری به طور کامل خداحافظی کند، نظام یکپارچه اداری و دولتشهرهای شفاف و متمرکز در مناطق آزاد شکل بگیرند، شهروندی مطالبهگر و منتقد حمایت جدی شود و شبکه حمایتی فساد و دلالی در مناطق آزاد با جدیت متلاشی شود.
فیدوس