آیا با ویرانگری جنسی در میان دانش آموزان روبروییم؟
هورنیوز – این نسل فقط به این چیزها فکر میکند! هفته پیش موبایل یکی از بچههای کلاس هفتم را گرفتیم. موبایل را قایم کرده بود در لباس زیرش. فیلمهایی در موبایلش داشت که تا بهحال در موبایل هیچکدام از بچهها ندیده بودیم. وحشتناک بود! دست به دست فیلمها را به بچههای دیگر نشان میداد. گفتیم مادرش بیاید. بنده خدا باورش نمیشد. این نسل اصلا هیچی سرش نمیشود، نه چارچوبی دارند نه حجب و حیایی“!
اینها را خانم وکیلی میگوید. او ناظم مدرسه دبیرستانی در منطقه ۷ تهران است. وقتی اینها را میگفت حسابی سرخ شده بود و عصبانی بود. او دائم حسرت میخورد به جوانیِ دخترانی که تمام فکر و ذکرشان شده مسائل جنسی.
این ناظم مدرسه بر اساس تجربهاش در مدارس تهران می گوید وضعیت آگاهی و سلامت جنسی دانشآموزان در خطر است.
این اتفاقی است که کارشناسان نیز بر رویش تاکید میکنند. به گفته آنها در مدارس ایران بحران جنسی وجود دارد. نه تنها رابطه ناسالم با جنس مخالف که برقراری رابطه عاطفی و گاه جنسی با جنس موافق نیز در مدارس وجود دارد.
البته این موضوع چندان مورد تایید مسئولان قرار نگرفته. کمتر پیش میآید تا درباره مشکلات مسائل جنسی در مدارس و آمار آن سخن به میان بیاید.
تحقیقی در سال ۸۰ انجام شد که در آن گفته شده بود ۲۰ درصد دانش آموزان و در برخی مدارس ۶۰ درصد آنها در جریان رابطه با جنس مخالف با یک یا چندنفر قرار میگیرند. این آمار افزایش چشمگیری در این ۱۴ سال داشته است.
در پژوهش جدیدتری که آمار آن نیز رسانهای شد درصد افرادی که رابطه جنسی و نه صرفا رابطه با جنس مخالف به معنای کلی آن را تجربه کردهاند بسیار بیشتر است.
طبق دادههای این پژوهش که در شماره ۵۷ فصلنامه رفاه اجتماعی منتشر شد ۳۳٫۹ درصد از پسران و ۲۷ درصد از دختران به میل خود رابطه جنسی برقرار کرده بودند.
آمار دیگر و رسمیتری هم از تجربه رابطه جنسی دانشآموزان وجود دارد. دو سهسال پیش مرکز پژوهشهای مجلس در اقدام بیسابقه گزارشی درباره مسائل جنسی در ایران با نامِ ازدواج موقت و تاثیر آن بر تعدیل روابط نامشروع جنسی منتشر کرد.
این گزارش با استناد به نامهای از وزارت آموزش و پرورش و بر اساس نتایج تحقیق بر روی ۱۴۱ هزار و ۵۵۵ دانشآموز دختر و پسر دوره متوسطه در سال تحصیلی ۱۳۸۷-۱۳۸۶، اعلام کرد که ۱۰۵ هزار و ۴۶ نفر دانش آموز یعنی نزدیک به ۷۵ درصد دارای رابطه «غیر مجاز با جنس مخالف» بودهاند.
این در حالی است که کارشناسان نسبت به پایین آمدن سن ابتلای به ایدز بر اثر رابطه جنسی ابراز نگرانی کردهاند. رییس مرکز تحقیقات ایدز بیمارستان امام خمینی گفته بهخاطر ناآگاهی جوانان ایدز از طریق تماس جنسی به سرعت در حال افزایش است.
رابطه ناسالم جنسی در میان جوانان و نوجوانان در مدارس اما بدون آموزشهای لازم است که افزایش پیدا کردهاست.
به گفته محمدرضا نیکنژاد –عضو کانون صنفی معلمان ایران- دانشآموزان از سال پنجم دبستان به مسائل جنسی آگاهی پیدا میکنند، با اینحال بومیسازی آموزشهای جنسی در ایران کار سادهای نیست.
به اعتقاد این پژوهشگر ایدز همچنین بسیاری خانوادهها به طور کلی مسائل و مشکلات جنسی فرزندشان را نمیپذیرند و باور ندارند و از آموزش به آنها خودداری میکنند.
همین است که کارشناسان و پژوهشگران گفتهاند دانشآموزان ایرانی دچار ناهنجاری جنسی شدهاند.
یک روانشناس در تحلیل این وضعیت معتقد است مشکل تنها به آموزش مربوط نمیشود. مسئله آنجاست که در جریان گذار از سنت به مدرنیته نه فقط دانشآموزان که والدین آنها نیز درگیر مسائل جنسی و انباشت مشکلات ناشی از آن شدهاند.
مهدی مسلمیفر – روانشناس و سکستراپیست – در گفتگو با فرارو بر وضعیت خرابی اشاره میکند که نیاز به زمان برای اصلاح دارد.
این کارشناس گفت: شاید به نظر بیاید که ما خلاء زیادی در تربیت جنسی فرزندانمان داشتهایم. اما چنین نیست. ما از سالها پیش شاهد تغییر و دگرگونیای در جامعه ایران بودهایم که آن اتصال به دهکده جهانی بودهاست.
مسلمیفر ادامه داد: متاسفانه در این ارتباط و در هماهنگ شدن با جهان ما هر روز از گذشته خودمان دورتر شده و بهجای آنکه نکات مثبت این هماهنگی را بگیریم جنبههای منفی آن را گرفتهایم.
به گفته این روانشناس مشکل اصلی ما این است که دچار یک ناهماهنگی شدهایم. گذر از سنت به مدرنیته نیاز به زمان زیادی دارد تا مشکلاتی مانند بحران جنسی جامعه ایران را حل کند.
“قطعا این متولیان آموزش هستند که باید سیاستی در این سالها طراحی میکردند تا آگاهیهای جنسی به طور درستی انتقال پیدا کند”. این مشاور با ذکر این نکته ادامه داد: همهچیز نمیتواند در اختیار خانواده باشد.
وی درباره به همریختگی آگاهی جنسی در ایران توضیح داد: این بههمریختگی البته تنها مختص مسائل جنسی نیست. در همه مسائل اجتماعی ما با این به همریختگی روبرو هستیم. بنابراین چه توصیهای میتوان داشت به ساختار کشور؟ تنها راه این است که مردم به طور مردمنهاد عمل کنند؛ مثلا کمپینهایی راه بیاندازند برای بهبود شرایط.
وی همچنین تاکید کرد: جامعه ما در حال نزدیک شدن به این بلوغ است تا از طریف کمپین و مردمنهاد بودن فعالیتها، خودش را نجات دهد.
این پژوهشگر همچنین معتقد است ما در یک بحران به سر میبریم: در مسائل جنسی این یک واقعیت است که ما دچار بحران هستیم. بحران جنسی در مدارس ما و در سنین پایین وجود دارد و نمیتوان آن را انکار کرد.
بحران جنسی فرزندان از والدینشان آغاز شدهاست
به گفته مهدی مسلمیفر جامعه ایرانی از چند منظر دچار اتفاقات غیرمترقبه است. مثلثِ خانواده، کودک و نظام آموزشی نه پیشبینی لازم را داشته و نه آمادگی لازم.
وی در اینباره توضیح داد: اگر مادری بخواهد اطلاعاتی درباره مسائل جنسی فرزندش به دست بیاورد فضایی وجود ندارد. این در حالی است که پدر و مادرها از نظر آشنایی با تکنولوژی از فرزندانشان عقبتر هستند. این خودش یک چالش است. چطور در چنین شرایطی باید انتظار داشته باشیم پدر و مادری فرزندشان را کنترل کنند؟
وی با اشاره به اینکه از سویی بحران جنسی جامعه ایران از خود پدر و مادرها آغاز شدهاست تاکید کرد: وقتی پدری به مادری خیانت میکند و مادری به پدر، چطور انتظار داریم فرزند سالمی از این خانواده بیرون بیاید؟
این روانشناس در ادامه گفت: پدر و مادر باید خانواده را امن کنند اما خودشان سرشان در فضاهای مجازی و مسائل جنسی است. چه انتظاری از نسل آینده داریم؟
به گفته وی این خود پدر و مادرها هستند که حواسشان به چیزی که تماشا میکنند یا کاری که انجام میدهند نیست. این خود آنها هستند که برای آرام کردن فرزندشان برای او CDهای مختلفی میخرند که همه آنها خوب نیستند.
این سکستراپیست همچنین با ذکر مثالی ادامه داد: چرا ما باید سیدیهای مجموعه بِنتِن را به راحتی در اختیار کودکمان قرار دهیم؟ اصلا چرا باید چنین چیزی مجوز داشته باشد تا ما آن را بخریم؟ آیا به محتوای آنچه به دست کودکمان میدهیم دقت کردهایم.
بنابراین به اعتقاد مهدی مسلمیفر موضوع این نیست که کودکان و نوجوانان ما غرق شده باشند و ما حالا باید نجاتشان بدهند. وضعیت بدتر از این است؛ این خود ما هستیم که غرق شدهایم و فرزندانمان را هم غرق کردهایم.
وی همچنین با اشاره به وجود تعارض در جامعه ایرانی توضیح داد: بحران از خود والدین آغاز شدهاست. پیش از هرچیز باید تعارضها در جامعه ما برطرف شود و وضعیت دموکراتیک شود. تا زمانی که میان نسلها و در لایههای تعارض وجود دارد نمیتوان انتظار داشت جامعه یکدستی داشته باشیم تا مسائل جنسی آنرا بهراحتی حل کنیم.
چه باید کرد؟
مهدی مسلمی فر روانشناس میگوید برخلاف تصور خانوادههای تربیت جنسی کودک از همان سنین کم شروع میشود. جز آنچه در حال رخدادن در جامعه است، برای داشتن جامعهای سالم، با توجه به فرهنگ ایرانی از ابتدا یعنی از ۶ماهگی تا یکسالی کودک باید حواسمان به تربیت جنسی او باشد.
وی با اشاره به اینکه هویت جنسی کودک از سنین پایین شکل میگیرد اظهار کرد: اولین چیزی که کودک تا سهسالگی در مواجهه با نقاشیهایش، لباسش و غیره با آن روبرو میشود این هویت است.
این کارشناس همچنین گفت: تا پایان دوران دبستان کودکان با قوانین جنسی آشنا میشوند. این آشنایی درون خانواده انجام میشود مگر آنکه از دنیای ممنوعه برایشان پیامی آورده شود؛ مثلا از طریق اینترنت یا ماهواره یا شنیدن حرفی در اینباره.
به گفته مسلمیفر کودک ممکن است در این زمان بدون آنکه ظرفیت و شرایط پردازش را داشته باشد در مورد مسائل جنسی آگاهی پیدا کند. در اینجا بحث تربیت جنسی پیش میآید.
این روانشناس ادامه داد: مراقبت از اندام جنسی مثلا اینکه کسی نباید کودک را لمس کند و کنترل فضاهای خصوصی کودک برای جلوگیری از آزار و اذیت جنسی از موارد این تربیت است.
این مشاور همچنین درباره روش درست آموزش جنسی به کودکان توضیح داد: در سنین بالاتر، به خصوصی در میان دختران که نزدیک به سن بلوغ هستند باید یک سوم شخص به آنها آموزشهای جنسی را بدهد و نه پدر و مادر؛ تا او با والدینش در این مسئله درگیر نشود. که البته به دلیل فضای مجازی و عدم کنترل اطلاعات میبینیم که چنین اتفاقی نمیافتد.
وی گفت: درمورد آموزش و آگاه کردن کودکان به مسائل جنسی باید به شرایط فرهنگی پیش از هرچیز توجه کنیم. پیشینه و ناخودآگاه جمعی هر کشور بر روی مسائل جنسی مردم آن کشور تاثیر دارد.
در ادامه مهدی مسلمیفر مواردی را که باید در تربیت جنسی کودک در نظر داشت برشمرد:
۱-اگر کودک از پدر و مادرش سئوالی در باره مسائل جنسی پرسید نباید از سئوال او طفره رفت بلکه باید پاسخ پرسش او داده شود.
۲-برای اطلاعات دادن به کودک نباید والدین پیشقدم شوند؛ مگر در زمان بلوغ. اگر کودک یکهو با چنین آموزشهایی مواجه شود برخوردی دراماتیک با این موضوع خواهد داشت.
۳-اگر به هر دلیل والدین رفتار و یا سخنی جنسی شنیدند نباید رفتاری هیجانی از خود بروز دهند. در این مورد باید با آرامش و درنگ رفتار کرد.
۴-در سنین کودکی باید در آموزشها مفهوم لذت و شهوت را حذف کرد. باید در این سنین بر مفاهیمِ داشتن جفت یا ازدواج در دانستههای جنسی تاکید کرد.
۵-زمینههای شکلگیری زودهنگام آگاهیهای جنسی باید کنترل شود و از طرفی هم آلترناتیوهایی برای آن در نظر گرفت. این آلترناتیوها میتواند رفتارهایی بوسیدن و در آغوش کشیدن میان پدر و مادر باشد و تا حدی دیدن برهنگی. چراکه در غیراینصورت کودک ممکن است به ناگهان دچار شوک شود.
۶-فضای خانوادگی باید به کودک ارتباط عاطفی سالم را نشان دهد و او گمان نکند آغوش تنها به معنای صمیمیت است.
به اعتقاد این سکستراپ و زوجدرمانگر باید در نظر داشته باشیم که مانند هر مشکل دیگری باید در مسائل جنسی پیشگیری را مقدمتر از درمان بدانیم.
وی همچنین نقش پیشگیری را در دنیای امروز سختتر میداند چراکه دنیای واقعی درواقع همان دنیای مجازی است.
برای این شرایط به گفته مسلمیفر لازم است تا از سنین کودکی گرایشهای استفاده از فضای مجازی را در کودک شناسایی و آن را تقویت کرد. مثلا اگر کودکی به فوتبال علاقه دارد برای او بازی فوتبالی خرید؛ با اینکار میتوان دنیای مجازی کودک را از یک فیلتر عبور داد.
نکته دیگر در رابطه با ارتباط کودک یا نوجوان با فضای مجازی به زعم این کارشناس این است که او را همراهی کنیم. این اشتباه است که خودمان همهچیز را در اختیار کودک قرار دهیم و بعد انتظار داشته باشیم او رفتار درست جنسی داشته باشد.
وی همچنین با اشاره به اینکه کودک تابع والدین خود است اظهار کرد: امنیت باید از خود ما شروع شود؛ باید این را در نظر بگیریم که کودک تابعی از والدین خود است. مثلا اگر با کودک ۸ سالهمان به تماشای سریالهای ترکیهای بپردازیم که در آنها افراد دائما در حال تغییر دادن شریکهای جنسیشان هستند و روابط مخدوش است نباید درباره آینده کودکمان انتظاری داشته باشیم.
وی گفت: بنابراین از آنجایی که ما در خلوت کودک نمیتوانیم باشیم باید پلیس درون او را در سالهای اول آشناییاش با مسائل جنسی تقویت کنیم.
این روانشناس همچنین به این اشاره کرد که از دوران کودکی که جلوتر بیاییم کمکم ریشه رفتارهای بزرگسالی ساخته میشود. به همینخاطر کودکی خیلی مهم است.
وی در اینباره ادامه داد: هرچند که در سنین نوجوانی و جوانی آگاهی و فضای افراد بیشتر میشود اما ضرر و سود یا پاداش و تنبیه گذشته میتواند فرد را از اعمال خطرناک در سنهای بالاتر هم منع کند.
این روانشناس همچنین گفت: به همینخاطر است که به لحاظ روانشناسی اگر فردی در کودکی آزار و اذیت جنسی را تجربه کرده باشد هرچند ذهنش آن را بازخوانی نکند اما اثر خود را خواهد داشت.
مسلمیفر در ادامه با ذکر این نکته که دردوران دبیرستان این موضوع حساستر است تاکید کرد: گروه همسالان و آموزش در این دوران اهمیت بیشتری پیدا میکند، چون فرد به دنیای خودش وارد میشود.
وی همچنین تشریح کرد: در این سنین باید از کنار بسیاری مسائل راحتتر عبور کنیم و اجازه دهیم فرد خودش زیرساختهای فضای جنسی را تشخیص دهد. آگاهی و سلامت جنسی لزوما نتیجه محدودیتهای غرمنطقی نیست. از سویی پیشگیری و از سوی دیگر آموزش میتواند در این دوره موثر باشد.
این کارشناس به عنوان نتیجهگیر نقش تربیت را در بروز رفتارهای ناسالم جنسی موثر خوانده و گفت: درنتیجه اگر فرد تا زیر ۱۵ سالگی فضای امن و بدون بحرانی را تجربه کند پلیس درونش شکل گرفته و این میتواند در آینده فرد را به سمت درست ببرد.
مهدی مسلمیفر در اتها تاکید کرد: اگر خانوادهای قید و بند را درست چیده باشد حتی در آگاهی زیاد و در ارتباط با جنس مخالف فرد آسیب کمتری نسبت به کسی خواهد دید که در فضای غیرایمن یا بسیار محدود تربیت شدهاست