انتقادات یک استاد روزنامه نگاری از خبرنگارانی که در انتخابات شوراها ثبت نام کردند
هورنیوز – یکی از پدیدههای ثبت نام انتخابات شوراهای شهر و روستا در روزهای اول سال ۱۳۹۶ که در گروههای تلگرامی به بحث اصلی روزنامهنگاران تبدیل شد، ثبت نام تعدادی از روزنامهنگاران و اهالی رسانه برای این انتخابات بود که گروهی از آنها فعال سیاسی صاحب رسانه هم محسوب نمیشوند و اگر شهرتی دارند، به اعتبار کار رسانهای است.
محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی دربارهی این ثبتنامها میگوید: علیالاصول حضور روزنامهنگاران به دلیل آشنایی با افکار عمومی، سطوح و لایههای مختلف اجتماعی و نیز داشتن تجربه برخورد، تماس روزمره و رودررو با واقعیتهای اجتماعی میتواند در شورای شهر کمک زیادی به درک ملموستر و بهتر واقعیتهای اجتماعی، مسائل، نارساییها و مشکلات کند. از این نظر حضور روزنامهنگاران در شورای شهر میتواند نقش مثبتی ایفا کند و طبیعتاً از بسیاری اقشار دیگر که در گذشته کاندیدا شدهاند یا میشوند، میتوانند واقعبینانهتر، ملموستر و درعینحال به اتکای مسئولیت روزنامهنگاری خود دلسوزانهتر با مسائل شهری برخورد و آنها را پیگیری کنند و درنهایت به حلوفصل این مسائل کمک کنند که این یک وجه ماجرا است.
فرقانی ادامه میدهد: وجه دوم ماجرا این است که آیا ما خود را روزنامهنگار میدانیم یا روزنامهنگاری را بهمثابه ابزار مورد استفاده قرار میدهیم؟ اگرچه میتوان گفت شوراها قدرت برخاسته از متن جامعه هستند و خیلی قدرت نشأتگرفته از رأس هرم نیستند ولی به هر حال بخشی از نهادسازیهایی هستند که در هر جامعه مدرنی در حال اتفاق افتادن است. اگر خود را روزنامهنگار میدانیم پس مشارکت در ساخت قدرت با ذات روزنامهنگاری مغایر است، چراکه روزنامهنگار قاعدتاً باید بیرون از ساخت قدرت بر عملکرد قدرت (سرمایه،سیاسی) نظارت داشته باشد و بتواند آن را بیطرفانه نقد کند. به همین دلیل خیلی از کسانی که سنگ روزنامهنگاری حرفهای را به سینه میزنند، معتقد هستند مشارکت روزنامهنگار در ساخت قدرت میتواند آن را از مسئولیت اجتماعی که روزنامهنگاری متوجه آن میکند، دور کند و بیطرفی و استقلال آن را تضعیف کند. در این صورت دیگر روزنامهنگار به عنوان جزئی از ساخت قدرت نمیتواند مدعی استقلال، بیطرفی، عینیگرایی، نظارت بر قدرت و نقد آن باشد.
منتقدان ثبتنام رسانهایها در شورای شهر معتقدند اگر فردی به اعتبار کار رسانهای خود شناخته شده است، نباید این شهرت را برای دستیابی به هدف سیاسی استفاده کند. رئیس دانشکده علوم ارتباطات اگرچه معتقد است بین این کار رسانهای و فعالیت سیاسی باید تفاوت وجود داشته باشد، میگوید: به هر حال این مسئله کم و بیش در بسیاری از کشورهای جهان هم وجود دارد و به چشم میخورد. چراکه به قول «ون دایک» روزنامهنگاران دسترسی به گفتمان دارند و این ابزار قدرت روزنامهنگار است. دسترسی به گفتمان یعنی داشتن قلم، تریبون و رسانهای که میتواند گفتمانهای مختلف را بازتولید و تکثیر کند که این فینفسه تولید اقتدار میکند. بنابراین همیشه این وضعیت وجود داشته که عدهای از طریق روزنامهنگاری به شهرت رسیدهاند و بعد از شهرتشان برای پرش به مشاغل دیگر استفاده کردهاند.
روزنامهنگار حرفهای باید روزنامهنگار بماند
فرقانی ادامه میدهد: من شخصاً معتقد هستم یک روزنامهنگار حرفهای مادامالعمر باید روزنامهنگار بماند و از شغل روزنامهنگاری خود برای پرش به سکوهای دیگر استفاده نکند. اما در عمل ما کم و بیش در بسیاری از کشورهای جهان هم شاهد این مسئله هستیم و در تاریخ ایران هم این امر مسبوق به سابقه است.
حق روزنامه نگاران از حضور در عرصه قدرت
حضور خبرنگاران در عرصه سیاست و قدرت نه برای اولین بار است که رخ می دهد و نه اینکه ایران در این زمینه مستثنی باشد.
هستند کشورهای بسیاری که روزنامه نگاران به عنوان رکن چهارم دموکراسی خود در مجلس و سایر مقامات حاضر می شوند تا بتوانند خدمت بیشتری به جامعه داشتند.
در این میان بسیاری از سیاست مداران و مقامات فعلی نیز سابقه فعالیت در عرصه مطبوعات را دارا هستند و حتی مقامات قضائی نیز تعدادیشان زمانی خبرنگار بوده اند.
با این وجود حضور در عرصه های تصمیم گیری های خرد و کلان نیز وجود نمایندگانی از رسانه ها می تواند کمک به برقراری بیشتر دموکراسی کند.