چرا ۹۰ درصد زنان پس از طلاق پشیمان می شوند؟
به گزارش هورنیوز از فردا، آمارها نشان میدهد ۹۰ درصد زنان پس از طلاق پشیمان میشوند و این درحالی است که در اکثر مواقع تقاضای طلاق از جانب خود زنان است و این طلاقها عمدتا هم توافقی است.
موضوع طلاق که این روزها به عنوان یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی مطرح است اگر چه پیر و جوان نمیشناسد اما بیشتر از همه گروههای سنی برای دختران در سن ۲۴ تا ۲۵ و برای پسران در سن ۲۷ تا ۲۹ را درگیر کرده است. بنابراین در حال حاضر میانگین طلاق زیر ۲۵ سال است و به نظر میرسد همین موضوع نشانهٔ مهمی بر کشف علت بسیاری از طلاقها و ندامتهای پس از آن باشد این مسئله در در برخی از استانها تا آن اندازه بغرنج شده که ۶۰ درصد زوجین را گرفتار کرده است. با این حال برای طلاق دلایل متفاوتی مطرح است که مهمترین آن میل جنسی است و ۶۰ درصد طلاقها را نیز شامل میشود.
طبق بررسیهای موجود چنین به نظر میرسد که افزایش طلاق در مجموع برای زنان سنگینتر است و به همین دلیل پذیرش جدایی و شرایطی که پس از ان پیش میآید برای زنان دشوارتر میشود. به اعتقاد جامعهشناسان زنان مطلقه نسبت به مردان مطلقه به دلایل فرهنگی شرایط سخت تری دارند و با مشکلات عدیدهای مانند ترس و تنهایی، افسردگی، مشکلات ناشی از حضانت فرزندان، مشکلات مالی و مهمتر از همه برچسب مطلقه از سوی جامعه و نگاه دست دومی مواجه هستند.
در حالی که ۹۰ درصد از مردان پس از طلاق مجددا ازدواج میکنند ۹۰ درصد زنان پس از طلاق، مجرد می مانند. از سوی دیگر کاهش آمارهای ازدواج نیز نشان میدهد آمار دختران مجرد سه برابر پسران مجرد است و همین مسئله موضوع طلاق را برای زنان حساستر کرده است.
بر اساس بررسیهای روانشناسان ترس زنان معمولا از طلاق به دلیل تبعاتی که برای آنها دارد بیشتر از مردان است و به همین دلیل بسیاری از آنها پس از طلاق یا گرفتار مشکلات روحی و روانی میشوند و یا اینکه از روشهای نامتعارف برای جبران کمبودهای عاطفی و یا روحی خود بهره جسته و یا مجبور میشود سطح توقعات خود را برای ازدواج دوم به شدت پایین بیاورند.
از طرفی بسیاری از طلاقها به گفته مسئولان به دلایل جزئی و سطحی روی میدهد در حالی که مسائل و مشکلات زوجین پس از طلاق به مراتب بیشتر است. همین موضوع به اعتقاد کارشناسان دلیل محکمی بر این است که زنان مطلقه با قرار گرفتن در شرایط سخت پس از طلاق، دوران قبل از آن را با همهٔ مشکلاتی که داشتهاند ترجیح میدهد و یا برخی هم به این نتیجه میرسند گرفتاریهایی که پس از طلاق دارند به مراتب بیشتر از مشکلاتی است که قبلا داشتهاند.
دکتر عزیز الله تاجیک اسماعیلی استاد دانشگاه در این رابطه به خبرنگار «فردا» می گوید: «آمار طلاق در کشور ما بسیار بالا است در حال حاضر میانگین طلاق ۲۴ درصد است و از هر ۱۰۰ ازدواج ۲۴ ازدواج به طلاق ختم میشود. این مسئله به خصوص در استانها و کلان شهرهایی چون تهران، البرز، گیلان و قم به ۳۵ و حتی بالای ۴۰ درصد نیز میرسد.»
وی ادامه میدهد: «برای این مشکل عوامل مختلفی وجود دارد که از جملهٔ آن عوامل فرهنگی، اجتماعی روانی و… است. معمولا زن و شوهرهای جوان ویژگیهای شخصیتی و روانی اولیه برای ازدواج را ندارند. در مردان این مشکل وجود دارد که هنوز به مرحلهٔ مسئولیت پذیری برای پذیرش بار و مسئولیتهای یک زندگی و تامین آن نرسیدهاند و در زنان عدم سازگاری با مسائل و مشکلات دردسر آفرین شده است. این دو امر مهم باعث شده ازدواجهای سفید شکل بگیرد و یا اینکه دختران و پسران با همدیگر هم خانه شوند تا دیگر مجبور به قبول یک سری مسئولیتها نباشند.»
این روانشناس و استاد دانشگاه میگوید: «دو نوع طلاق داریم یکی طلاق رجعی و دیگری طلاق دائم. در طلاق رجعی مرد حق دارد دوباره برگردد و به زندگی با زنش ادامه دهد. البته مدت زمانی که برای عده در نظر گرفته شده و قوانین شرعی و مدنی نیز این حق را به مرد دادهاند تا بر این اساس بنیان خانواده محفوظ بماند. چرا که در دین اسلام هیچ چیز به اندازهٔ حفظ بنیان خانواده که محل آرامش فرد و شکل گیری بنای اخلاقی فکری و فرهنگی اوست، نیست. یک سوی دیگر قانون مدنی نیز به این پرداخته که اگر زن و مردی بخواهند از هم طلاق بگیرند و جدا شوند، خانوادهها واسطه شده و بین آنها را به سازش ختم کنند اما طلاقهای ما این مرحلهٔ سازش را طی نمیکند و در حالی که اجازه و امضای دادگاه لازم است، زن و مرد به دلیل عدم حل مشکلات به دادگاه رجوع کرده و برای جدایی توافق میکنند.»
دکتر تاجیک اسماعیلی با اشاره به اینکه درصد بالایی از درخواستهای طلاق از سوی زنان است، میگوید: «در طلاق خلع که درخواست طلاق از سوی زن است و زن به قیمت آن از مهریه و حقوق خود میگذرد، دیگر امکان رجوع مرد نیست و طلاق دائم به شمار میآید. در این طلاق زنان به به قول قدیمیها میگویند مهرم را میدهم جانم آزاد. زنان فکر میکنند طلاق یعنی آزادی و رهایی از مشکلات در حالی که اینطور نیست. این نوع طلاقها که راه بازگشتی هم ندارد شرایط را برای مطلقهها به خصوص زنان مظلقه دشوارتر میکند. به نظر میرسد دادگاهها باید مسیر طلاقها را از دائمی به رجعی تغییر دهند. طلاقها باید رجعی شود تا طرفین امکان بازگشت داشته باشند.»
وی با تاکید بر اینکه دولت باید بخشی از درآمد سرانهٔ خود را صرف آموزش به زوجهای جوان کند، میگوید: «بنیان خانواده از نظر دین اسلام و به لحاظ اجتماعی بسیار مهم است به همین دلیل لازم است هزینههایی نیز صرف آن شود. برای مثال دولت باید به صورت سرانه هزینههایی برای آموزشهای زوجین قبل از ازدواج تدارک ببیند و به آنها مسائلی چون کنترل خشم، مقابله با سختیها، سازگاری و مسئولیت پذیری را آموزش دهد. زیرا که هیچ چیز مهمتر از خانواده که در اسلام هم به آن تاکید شده، نیست.