طیف‌شناسی رویکردها در مواجهه با غرایز انسانی

هورنیوز – با تغییر ناگهانی در سبک زندگی جدید‌، بر اثر تحولات گوناگون دهه‌های اخیر و بروز آسیب‌های گوناگون فردی و اجتماعی‌، نحوه مواجهه با این آسیب‌ها خود یکی از مسائل جهان جدید است. از جمله این تغییرات بحث دگرگونی در نظام و رفتارهای جنسی و مقولات وابسته به آن مانند پوشش‌، رفتار جنسی، خانواده و اخلاق جنسی و صدها مورد دیگر است. این تغییرات آسیب‌هایی مانند روسپیگری، برهنگی، لذت پرستی، جنسی شدن ذهن و رفتار انسان‌ها و … به همراه داشته است که باعث تغییر در خلقیات فردی و اجتماعی مانند حیا، غیرت، عفت و بسیاری موارد دیگر شده است. حال، بشر در برخورد با این معضلات و یافتن راه خلاصی از آنها دست به تلاش‌های گوناگونی زده که گاهی افراط‌گونه و گاه سخت و تنگ‌نظرانه بوده است. در این میان پیدا کردن راه تعادل می‌تواند راه نجات را به فرد و جامعه بنمایاند.

 در مواجه با نظام جنسی و رفتارها و اخلاقیات وابسته به آن، ما دارای یک طیف رفتاری هستیم. این طیف از ۲ سمت دارای ۲ نقطه غیر متعادل در رویکرد به سکس است. برای شناخت و تحلیل دیدگاه‌های گوناگون درباره سکس و روابط جنسی و یافتن مسیر تعادل شناخت این ۲ دیدگاه متضاد می‌تواند کمک‌کننده باشد که ما در ادامه به تشریح کلی و تقریبی این دیدگاه‌ها خواهیم پرداخت.


دیدگاه اول: شما مقصر هستید 

از یک‌سو گروهی از اندیشمندان و حتی مردم عادی با سکس و رفتار جنسی به گونه‌ای برخورد می‌کنند که گویا امری قبیح و غیر اخلاقی است و توجه به آن باعث دوری از ابعاد والاتر زندگی انسان می‌شود. در این نگاه رابطه جنسی به‌عنوان یک نیاز حقیقی و غریزه‌ای ذاتی که خداوند در نهاد انسان نهاده است و توجه به آن و تأمین آن یکی از ملزومات حیاتی زندگی است‌، دیده نمی‌شود‌. در این نگاه کسی که نیاز جنسی دارد گویا گناهی مرتکب شده است که باعث غلیان این نیاز شده و گویا اختیاری در مواجه با این کشش درونی داشته که با رعایت نکردن اصول و ملاک‌های اخلاقی افسار خویشتن داری را از کف داده و اکنون دچار کشش و خواست جنسی شده است. در این نگاه گویا غیر از فرد نه خانواده و نه حکومت و نه اجتماع مسوولیتی در قبال تأمین این نیاز طبیعی ندارند و فقط وظیفه فرد و اجتماع کاهش توجهات جنسی‌، تقوا و خویشتن‌داری و به تعویق انداختن این نیاز و سرکوب آن است‌.

در این نگاه از رابطه جنسی نباید حرف زد و نباید آموزش‌های لازم را ارائه داد زیرا هر حرف و آموزشی خود تهییج‌کننده این میل شوم است و فقط باید به افراد جامعه اصول تقوا و خویشتن‌داری را آموخت. رفتار جنسی، رفتاری حیوانی و مربوط به پست‌ترین کشش‌های بشری معرفی می‌شود که فقط انسان‌های پست و فرومایه به آن علاقه‌مندند. میل و رفتار جنسی رفتاری طبیعی و تکوینی و در مسیر پرستش و عبودیت پروردگار شناخته نمی‌شود و توجه حداقلی به آن، فقط برای فروکش کردن شهوت و دوری از گناه توصیه می‌شود. خود رفتار جنسی و عواطف جنسی دارای هیچ قداستی نیست. 

در این نگاه از رابطه جنسی نباید حرف زد و نباید آموزش‌های لازم را ارائه داد زیرا هر حرف و آموزشی خود تهییج‌کننده این میل شوم است و فقط باید به افراد جامعه اصول تقوا و خویشتن‌داری را آموخت

در این نگاه تنها آن هم به صورت بسیار محدود و ساختارمند سکس یک رابطه بین زن و شوهر رسمی است آن هم برای تولید نسل نه یک لذت و کشش ذاتی و موهبت الهی به انسان برای فهم عشق و عاطفه و گذشت و ایثار و… در این نگاه کمتر به نیاز جنسی زنان، افراد معلول، نیازمندان، جوانان و نوجوانان توجه می‌شود و بیشتر در جهت سلب و انکار و تحدید این نیاز به شکل‌های مختلف است. این دید، چه برآمده از کژ فهمی‌های دینی یا عزلت‌نشینی‌های عرفانی باشد، چه برآمده از سطحی‌نگری‌هایی، رابطه جنسی را فقط در نمایش حیوانی آن می‌بینند که یک سر طیف نگرش‌های مربوط به سکس را نشان می‌دهد. این دیدگاه با توجه به سابقه‌ای که در تمدن‌های غربی و شرقی داشته همچنان در عرصه‌های فردی و اجتماعی نقش بازی می‌کند و به‌صورت خواسته و نا‌خواسته در ذهن بسیاری از آحاد جامعه رسوخ کرده و بر رفتارها و باورها و گرایشات جنسی و غیر جنسی آنها مؤثر است.


دیدگاه دوم: شما آزاد هستید
اما سوی دیگر این طیف، خصوصاً در جهان مدرن، با دست‌آویز قرار دادن طبیعی و ذاتی بودن نیاز جنسی در انسان و لزوم آموزش و آگاهی درباره آن و همچنین خطرات ناشی ناآگاهی‌های جنسی و در بسیاری موارد در واکنش به رویه افراط گونه فوق‌الذکر که در گذشته در بسیاری از جوامع غلبه داشته است و همچنین برآمده از تغییرات جدید ارتباطی، اطلاعاتی و تکنولوژیکی جدید و تبعات آن و رابطه‌ای که سکس‌، قدرت و سرمایه با یکدیگر برقرار ساخته‌اند‌، طریق افراط گونه دیگری را پیش گرفته است که آن نیز نتیجه‌ای جز شکست نهاد خانواده‌، از خود بیگانگی انسان و از بین رفتن عشق و ایثار و گذشت و حیا و غیرت و آرامش در جامعه نداشته و ندارد. در این دیدگاه رابطه جنسی باید در جامعه نمایش داده شود و در مجامع عمومی باید درباره آن صحبت کرد؛ آموزش‌های مربوط به رابطه جنسی‌، آناتومی انسان و شیوه زاد ولد و روش‌های گوناگون روابط و…. باید از سنین پایین به افراد گفته و نمایش داده شود. 

باید به سکس و انواع آن و روش‌های گوناگون آن پر و بال داده شود و هر چه بیشتر متنوع شود. هنر باید از سکس صحبت کند و روابط جنسی را باید به عنوان بخشی از حیات در ملأ عام به نمایش گذارد. هر گونه سانسور نوعی انکار حقایق زندگی و سلب واقعیت نگاری و انکار فهم و اختیار مخاطب و بستن دست هنرمند تلقی می‌شود که پذیرش اثر را در جامعه مشکل می‌سازد. حیا، هم برای زن و هم برای مرد، نه امری ممدوح بلکه باعث سرخوردگی و ایجاد عقده‌های جنسی معرفی می‌شود و غیرت به‌عنوان تجلی نظام مرد سالار بر ضد حقوق زن و نه به‌عنوان نمایش محبت و حفاظت از کیان خانواده و در نهایت امنیت مادی و روانی و عاطفی زن معرفی می‌شود. هر گونه سانسور درباره نمایش رفتارهای جنسی و جلوگیری از ایجاد کشش زود هنگام جنسی در کودکان و نوجوانان به عنوان تحجر ذهنی‌، نفهمیدن ملزومات جهان مدرن‌، گیر کردن در بایسته‌ها و اخلاقیات نا متناسب با جهان جدید و… معرفی می‌شود که تن دادن به آن، عواقبی مانند بیماری‌های جنسی، سقط جنین و آسیب‌های اجتماعی پیش از پیش را به همراه دارد، غافل از اینکه همین پر و بال دادن و پرداختن به سکس در همه‌جا و همه‌زمان و برای همه‌کس، خود باعث غلبه سکسوالیته بر روح و روان فرد می‌شود و این سکس‌خواهی و لذت‌پرستی و تنوع‌خواهی راه را برای تمام بیماری‌ها و آسیب‌ها می‌گشاید. 

در این دیدگاه رابطه جنسی باید در جامعه نمایش داده شود و در مجامع عمومی باید درباره آن صحبت کرد

گویا رابطه جنسی باید هم در کلاس درس، هم در بیلبوردهای خیابان و هم بر پرده سینما و هم در صفحه داستان و… بروز داشته باشد و انسان‌ها این فرصت را داشته باشند تا رفتارهای مختلف جنسی خود را در همه‌جا بروز دهند. این بروز نوعی عقده‌گشایی و ابراز هویت معرفی می‌شود که جلوگیری از آن باعث عقده‌های شخصیتی و اختلالات روانی خواهد شد.

انواع و اقسام رفتارهای جنسی نامشروع و غیر اخلاقی و غیر انسانی مشروعیت می‌یابند؛ از همجنس‌خواهی‌، سکس با محارم و حیوانات و اشیا و روابط جنسی گروهی و انواع تنوعات خود آزارانه و دیگر آزارانه و… و هر گونه جلوگیری از آنها و انگ زدن به طرفداران آن جلوگیری از حقوق انسان‌ها و اقلیت‌ها معرفی می‌شود؛ بی‌توجه به آسیبی که این رفتارها بر روح و جسم افراد می‌زند و نهادهای اجتماعی‌ای مانند خانواده و مفاهیم اساسی و اخلاقی‌ای مانند عشق را محو می‌سازد. در واقع لذت‌خواهی جنسی و تنوع‌طلبی جنسی آنچنان در این تفکر پر و بال می‌گیرد و سکسوالیته چنان بر روح و رفتار فرد مسلط می‌شود که تمامی اخلاقیات و نهادها و مفاهیمی راکه به شکلی در برابر آن قرار می‌گیرند، دگرگون می‌سازد و حال این نهادها و نظامات و مفاهیم‌اند که باید خود را با مقتضیات این سکس محور بودگی جدید هماهنگ سازند. 

این پدیده در مفاهیمی چون خانواده، فرزند، غیرت، زیبایی، عشق، حیا، ایثار و گذشت موضوعیت دارد تا بسیاری از موارد دیگر. انسان برآمده از این جامعه،انسانی است که از سنین قبل از بلوغ جسمی کشش به رابطه جنسی پیدا کرده و غلبه سکس و تنوع طلبی و تلاش برای بروز آن چه در زنان و چه در مردان به هر ۲ نوع جلوه‌گری و تصاحب‌گری‌، زندگی، رفتار و فهم آنان از حقیقت را تحت تأثیر قرار داده است. خلاصه آنکه در نظام برآمده از این تفکر، رابطه جنسی بیش از آنچه وزن حقیقی‌اش در تکوین و نهاد انسان است، نقش بازی می‌کند و به صورت افراط گونه‌ای به آن پرداخته می‌شود و انسان‌ها را به خود مشغول می‌سازد و مانع توجه آنها به ابعاد دیگر روح و جسمشان می‌شود.
این ۲ توصیف از گفتمان‌های افراطی در باره سکس، راه را برای یافتن مسیر تعادل و تحلیل فضای غالب جدید در اجتماع فراهم می‌سازد‌. در واقع ما در جامعه خود و هم در بسیاری از نقاط جهان دچار اندیشه‌ها و رفتارهایی هستیم که به نوعی به یکی از این دو سر طیف نزدیک است و در بسیاری از موارد از نقطه تعادل و مسیر آرامش دور. حال بیاییم نگاهی به خط تعادل بیاندازیم.
در این نگاه نیاز جنسی به‌عنوان یک نیاز ذاتی و غریزی به رسمیت شناخته می‌شود که باید در تأمین آن کوشید. هم فرد و هم خانواده و هم اجتماع و حکومت نسبت به تأمین این کشش درونی وظیفه دارند و حق انکار و سلب آن را ندارند. به این نیاز باید احترام گذاشت و نباید آن را تحقیر و سرکوب کرد؛ این اندیشه در جای جای اندیشه اصیل دینی دیده می‌شود تا جایی که از وظایف پدر و مادر نسبت به فرزندانشان یک مورد همین تشکیل خانواده است. کسی که نیاز جنسی دارد نه گناهی مرتکب شده و نه خبطی که باید از داشتن این کشش درونی خجالت‌زده باشد. 

در این نگاه، رابطه جنسی به شکل طبیعی نه تنها امری حیوانی و دانی تلقی نمی‌شود بلکه پرداختن سالم متعادل به آن می‌تواند ابزاری باشد برای رشد و تعالی روح انسان و پرستش پروردگار. باز در این‌باره نیز غیر از سنت زندگی انبیا و ائمه اطهار؟عهما؟ نسبت به تشکیل خانواده و تاکید پیامبر؟ص؟ در احادیث مختلف بر سنت نبوی بودن ازدواج، می‌توان به این نکته اشاره کرد که در برخی از احادیث رفتار جنسی سالم به‌عنوان یکی از علاقه‌مندی‌های پیامبر اسلام و انبیا دیگر معرفی شده است و حال اینکه اگر در اندیشه دینی رفتار جنسی رفتاری زبون و حیوانی و پست آن‌چنان که هم‌اکنون در برخی از کژ فهمی‌های دینی معرفی می‌شود بود، این علاقه‌مندی به رفتار جنسی وجه مشترک بسیاری از انبیای الهی معرفی نمی‌شد. فلذا باید دانست که رفتار جنسی برای انسان‌های بزرگ که درک عمیق‌تری نسبت به حیات و جهان هستی دارند، می‌تواند یک عمل عبادی و وسیله تعالی روحی باشد. بنابراین نباید آن را کوچک و قبیح شمرد. در این مسیر اعتدال، اگرچه سکس مهم و قابل احترام است و باید افراد نسبت به آن آگاهی‌هایی داشته باشند، اما نباید این رفتار با همه اهمیتش در همه‌جا حاضر و نمایان باشد. در این اندیشه حیا و غیرت به رسمیت شناخته شده و رفتار و جاذبه‌های جنسی اجازه بروز در ملأعام در هرجا و در همه‌وقت را نیافته‌اند. در این تفکر، آموزش‌های جنسی و مقولات وابسته به آن لازم است اما برای هر سنی و هر گروهی از کودک و نوجوان و جوان و زن و مرد باید با توجه به نیازهای آنها فراهم شود و آموزش جنسی و فضای اجتماعی نباید به شکلی باشد که فرد پیش از موعد مقرر و رشد مناسب با انگیزاننده‌های جنسی مواجه شود.

ما در جامعه خود و هم در بسیاری از نقاط جهان دچار اندیشه‌ها و رفتارهایی هستیم که به نوعی به یکی از این دو سر طیف نزدیک است و در بسیاری از موارد از نقطه تعادل و مسیر آرامش دور. حال بیاییم نگاهی به خط تعادل بیاندازیم

در این نگاه به تأمین نیاز جنسی چه برای زنان و چه برای مردان و حتی نسبت به حقوق جنسی همسران نسبت به یکدیگر تاکید می‌شود و حتی جلوه‌گری زنانه و تصاحب‌گری مردانه به رسمیت شناخته می‌شود و نسبت به بروز آن در نهاد خانواده توصیه‌هایی صورت می‌گیرد اما اجازه داده نمی‌شود چه زنان و چه مردان فضای جامعه را به عشوه‌گری‌های جنسی بیالایند و با انگیختگی جنسی فضای آرامش روانی عاطفی و جنسی را از افراد و خانواده‌های جامعه سلب کنند.
در این نگاه هنر باید ابزاری برای آموزش مناسب جنسی و مقولات وابسته به آن باشد و نباید به‌عنوان ابزاری برای انگیختگی‌های جنسی و تأمین سود و سرمایه از طریق نیاز جنسی، مورد استفاده قرار گیرد.
به هرحال یافتن خط تعادل در جامعه و خصوصاً در سیاست‌گذاری‌های جنسی بسیار قابل اهمیت است زیرا هر سیاست‌گذاری غلطی درباره سکس، با توجه به رابطه‌های پیدا و پنهانی که رابطه جنسی مقولات گوناگون فردی و اجتماعی دارد می‌تواند آسیب‌های فراوانی را متوجه فرد و اجتماع سازد.

https://hoorkhabar.ir/636847کپی شد!
168
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.