منافع پنهان اصولگرایان در شهرداری و دعوا بر سر مدیریت اهواز

شورای سوم اکثریتی اصلاح طلب داشت که در بحبوحه دولت اصولگرایان بر سرکار آمده بود. اختلافات استاندار وقت باشورای سوم و تلاش و حمایت محافل اصولگرایی برای انحلال شورا، کار شورای سوم رانیمه تمام گذاشت . اگرچه شورای سوم با هیاهو و اتهام فساد منحل و از صحنه بیرون شد، اما اتهاماتی که متوجه آنها بود نزد افکار عمومی هیچگاه به اثبات نرسید و شائبه برخورد سیاسی دولت احمدی نژاد با آن در ذهنها باقی ماند.
شورای چهارم برعکس با اکثریت قاطع اصولگرایان و همزمان با دولت اعتدالی_اصلاحی بر سرکار آمد و با تعامل گسترده فرماندار واستاندار اصلاح طلب مواجه شد.
حالا در شورای پنجم اهواز نیز، باز هم اصولگرایان برسر کار آمده اند، اما با ترکیبی جدیدتر.
ترکیب قبلی به دلیل سوء مدیریت و بروز تخلفات گسترده در دوران مدیریتشان، سیلی سختی از مردم اهواز خورده و رای نیاوردند و یکسره به تاریخ پیوسته اند. تنها عضو باقی مانده از شورای چهارم در شورای جدید، حسین حیدری است که عملکرد او نیز باتوجه به حمایتهای تمام قدش از سیدخلف موسوی در مقاطع حساس و اصرارش بر خواسته شخصی شهردار شدن و حمایتش از مدیریت سازمان فاوا (که مدخل بسیاری از استخدامهای بحث برانگیز سیدخلف بود)، عملکرد او را نیز در مظان ابهامات مختلفی قرار داد تاجایی که تاچند روزمانده به انتخابات ردصلاحیت او اعلام شده بود.
ساختار بسته اصولگرایان به نحوی است که کمتر خبری از درون محافل و مراکز تصمیم گیری آنها بیرون می آید، اما انتشار چند بیانیه و مطالبی که طی یکماه اخیرا از سوی محافل و دسته های مختلف اصولگرایی بر له و علیه یکدیگر بیرون آمد، نشاندهنده عدم یکدستی و تنش و تلاطمی است که در عقبه جناحی اصولگرایان برسر شهرداری وجود دارد.
اگر چه انتشار این بیانیه ها را باید به فال نیک گرفت، زیرا به هر روی حاوی مراتبی از حقیقت و نشانه روحیه خود انتقادی اصولگرایان نسبت به عملکرد گذشته شان در حوزه ی مدیریت شهری است، اما این مطالب وبیانیه ها از آنجایی که نوعی تبراجویی از اعمال گذشته و به نوعی فرار به جلو و یکطرفه به قاضی رفتن قلمداد می شود، محل انتقاد است.
اصولگرایان نمی توانند از مسئولیت عملکرد شورای چهارم شانه خالی کنند. شورای چهارم با اکثریت اصولگرایی و بکارگیری یک مدیر اصولگرا مرتبط با برخی بیوت در منصب شهرداری اهواز، باهیاهوی زیادی شروع به کار کرد و مورد حمایت کامل استانداران و نیروهای اصلاح طلبی همچون کیانوش راد بود، لذا هیچ بهانه ای برای عدم خدمات دهی به مردم نداشت، اما به دلیل ضعف نظارت شورای اصولگرا و سوء مدیریت سیدخلف و افتادن در ورطه منافع طلبی نارضایتی های فراوانی را رقم زد.
اعضای شورا چهارم مبانی مورد ادعای اصولگرایی را زیر پاگذاشتند و دچار تخلفاتی ریز و درشت شدند و اکنون کم نیستند مدیران منصوب به جریان اصولگرایی که در زمره ی متهمین و مجرمین پرونده های شهرداری هستند.
در این دوره اختلاف و رقابت هم جناحی ها در شورا، اهواز را درلبه پرتگاه سوء مدیریت برده و شهرداری را دچار ناکارآمدی مضاعف کرد. شکی نیست که عملکرد بد شورای چهارم محصول مدیریت محض اصولگرایان است و هیچ بهانه ای برای اعضاء در ناکارمدی شان وجود ندارد.
کارنامه اصولگرایان حاکی از آن است که آنها بامنابع شهر و اعتماد عمومی سوء برخورد کردند و اتهامات و تخلفات اصولگرایان عضو شورای چهارم به مراتب بیشتر از تخلفات اثبات نشده ی اصلاح طلبان شورای سوم بود و در مقایسه ای دیگر نارضایتی از عملکرد شهردار منتخب و مدیران شورای چهارم درمقایسه با رضایتمندی عمومی ازشورای سوم قابل قیاس نیست، چرا که رضایتمندی افکار عمومی ازشورای سوم بیش از شورای چهارم است.
اکثریت اعضای موثر شورای چهارم درفهرست و نقطه ثقل اصولگرایی بودند که پس ازچهارسال یکه تازی در میدان، نه گزارشی از چهارسال ریاست خود بر شورا و کمیسیونهای آن به مردم ارائه کردند و نه تواضعی برای عذرخواهی از انتخاب بدترین گزینه شهرداری به خرج دادند.
نا کارامدی و سوء مدیریت این شورا، شهر را با بحرانهای جدی مواجه کرده است. گویی اصولگرایان فراموش کرده اند که حراست شورای سوم نیز که در بیانیه های اخیر خود، عملکردش را به زیر سئوال برده و حواشی اقدامات او هدف جامعه مدنی قرارگرفته است نیز اصلاح طلب نبوده و از بدنه ارگانهای محض اصولگرایی برخاسته بود.
به هر روی مصائب فعلی حوزه ی خدمات عمومی دستپخت اصولگرایان اهواز است و تأییدات مکرر مراجع اصولگرایی یا سکوت محافل آنها درقبال تخلفات بود که وضعیت شهر را به این نقطه رساند.
حال که عمر شورای چهارم به پایان آمده ظاهراً هنوز هم اصولگرایان دعواهای داخلی شان به پایان نرسیده و بعضاً بر سر مدیریت شهری کلانشهر اهواز دعوا و اختلاف نظر شدید دارند.