شیخ بهایی و توجه ویژه به فرهنگ عمومی (دکتر مهدی گلجان)
سوم اردیبهشت هر سال در تقویم ما ایرانیان، روز بزرگداشت بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی است. منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب و مورخ گرانقدری که در عصر صفویه میزیست و در دانشهای فلسفه، منطق، نجوم و ریاضیات تبحر داشت. در حدود ۹۵ کتاب و رساله از شیخ بهایی در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی، هنر و فیزیک بر جای مانده است. این عالم گرانقدر با تمام توان به جامعه خدمت میکرد، از خدمات عمرانی گرفته تا خدمات فرهنگی و… . همانطور که اشاره شد از وی آثار بسیاری به جا مانده و فقها و دانشمندان زیادی از تألیفات این بزرگمرد بهره گرفتهاند، اما در میان عامه مردم، او بیشتر با کتاب کشکول و فالنامه شناخته میشود، چراکه در آن کمتر به موضوعات تخصصی پرداخته شده و عامه مردم میتوانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند.
اکنون باید پرسید چرا کشکول شیخ بهایی این چنین مورد توجه مردم قرار گرفته؟ به نظر میرسد پاسخ این سوال در خود کشکول نهفته است. شیخ بهایی در این کتاب توجه ویژهای به فرهنگ عامه یا فرهنگ عمومی دارد. همان چیزی که ما به عنوان فرهنگ کوچه و بازار میشناسیم. امروز فرهنگ عمومی را به مجموعهای از شیوههای زندگی، آئین، سنت، عادات، عقاید، ارزشها و رفتارهایی نسبت میدهند که یک جامعه یا یک واحد اجتماعی بزرگ بشری به آن پایبند است.
باید دید چرا حکیم، فقیه و دانشمندی چون شیخ که مقام وزارت و شیخالاسلامی داشته، برای این قشر از جامعه که اتفاقا بخش مهمی را نیز تشکیل میدهند، وقت گذاشته و کتابی چون کشکول را تدارک دیده، آن هم به زبانی که برای همه قابل فهم است.
مراکز و سازمانهایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما، شورای فرهنگ عمومی کشور، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری و سایر مراکزی که مستقیم یا حتی غیرمستقیم با فرهنگ عامه در ارتباط هستند، بایستی از کشکول درس بگیرند. این کتاب به مسئولان و مدیران فرهنگی و هنری میآموزد که وقتی با عامه مردم طرف هستید، چه نکات و مواردی را باید به تناسب نیازهای جامعه در نظر بگیرید.
از آن جمله میتوان به اختصار به مواردی چند اشاره کرد:
۱. شیخ در کشکول، عموم مردم را مخاطب قرار داده، اما هیچ گاه دچار عوامزدگی به مفهوم غیرعالمانه سخن گفتن، نشده و صدالبته حرمت اخلاقی و انسانی جامعه را حفظ کرده است. مثلا در تاریخ آوردهاند:
از شیخ بهایی پرسیدند، خیلی سخت میگذرد، چه باید کرد؟ شیخ پاسخ میدهد؛ خودت میگویی سخت میگذرد، سخت که نمیماند. پس خدا را شکر که میگذرد و نمیماند.
۲. ایشان در بسیاری از موارد برای بیان مقصود خود از زبان طنز استفاده کرده است. زبان طنز در جامعه ما همواره موثرتر از سایر زبانها است و پیشینه تاریخی مردم ایران نیز گواهی بر این مدعی است.
۳. در کشکول مخاطب به جامعیت شیخ بهایی پی میبرد. البته باید توجه داشت که جامع بودن متفاوت از کامل بودن است. کشکول تقریبا مانند خود شیخ، جامع است، اما کامل نیست. به تعبیر بهتر، تنوع و کثرت موضوعات مورد توجه قرار گرفته است.
۴. در کشکول شما با یک جامعه متوسطالحال نسبی و جامعهای کاملا انسانی مواجه هستید. به همین جهت آنچه ضرورت دارد و نیازِ چنین مردمی است، طرح میشود، نه آنچه صرفاً به طبقه یا گروه خاصی از جامعه تعلق دارد. مردم کوچه و بازار که دغدغههایشان انسانی است و مانند انسانها رفتار میکنند، نه مانند فرشتگان و قرار هم نیست که فرشته شوند. بلکه قرار است انسان باشند و انسانیت و اخلاق را سرلوحه کار خود قرار دهند.
۵. او نیز مانند دیگر شخصیتهای تاریخی ما چون خواجه نظامالملک یا خواجه نصیرالدین توسی، یک بُعد اسطورهای نیز پیدا کرده که بیشتر ریشه در شخصیت علمی او و راز حمام اصفهان و دیگر معماریهای منحصر به فردش دارد. ولی خیلی جالب است که این شخصیت علمی و اسطورهای که با معماری خود همگان را متحیر و شگفتزده میکند، در کشکول چنان ساده و بیپیرایه سخن میگوید که خواننده اگر از سایر ابعاد شخصیتی او آگاه نباشد، گمان نمیبرد که صاحب این قلم همان کسی است که با یک شمع، گرمای یک حمام عمومی بزرگ را در شهر اصفهان و آن هم در دوره صفویه تامین میکرده است.
۶. از دیگر وجوه ممتاز شیخ که تحتالشعاع سایر مختصات و ویژگیهای او قرار گرفته، جنبه شاعری اوست. شیخ شاعری توانمند و برجسته بوده و مجموعه اشعار زیادی به او منتسب است که از آن جمله میتوان به این مخمس معروف اشاره کرد:
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
اکنون باید پرسید چرا کشکول شیخ بهایی این چنین مورد توجه مردم قرار گرفته؟ به نظر میرسد پاسخ این سوال در خود کشکول نهفته است. شیخ بهایی در این کتاب توجه ویژهای به فرهنگ عامه یا فرهنگ عمومی دارد. همان چیزی که ما به عنوان فرهنگ کوچه و بازار میشناسیم. امروز فرهنگ عمومی را به مجموعهای از شیوههای زندگی، آئین، سنت، عادات، عقاید، ارزشها و رفتارهایی نسبت میدهند که یک جامعه یا یک واحد اجتماعی بزرگ بشری به آن پایبند است.
باید دید چرا حکیم، فقیه و دانشمندی چون شیخ که مقام وزارت و شیخالاسلامی داشته، برای این قشر از جامعه که اتفاقا بخش مهمی را نیز تشکیل میدهند، وقت گذاشته و کتابی چون کشکول را تدارک دیده، آن هم به زبانی که برای همه قابل فهم است.
مراکز و سازمانهایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما، شورای فرهنگ عمومی کشور، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری و سایر مراکزی که مستقیم یا حتی غیرمستقیم با فرهنگ عامه در ارتباط هستند، بایستی از کشکول درس بگیرند. این کتاب به مسئولان و مدیران فرهنگی و هنری میآموزد که وقتی با عامه مردم طرف هستید، چه نکات و مواردی را باید به تناسب نیازهای جامعه در نظر بگیرید.
از آن جمله میتوان به اختصار به مواردی چند اشاره کرد:
۱. شیخ در کشکول، عموم مردم را مخاطب قرار داده، اما هیچ گاه دچار عوامزدگی به مفهوم غیرعالمانه سخن گفتن، نشده و صدالبته حرمت اخلاقی و انسانی جامعه را حفظ کرده است. مثلا در تاریخ آوردهاند:
از شیخ بهایی پرسیدند، خیلی سخت میگذرد، چه باید کرد؟ شیخ پاسخ میدهد؛ خودت میگویی سخت میگذرد، سخت که نمیماند. پس خدا را شکر که میگذرد و نمیماند.
۲. ایشان در بسیاری از موارد برای بیان مقصود خود از زبان طنز استفاده کرده است. زبان طنز در جامعه ما همواره موثرتر از سایر زبانها است و پیشینه تاریخی مردم ایران نیز گواهی بر این مدعی است.
۳. در کشکول مخاطب به جامعیت شیخ بهایی پی میبرد. البته باید توجه داشت که جامع بودن متفاوت از کامل بودن است. کشکول تقریبا مانند خود شیخ، جامع است، اما کامل نیست. به تعبیر بهتر، تنوع و کثرت موضوعات مورد توجه قرار گرفته است.
۴. در کشکول شما با یک جامعه متوسطالحال نسبی و جامعهای کاملا انسانی مواجه هستید. به همین جهت آنچه ضرورت دارد و نیازِ چنین مردمی است، طرح میشود، نه آنچه صرفاً به طبقه یا گروه خاصی از جامعه تعلق دارد. مردم کوچه و بازار که دغدغههایشان انسانی است و مانند انسانها رفتار میکنند، نه مانند فرشتگان و قرار هم نیست که فرشته شوند. بلکه قرار است انسان باشند و انسانیت و اخلاق را سرلوحه کار خود قرار دهند.
۵. او نیز مانند دیگر شخصیتهای تاریخی ما چون خواجه نظامالملک یا خواجه نصیرالدین توسی، یک بُعد اسطورهای نیز پیدا کرده که بیشتر ریشه در شخصیت علمی او و راز حمام اصفهان و دیگر معماریهای منحصر به فردش دارد. ولی خیلی جالب است که این شخصیت علمی و اسطورهای که با معماری خود همگان را متحیر و شگفتزده میکند، در کشکول چنان ساده و بیپیرایه سخن میگوید که خواننده اگر از سایر ابعاد شخصیتی او آگاه نباشد، گمان نمیبرد که صاحب این قلم همان کسی است که با یک شمع، گرمای یک حمام عمومی بزرگ را در شهر اصفهان و آن هم در دوره صفویه تامین میکرده است.
۶. از دیگر وجوه ممتاز شیخ که تحتالشعاع سایر مختصات و ویژگیهای او قرار گرفته، جنبه شاعری اوست. شیخ شاعری توانمند و برجسته بوده و مجموعه اشعار زیادی به او منتسب است که از آن جمله میتوان به این مخمس معروف اشاره کرد:
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه