یکی از برنامههای نظام سلطه مطرح کردن ادعای دروغین تعارض دین با دین بوده است
هورنیوز – حوزه و دانشگاه دو قطب اصلی تربیتکننده نسل بعدی اشخاص کلیدی و حساس نظام بوده و طلاب و دانشجویان در فضای تحصیلی خودشان، در آینده با توجه به تعلیمات و مطالعاتی که دارند، احتمالاً گزینههای اصلی هدایت سکان آیندهی کشور هستند.
از آنجایی که دشمن تلاش بسیار زیاد و مستمری برای مستعمره کردن از سالهای دور تا به امروز کرده و همچنان میکند، امروز جامعه هدف خود را صرفاً و بیشتر معطوف به قشر طلبه و دانشجو کرده است و با این فرضیه که دانشجو باید خود مستقل بوده و با جهان دینی فاصله داشته باشند؛ چراکه دین در تضاد با علم نوین است، میخواهد اختلافی عمیق میان جامعه حوزوی و دانشگاهی داشته باشد! اما این توطئه با آغاز جرقههای آغازین انقلاب اسلامی نسبتاً خنثی شد و شروع انقلاب کمتر و کمتر شد ولی هیچگاه پایان نیافت.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران نیز برای معطوف کردن نگاه آحاد جامعه به وحدت حوزه و دانشگاه روزی را با عنوان «وحدت حوزه و دانشگاه» نام نهادند تا هر دو نهاد، در راستای حرکت مشترک بهسوی اهداف متعالی نظام گام بردارند.
حجت الاسلام والمسلمین محسن شفیعی، مسئول دفاتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های استان خوزستان، به تبیین ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه، موانع و چالش های پیش زو، آثار برکات وحدت این دو نهاد علمی، چرایی تلاش دشمن برای جدایی حوزه و دانشگاه و همچنین نقشاین دو نهاد علمی در تمدن سازی نوین اسلامی پرداخته که جاصل آن در ادامه می آید.
امام خمینی(ره) با چه هدفی روزی را به عنوان “روز وحدت حوزه و دانشگاه” نامگذاری کردند؟
یکی از برنامهها و طراحیهای نظام سلطه از گذشته تا به امروز مطرح کردن ادعای دروغین تعارض دین با دین بوده است! اینکه می گوییم “ادعای دروغین” از آنجا نشأت میگیرد که تعارض علم و دین، بر اساس نسخه کلیسایی و قرائت تحریف شده از دین مطرح شده است؛ بهطوریکه در دوران قرون وسطا، آن زمانی که کلیسا، رسماً عَلَمِ مبارزه با علم، دانش و فناوری را در پیش گرفت، این فرضیه و حرف بیاساس و پوچ مخالفت ادیان الهی با علم و دانش را مطرح کرد.
در دوران قبل از آغازین انقلاب اسلامی نیز یکی از شاخصترین دسیسهها و توطئههای نظام استکباری، ایجاد دشمنی، تعارض و کدورت میان حوزه و دانشگاه بود! بهطوریکه نه دانشگاهیان حوزویان را قبول داشتند و نه حوزهها به دانشگاهها بها میدادند.
بر این اساس حضرت امام خمینی(ره) بنای مبارزه علیه نظام شاهنشاهی را با همراهی، وحدت و پیوند ارتباط حوزه و دانشگاه قرار دادند و از سال ۴۲ تا ۵۷ یکی از شاخص و بارزترین حرکتهای ایشان، ایجاد پیوند و ارتباط بین حوزهها و دانشگاهها بود.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران، همواره به دانشگاهیان توصیه میکردند که اسلام اصیل و ناب، جز از طریق حوزه به دست نمیآید و همزمان نیز علما و حوزه را مورد خطاب قرار داده و بیان میکنند که شما باید دانشگاهیان و دانشجویان جوان و اساتید را با مهربانی مد نظر داشته و با آنها ارتباط برقرار کنید.
خوشبختانه این اقدام امام خمینی(ره) ثمر بخش بود و نتیجه پیوند و وحدت عمومی ملت ایران، عقبنشینی نظام سلطه و تسلیم در برابر اراده ملت ایران و انقلاب اسلامی شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت روحالله(ره)، کار را تمام شده نمیدانسته و تأکید داشتند که “تازه اول راه است و باید کارهای بسیار بزرگی انجام داد” در این راستا و با توجه به شهادت آیتالله دکتر محمد مفتح، روزی با عنوان «وحدت حوزه و دانشگاه» در تقویم ملی ایران به ثبت رسید تا این شعار در همه لایههای مختلف جامعه نقش بندد.
حضرت امام(ره) افزون بر نامگذاری روز وحدت حوزه و دانشگاه، در اواخر عمر شریفشان، فرمانی برای تشکیل بسیج طلبه و دانشجو صادر کردند که در این فرمان، مأموریت و مسئولیت بسیج طلبه و دانشجو را دفاع از آرمانهای اسلام ناب محمدی و ایستادگی در برابر توطئههای استکبار و اسلام آمریکایی اعلام میکنند؛ چراکه معلوم است وقتی انقلابی با این عظمت که «منشأ تحولات عظیمی در جهان است»، شکل میگیرد، نهادهایی که بیشترین میزان تأثیرگذاری را داشتند، مورد بزرگترین توطئهها و نقشه چینیها قرار خواهند گرفت.
انقلاب اسلامی با رهبری مرجعیت، با نقشآفرینی و سکانداری علمای دین و در رأس آنها، امام بزرگوار به نتیجه و ثمر رسیده است. انقلابی که محصول حوزه علمیه شجاع، آگاه و بصیری است که توانست حرکت استقلالطلبانه ملت را رهبری کند و خود به استمرار آن نیز بی انجامد و هماکنون نیز اگر حوزه انقلابی بماند، میتواند استمرار این حرکت را تضمین کند.
چرا دشمن درصدد جدایی حوزه و دانشگاه است؟
امروز ما میتوانیم محصول حوزه انقلابی در لبنان، بحرین، یمن، نیجریه و سایر کشورهای منطقه و فرا منطقهای را ببینیم. در هر کجای این جهان، اگر قیام و خیزشی شکل گرفته است، رهبر آن خیزش و قیام، یکی از فرزندان پرورش یافته مکتب و راه امام بوده که با همه وجود انقلاب اسلامی را درک و انقلابی عمل کرده است.
حال دشمن میخواهد حوزه و دانشگاه را از انقلابی بودن و انقلابی گری و انقلابی نگریستن باز دارد و مسیر این دو نهاد را منحرف کند تا حرکتهای ضد استکباری و ضد نظام سلطه ابتر بماند، اما إن شاءالله با وحدت حوزه و دانشگاه، این دو نهاد همچنان مؤید، حامی و پشتیبان و مروج اسلام بوده، همچنان در مسیر صحیح انقلابی حرکت خواهد کرد و ما شاهد ثمرات بیشتر این حرکت نورانی خواهیم بود.
بنابراین مهمترین مؤلفه وحدت حوزه و دانشگاه را از یکسو میتوانیم خط گیری قشر دانشجو، از حوزههای علمیه انقلابی و همچنین اعتماد آنها به نیروهای نخبه علمی و توان فنی دانشگاهها بدانیم و از سوی دیگر حوزههای علمیه با جهتدهی جامعه، مسیر حرکت قشر جوان جامعه را هموار و موتور محرک اجتماعی و اقتصادی که توسط جامعه دانشگاهی کشور انجام میشود را سرعت بخشند.
چه عواملی سبب تقویت تعامل و وحدت حوزه و دانشگاه میشود؟
مهمترین عامل وحدت، تشخیص درست هدف است. وقتی انسان هدف را نصرت دین الهی و حاکمیت نظامی مبتنی بر آرمانهای الهی بداند، قطعاً به آن سمت حرکت خواهد کرد.
امروز یکی از نقشهها و توطئههای دشمنان، منحرف کردن مقصد و هدف اصلی بوده و در تلاش هستند تا رهروان راه بزرگ انقلاب را با دادن آدرسهای مختلف، گمراه و بهنوعی شعبه شعبه کنند تا هیچکس به سر منزل اصلی مقصد نرسد.
پس «تشخیص درست هدف»، «حرکت در مسیری که انقلاب اسلامی ترسیم کرده است»، «حرکت در مسیر مبارزه»، «حرکت در مسیر افراشتن پرچم لا اله الا الله، بر قلل رفیع عالم» نکاتی است که میتواند انسان را به آرمانهای اصلی انقلاب برساند و او را موفق گرداند.
و هرگاه جوانان عزیز سرزمین پهناور ایران، دست در دست یکدیگر، مأموریتشان را درست تشخیص داده و مقصد را بدانند و در مسیر ولایتفقیه گام بردارند؛ قطعاً سربلند و پیروز خواهند شد.
اینکه میگوییم «پیوند و وحدت حوزه و دانشگاه» در حقیقت سنبل و نمادی است بر پیوند همه آحاد مردم است؛ اما از آنجایی که حوزه و دانشگاه گل سر سبد هر جامعهای هستند، اینها را بهصورت نمادین برجسته میکنیم.
به نظر شما مهمترین آسیبها و چالشهای پیش روی وحدت حوزه و دانشگاه کدامند؟
«عدم تشخیص راه»، «عدم تشخیص تکلیف و وظیفه»، «افتادن در دام و ورطه دشمنان که حوزه و دانشگاه انگشت اتهام به سمت هم را دراز کنند» از آسیبهایی است که وحدت حوزه و دانشگاه را تهدید میکند.
اگر خدایی ناکرده رابطه حوزه و دانشگاه برگردد به رابطه دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، نتیجهای جز «عدم باور متقابل» و «طرف مقابل را ندیدن و نقش او و مأموریت او را ندیدن و قبول نکردن» را در پی نخواهد داشت؛ به همین دلیل بزرگان حوزه علمیه و دانشگاهی باید با چشمباز متوجه آسیبها بوده و بهویژه طلاب و دانشجویان جوان، که نسلهای جدید و پای در راه نهاده حوزه و دانشگاه هستند، باید به این توطئهها و دسیسهها آگاه باشند تا در این دام نیافتند.
با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون «تمدن سازی نوین اسلامی» نقش وحدت حوزه و دانشگاه در این زمینه را چگونه ارزیابی میکنید؟
اساساً، مهندسی تمدن نوین اسلامی و تربیت مدیران و کارگزاران تمدن نوین اسلامی، کار حوزه و دانشگاه بوده و مگر افرادی غیر از حوزویان و دانشگاهیان میتوانند این کار بزرگ را انجام دهند!؟
اگر به انقلاب سازان در انقلاب اسلامی دقت کنید، متوجه میشویم که انقلاب سازان، همانهایی هستند که شاگردان مکتب امام و تربیتیافتگان علامه طباطبایی بوده و در محضر علمای بزرگ انقلابی، همچون شهید مطهری و بهشتی، شاگردی کرده و درس گرفتهاند.
پس اگر امیدی هست به شکلگیری تمدن نوین اسلامی و تدوین نقشه راه کارآمد، فراگیر و جامع، این امید به «حوزه و دانشگاه انقلابی» است که بتوانند این کار و مسئولیت سنگین را بر عهده گیرند.
و هماکنون که مقام معظم رهبری پرچم تدوین الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت را بر دست گرفتهاند، جامعه حوزوی و دانشگاهی نیز باید نسخه توانمند و کارآمدی را طراحی و تدوین کرده و آن چیزهایی که به عنوان اهداف، آرمانهای نظام اسلامی ایران قرار دارند را بهصورت عملیاتی و راهبردی، کاربردی و اجرایی کرده و نقشه راهش را به ملتهای متقاضی دهند.
اگر به پیام حضرت امام خمینی(ره) در افتتاحیه مجلس خبرگان برای تدوین قانون اساسی در سال ۵۸ رجوع کنیم، متوجه خواهیم شد که حضرت امام در این پیام خطاب به اعضای مجلس بیان میکنند که «قانون اساسی را بهگونهای توانمند، کارآمد، جامع و پاسخگو تدوین کنید تا ملتهایی که بعد از این، پای در مسیر انقلابی گری و بیداری میگذارند، بتوانند از قانون اساسی شما نسخهبرداری کنند».
حال مگر مفهوم تمدن اسلامی غیر از این است که نسخه عملیاتی را در اختیار جهان تشنه و خواهان پیامهای اسلام ناب محمدی قرار دهیم! پس این کار اندیشمندان و علما بوده و عامه و توده مردم نشان دادهاند که هرگاه راه صحیح و نسخه درست، به آنها پیشنهاد شده، انتخاب کرده و به دنبال آن حرکت کردهاند.
نکته پایانی
در پایان باید بیان کنم که حوزویان و دانشگاهیان دو بال پیشرفت و توسعه ایران بوده و در زمینه تمدن سازی نوین اسلامی نیز، این اندیشمندان و علما هستند که میتوانند با بصیرت و هوشیاری نسخههای کاملی از آن را به شیوهای درست طراحی کرده و در اختیار مردم قرار دهند تا إن شاءالله امت واحده ایران بهسوی آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی به پیش روند.