مراسم هفتم آیت الله هاشمی رفسنجانی
هورنیوز – مراسم با تأخیر شروع شد. مداحی و قرآن تا حوالی چهار طول کشید و سپس نوبت به سخنران اصلی مراسم، ناطقنوری رسید. او انتخاب خانواده هاشمی برای مراسم هفتم پدر بود.
همان کسی که در این سالها تجاربی مانند هاشمی داشت. به او هم مانند هاشمی هجمه میشد. روز تشییع بسیار گریست و در صداوسیما هم گفت: هاشمی رفت، حالا در همه شبکهها از او تجلیل کنید.
ناطق که از تهمتها و بداخلاقیها علیه هاشمی گفته بود، دیروز هم گفت هاشمی رکن انقلاب بود، اپوزیسیون نبود.
ناطق روی منبر رفت؛ درحالیکه ردیف پشت و کنار او جمعیتی ایستاده بودند؛ ردیف جلو، مقامات و چهرهها بودند؛ از فیروزآبادی تا رئیس دفتر مقام معظم رهبری، باهنر، محمدرضا خاتمی، جواد ظریف و… . جایگاه خبرنگاران آن بالا به همه چیز مشرف بود، آنچه قابل مشاهده بود، حضور درخور توجه روحانیون در قسمت ویژه بود.
تعداد روحانیون بیش از مکلاها بود. دو بخش برای جایگاه ویژه تعبیه شده بود و بینشان دو ردیف جایگاه محافظان و نیروهای انتظامی بود که درست برعکس پشت به سخنران و رو به جمعیت نشسته بودند. ناطق که پشت تریبون رفت، پوستر بزرگ پشت سرش که گوشهای از آن تصویر هاشمی بود، در حال کندهشدن بود.
نیمههای سخنرانی نیمی دیگر از پوستر هم از جایش رها شد و تقریبا آخر سخنرانی، پوستر به مویی بند بود و چهره هاشمی روی پوستر چروکشده آویزان بود.
ناطق صحبت از هاشمی را با قرآن شروع کرد و گفت: در قرآن دنبال آیههایی بوده که مصداق حیات و ممات هاشمی باشد. گفت گشته و شمار آیههایی اینچنین کم نبوده است.
صبر، یکرویی و یکچهرهداشتن و کار برای خدا، از نگاه ناطق، سه ویژگی هاشمی بود که هیچوقت در زندگی او تغییر نکرد و از ابتدا تا آخر با او بود.
ناطق وقتی از خصوصیات هاشمی میگفت، صدایش ضرب خاصی داشت و روی کلمات با صدای رسا تأکید میکرد. انگار میخواست باوری را که خودش به هاشمی داشت، به مخاطبانش هم منتقل کند.
مخاطبانی که میانشان شاید بودند از دلواپسان منتقدی که زمانی هم به هاشمی تاخته بودند و هم ناطق. ناطق دیروز خودش ناظم جلسه هم بود. شاید پیشبینی کرده بود ممکن است برخی اتفاقات پیشین تکرار شود. برای همین همان اول صحبتهایش مردم تکبیر فرستادند که ناطق گفت در طول سخنرانی قطعا زیاد پیش خواهد آمد که تکبیر بفرستید، لطفا چیزی نگویید تا سخنرانی من تمام شود.
هروقت هم کسی از میان جمعیت بلند میشد ناطق خودش حواسش بود و بلند تذکر میداد آقا، خانم بنشین. به نظر میرسید مراسم تمام شده و جمعیت درحال پراکندهشدن هستند که ناگهان عکاسان خبری متوجه پوستری میان جمعیت شدند. دو خانم پوستر رئیس دولت اصلاحات را میان جمعیت میچرخاندند. بعد هم همهمهای در جمعیت افتاد. شعارهایی داده شد. انتظامات با پرهای رنگی به نظاره نشسته بودند. بیرون صدای بلندگوها آنقدر بلند بود که آنهایی که زودتر خارج شده بودند نمیتوانستند صداها و شعارهای داخل حرم را بشنوند.