آسیبهای هجوم داوطلبین به رشتههای بدون آزمون/قبولی در رشتهی دلخواه، بدون انتخاب رشته!
به گزارش هورنیوز سیر نزولی تعداد شرکت کنندگان در کنکور به همراه افزایش ظرفیتهای پذیرش طی یک دهه اخیر، در مقایسه با آمارهای عجیب از بیکاری و بلاتکلیفی فارغالتحصیلان دانشگاهی، ناگفتههای زیادی را در بر دارد.
کاهش استقبال داوطلبین آزمون سراسری از انتخاب رشته به ویژه زمانی که در آخرین روز از مهلت اولیه این فرآیند، توکلی مشاور عالی سازمان سنجش مدعی شد که فقط ۲۶ درصد از مجازین، انتخاب رشته کردند تعجبآور بود.
اما بعد از اتمام مهلت ثانویه(تمدیدی) انتخاب رشته، آمار جدیدی مبنی بر انتخاب رشتهی تنها ۵۹ درصد از داوطلبین مجاز منتشر شد که هرچند تفاوت فاحشی نسبت به سال گذشته ندارد اما مرور همین امار طی یک دهه اخیر، چندان هم خالی از لطف نیست و سوالات زیادی را در ذهن ایجاد میکند.
امسال اما علاوه بر کاهش درصد انتخاب رشتهی داوطلبین مجاز، سیل گرایش داوطلبین به ثبتنام در رشتههای بدون آزمون، زمینه ابهام و البته نگرانیهایی را میتواند در ذهن مسئولین محترم اموزش عالی کشور ایجاد کند.
در حالی که ۴۱ درصد از داوطلبین مجاز یعنی چیزی حدود ۳۴۰ هزار نفر در فرآیند انتخاب رشته شرکت نکردند، ۴۷ هزار نفر در رشتههای بدون آزمون ثبتنام کردند که مقایسهی این دو آمار قابل تامل به نظر میرسد.
عمدهترین دلیل عدم انتخاب رشته ۴۱ درصد از داوطلبین مجاز به انتخاب رشته را میتوان نارضایتی از رتبه کسب شده دانست. داوطلبینی که میدانستند با رتبه کسب شده، در رشته مورد علاقه و دلخواه پذیرفته نخواهند شد و هر صورت تصمیم به عدم انتخاب رشته گرفتند.
با توجه به اینکه مسیرهای متفاوتی هم جلوی پای این قبیل داوطلبین که قید انتخاب رشته را زدهاند وجود دارد اما گرایش ۴۷ هزار نفری به ثبتنام در رشتههای بدون ازمون میتواند هشداردهندهی افزایش مشکلات موجود در حوزه بیکاری و بحران هویت و افسردگی نسل جوان شود.
مروری بر احتمالات موجود در ذهنیت داوطلبینی که از انتخاب رشته منصرف شدند، نشان میدهد که سه راه پیش روی آنها بوده است:
۱- برای کسب رتبه دلخواه و قبولی در رشته و دانشگاه مورد نظر، منتشر کنکور سال آینده بمانند
۲- برای مدتی یا همیشه، بی خیال کنکور شده و وارد بازار کار شوند
۳- انتخاب رشته در بخش بدون آزمون
موارد اول و دوم که آسیب قابل توجهی در حوزههای بیکاری یا افسردگیهای اجتماعی و نسل جوان را ایجاد نمیکند اما مورد سوم، میتواند زمینهساز افزایش بحرانهای مذکور شود.
شاید ۴۷ هزار نفر ثبتنام کنندگان در رشتههای بدون آزمون، امسال تنها ۱۴ درصد از منصرفین از انتخاب رشته را تشکیل دهد که حتی ممکن است تمام آنها از بین داوطلبین آزمون سراسری نباشند اما ادامه این روند میتواند در سالهای آینده، آسیبهای اجتماعی و طبقاتی متعددی را در بر داشته باشد.
داوطلبینی که میبینند ظرفیت رشتههای مورد نظرشان پر شده، تصمیم میگیرند که همان رشته یا رشتههای مرتبط و نزدیک با ان را در دورههای بدون
آزمون انتخاب کنند و بر همین اساس در سالهای آینده احتمالا با سیلی از فارغالتحصیلان دانشگاهی با رشتههای یکسان و مرتبط روبرو خواهیم بود.
بد نیست مسئولین محترم آموزش عالی، با نیم نگاهی به این ماجرا و البته اختلاف و آسیبهای طبقاتی که امکان راحتی بچهپولدارها و خانوادههای متمول را در طی کردن پلههای ترقی تحصیلات آکادمیک دانشگاهی فراهم میکند، زمینه بروز بحرانهای اینچنینی را کاهش دهند.