تغییر فضا در کشور با شبکه های اجتماعی و تماشای مسئولان!

هورنیوز – فضای مجازی کشور به سمت تنوع چشمگیری در حال حرکت کردن است. شبکههای اجتماعی عمده مصرف خانوار را در کشور تشکیل میدهند. معنای فیلترینگ با قدرتگیری شبکههای اجتماعی از بین رفته است و این شبکهها هستند که صاحب قدرت سایبری کشور شدهاند. شبکههای اجتماعی خارجی با نفوذ گستردهای که در جامعه دارند و فضای کسب و کار، اجتماعی و سرگرمی جامعه را تحت کنترل خود قرار دادهاند، به مانعی سرسخت، در اعمال حاکمیت سایبری کشور تبدیل شدهاند.
فضای سایبر، از اساس در حال تغییر دادن کشور است اما مسوولان فقط رصد میکنند که در فضای تلگرام و سایبر شبکههای اجتماعی چه مطلبی بیشترین گردش و نظر را داشته!
از طرفی فضای سایبر بهعنوان تسهیلگر کسب و کارهای نو در کشور که در فضای اجتماعی – سرگرمی جای تازهای باز کرده است فضای نوینی را شکل داده که دستگاههای حاکمیتی خواسته یا ناخواسته بازی را به فضای سایبر واگذار کردهاند.
تلویزیون که تا قبل از عصر بلوتوث و قبلتر از آن ماهواره حاکم بلامنازع تصویر بود و کسب و کار پر رونقی را نیز بههم زده بود به علت کندی وحال اندیشی، ناگاه با فضای رسانهای مرتبط شده که شتر گاو پلنگی است که به راحتی تحت حاکمیت قرار نمیگیرد.
چالشهای فضای سایبر در حوزههای امنیتی، اقتصادی و بهویژه سبک زندگی ملموس است. تقریباً فضای سایبری کشور در حال خارج شدن از کنترل است، بهرغم اینکه هزینههای هنگفت دستگاههای فرهنگی متنوع و عریض و طویل کشور که برای سالمسازی فضای سایبر انجام شده، در کف فضای سایبر عامه، قابل رویت نیست.
حکیم و رهبر خردمند ایران اسلامی با تیزبینی ویژه خود در مساله اطلاعرسانی در اوایل دهه ۸۰ و دستور تشکیل شورای عالی فضای مجازی در ابتدای دهه ۹۰ و تکمله آن در ۹۴ اشراف و حکمت بینظیر خود را در مساله فضای مجازی به تصویر کشیدند. ایشان فضای مجازی را بزرگتر از فضای حقیقی بر شمردند که برخی زندگی و تنفسشان در این فضا صورت میگیرد. اما اعضای شورا در تعارفات سیاسی ماندهاند و دقیقاً نمیدانند باید چه کار انجام دهند.خارج از مسائل سیاسی حاکم بر شورا، دستاورد قابل قبولی در هدایت و حمایت فضای سایبر کشور در دستیابی به قدرت سایبری و ترویج و استحکام سبک زندگی ایرانی – اسلامی در بین مصرفکنندگان داخلی این فضا مشاهده نمیشود.
مرکز ملی فضای مجازی نیز که برای اشراف کامل و به روز نسبت به فضای مجازی در سطح داخلی و جهانی و تصمیمگیری نسبت به نحوه مواجهه فعال و خردمندانه کشور با این موضوع از حیث سختافزاری، نرمافزاری و محتوایی در چارچوب مصوّبات شورای عالی و نظارت بر اجرای دقیق تصمیمات در همه سطوح شکل گرفته است، بسیار ضعیف و در حد ارائه گزارشهای به اصطلاح رصدی فعالیت میکند. فضای سایبر، از اساس در حال تغییر دادن کشور است اما مسوولان فقط رصد میکنند که در فضای تلگرام و سایبر شبکههای اجتماعی (شما بخوانید زمین دشمن) چه مطلبی بیشترین گردش و نظر را داشته. وقتی تصمیمگیری وجود ندارد و جهتدهی صورت نمیگیرد فقط هزینههای هنگفتی است که پای این پژوهشهای گذشتهنگر و مرده میرود و توصیههای بی فایدهای را به ارمغان میآورد که معلوم نیست چه کسی باید آن را اجرایی کند.
فضای سایبر بهشدت عناصر قدرتآفرین کشور را به چالش کشیده است. حجم عظیم محتوای تولیدی در فضای سایبر در شبکههای اجتماعی و سایتهای متنوع عزم همگانی را برای مدیریت فضای سایبر میطلبد. در حقیقت باید مدل و پارادایم جدیدی برای اداره فضای سایبر کشور طرح ریزی کرد. با الگوهای امنیتی، اقتصادی و… جاری نمیتوان فضای فرد-رسانهای را مدیریت کرد که گردش سرمایه هنگفتی از سرگرمی بهدست میآورد و مع الاسف بر برخی لایههای فرهنگ و هویتمان را به قهقرا میبرد.
معنای فیلترینگ با قدرتگیری شبکههای اجتماعی از بین رفته است و این شبکهها هستند که صاحب قدرت سایبری کشور شدهاند
حقیقت این است که با سرعت عمیق شدن فضای سایبر در لایههای زندگی روزمره، بیشتر عناصر حاکمیتی کشور از شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی آن تا صدا و سیما، وزارت ارشاد و… منفعل و ناکارآمد میشود. وظیفه نخبگان و دلسوزان انقلاب اسلامی سایبرشناس است که براساس ماهیت سایبر و غایت این پدیده پیچیده و ذوابعاد، پارادایمهایی را برای جهت دهی فضای سایبر مبتنی بر ارکان انقلاب اسلامی که پویا و فطری است بیافرینند. بر مسوولان محترم سایبری کشور هم لازم است به نتایج و پیامدها توجه داشته باشند نه کارکردهای خود، اگر در خود قدرت مقابله با تعارفات سیاسی و داشتن صراحت لهجه را نمیبینند، مسوولیت را وا نهند و به این آیه شریف عمل کنند «إِنَّ اللَّهَ یأمُرُکم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلی أَهلِها».