نه پای مصنوعی پا میشود نه نامادری مادر!
هورنیوز – اول: << *لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا علیما* >>
*ترجمه*: << خداوند دوست نمیدارد که کسی با گفتار زشت، به عیب مردم صدا بلند کند، مگر آنکس که ظلمی به او رسیده باشد… >>
آیه ۱۴۸ از سوره نساء
آیه فوق اصل را بر گفتار ملایم و پرهیز از هرگونه زشتی گفتاری قرار داده است، اما استثنای آن در جایی است که شخص خود را مواجه با یک ظلم ببیند.
ورود به ظاهر غیر پروتکلی (تعریف نشده) نمایندگان خوزستان در میان سخنان رییس جمهور و قطع سخنان ایشان در حقیقت مصداق استثنای وارد بر آیه فوق است.
دوم: قانون در تعریف سرقت گفته است: << ربودن مال و اشیاء منقول و غیرمنقول، بدون رضایت و به شکل مخفی >>
بر اساس این تعریف انتقال آب کارون به سایر نقاط کشور سرقت نیست زیرا شکل ربایشی-استراقی آن مخفی نیست اما به نامه نگاری فوق سری یک هیات بنام دولت و مخفی کاری آن در بحث انتقال چراغ خاموش آب چه می توان گفت؟
با کدام منطق و چرا عده ای قطع سخنان رییس جمهور توسط نمایندگان را برنتابیده و آنها را آماج اقاویل ارزان خود قرار می دهند؟
وقتی دولت برای عمران و آبادانی یک استان بنام اصفهان و نابودی استانی دیگر بنام خوزستان متوسل به مخفی کاری میشود، این حق برای همه مردم و نمایندگان محفوظ است که فریاد مظلومیت و محرومیت خوزستان و مردمش را به هر شیوه و سبک و سیاقی که تشخیص می دهند به گوش رییس دولت و… برسانند.
مگر هر واکنشی نتیجه طبیعی یک کنش نیست و *مگر عکس العمل در برابر یک تصمیم تبعیض آمیز، سری و حساب شده، چیزی جز فریاد می تواند باشد.*
سوم: می دانیم نمایندگان استان اصفهان عمدتا از دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا تشکیل می شوند.
نکته جالب اینکه آنها بهمراه استاندار و امام جمعه و همه تاثیرگذاران ملیشان بر سر تثبیت آبهای منتقل شده و ادامه روند سرقت آبهای باقیمانده خوزستان اتفاق نظر دارند.
در رابطه با این موضوع حیاتی، هیچ مرز و خط جریانی و حزبی در میانشان دیده نمی شود.
حال به جنجال به پا شده توسط عده ای از خوزستانیها و تلاش آنها مبنی بر لزوم عدم همراهی نمایندگان به همدیگر (حتی در موضوع مهمی بنام انتقال آب) توجه کنید و نتیجه گیری کنید که گاهی حس مسئولیت نزد برخی اشخاص تا به چه میزان سقوط می کند ؟
چهارم: هر جریان یا حزب سیاسی (مثلا اعتدال حاکم) بمثابه یک پیکره متشکل از اجزاء مختلف انسانی می ماند.
هر جزء از این پیکره ممکن است مرتکب جرم، جنایت، تخلف، اشتباه، خطاء، خیانت و … بشود یا ناهماهنگ با آن پیکره حرکت کند که بطور طبیعی ممکن است از سوی هم مسلکان یا اجزاء دیگر آن پیکره مورد نقد و حتی ترد قرار گیرد.
در خوزستان که حتی سیاستش مقلوب و وارونه نشان می دهد، صرف هشدار مشروط یک نماینده به استاندار مبنی بر شفاف سازی مواضعش نسبت به قضیه انتقال آب یا کناره گیری بنفع نیروهای توانمند دیگر، بعنوان خروج از مسیر *امیدهای اصلاح طلبانه* مطرح و فضای کاملا آزاد و مجاز، مجازی مزین به رنگین ترین تحلیلها!! گردید.
پنجم: می گویند در یک مجموعه بی نظم، دم از نظم خود بی نظمی است.
دولت مدعی است که در رابطه با انتقال آب خوزستان در چارچوب قوانین و مقررات عمل کرده زیرا در برابر برخی الزامات قانونی چاره ای جز تمکین ندارد.
در این رابطه باید گفت که: بر اساس اصول مختلف قانون اساسی دولت موظف به اجرای قوانینی است که تعادل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی در برخی مناطق را برهم نریزد که در بحث انتقال آب خوزستان، دولت نه تنها تلاشی در توقف این جریان غیر قانونی و ظالمانه ننمود بلکه با نامه سری و پنهانی اخیر خود برای همگان ثابت کرد که در تعامل با خوزستان و اصفهان مسیری کاملا متفاوت با حداقل خواسته ها و مطالبات مردم خوزستان می پیماید.
همین دولت بنا به دلایلی طرحهای برخوردار از شکل قانونی و مصوب مختلف از جمله *مسکن مهر* را نسبتا متوقف کرد، حال اگر اصول و اخلاق حکومتداری و روح عدالت محوری در دولت بر گرایشهای باندی و تبعیض آمیز می چربید، قطعا شاهد اتخاذ تصمیم تاریخی، شجاعانه دولت و توقف این پروژه نابودگر می بودیم.
بنابر آنچه گفته شد نباید با اعتراضات مشروع نسبت به یک رفتار غیر لایق دولتی (نامه سری) و بی تفاوتی رییس دولت نسبت به این موضوع یا بی تفاوتی کارگزار استانی آن بگونه ای که دیدیم برخورد شود.
برخی رفتارها ما را به یاد این ضرب المثل گواتمالایی می اندازد که:
*نه پای مصنوعی پا میشود، نه نامادری مادر!*