پلی که خوزستان را نجات داد
هورنیوز – یکی از فصلهای حماسی و سرنوشت ساز دفاع هشت ساله حراست از پل بسیار مهم و استراتژیک نادری در نزدیکی اندیمشک است که در صورت دستیابی دشمن به آن احتمال سقوط استان خوزستان دور از ذهن نبود.
هشت سال دفاع مقدس سرشار از حماسههای به یاد ماندنی و ماندگار است که هر یک فصلی بلند از تاریخ دفاع مقدس را به خود اختصاص میدهند. یکی از فصلهای حماسی و سرنوشت ساز دفاع هشت ساله حراست از پل بسیار مهم و استراتژیک نادری در نزدیکی اندیمشک است که در صورت دستیابی دشمن به آن احتمال سقوط استان خوزستان دور از ذهن نبود. اما با اقدام شجاعانه گردان ۲۸۳ از لشکر ۹۲ زرهی اهواز، دشمن از تصرف آن ناکام ماند و موفق به عبور از کرخه و به دست گرفتن گلوگاه استان نشد.
نیروهای عراقی پس از تهاجم سراسری به خاک کشورمان، بلافاصله پیشروی به سمت اندیمشک در شمال خوزستان را آغاز کردند.ارتش عراق از دو مسیر به سوی این هدف بسیار مهم و حساس حرکت کرد. مسیری که بعد از عبور از مرز و با پشت سر گذاشتن بلندیهای چنانه به پل نادری منتهی میشد و مسیر دیگر از فکه آغاز میشد و پس از نهر عنبر به سمت پل نادری پیشروی میکرد. به همین دلیل از همان ابتدا به تدبیر فرماندهان، بخشی از نیروهای خودی با هدف کند کردن قوای دشمن در این مسیرها مستقر شدند که جمعی از آنان در هنگام انجام عملیات تأخیری به محاصره نیروهای عراقی در آمده و اسیر شدند.
ارتش عراق برای این کار، یک لشکر تفنگدار زرهی – موتوری و یک لشکر زرهی به کار گرفته بود. نیروهای گردان ۲۸۳ ابتدا در سواحل رودخانه دویرج موضع پدافندی گرفتند و تأمین ۸۶ کیلومتر از خط دفاع در برابر تهاجم دشمن را برعهده داشتند، اما از آنجایی که خطر محاصره و اسارت نیروها وجود داشت، از عصر روز چهارم مهر ماه ۱۳۵۹ با صلاحدید فرماندهان در اطراف پل نادری برای پدافند آرایش گرفتند.
در این شرایط دشمن برای اشغال کامل استان خوزستان سه معبر مهم را در حد فاصل موسیان تا خرمشهر هدف قرار داد. معبر اول در امتداد لایه جنوبی زاگرس تا کویر کوه که شمال زاگرس را با جنوب زاگرس قطع میکرد و گلوگاههای استان را تهدید میکرد.
معبر دوم از سمت بستان و غرب جفیر که مرکز استان را تهدید میکرد و معبر سوم از شلمچه تا ایستگاه حسینیه که شرق کارون و آبادان، خرمشهر را مورد هدف قرار داده بود. پدافند تمام این منطقه که از خرمشهر تا موسیان را شامل میشد بر عهده لشکر ۹۲ زرهی اهواز و یک یگان از تیپ زرهی شیراز بود.
منطق دفاعی حکم میکرد اولویت بر حفظ نیروهای موجود و پدافند از نقاط حساس و استراتژیک صورت گیرد. در چنین شرایطی شهید فلاحی با هدایت نیروهای نظامی حاضر در منطقه برای جبران عدم توازن قوا روی زمین طرح ایجاد موانع آبی در منطقه «دب حردان» را به اجرا در آورد تا نیروهای دشمن که به سوی اهواز پیشروی میکردند زمینگیر شده و نتوانند اهواز را تهدید کنند.
طبیعی بود که یک تیپ زرهی به تنهایی حریف دو لشکر زرهی دشمن نبود لذا با پدافندهای تأخیری، دشمن را مشغول کردند تا لشکرهای ۷۷، ۱۶ و۲۱ حمزه از راه برسند و زمینه برای عملیاتهای بزرگ همچون؛ ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس فراهم آید. در جریان پدافند برخی از گردانهای لشکر تا ۴۵۰ شهید تقدیم تمامیت ارضی کشورکردند که در آن مقطع خسارت بزرگی محسوب میشد اما از دستیابی دشمن به اهداف خود با زمانبندی پیشبینی شده جلوگیری گردید.
همانگونه که اشاره شد عدم توازن قوا نیروهای ما را مجبور به پدافند از نقاط حساس کرده بود.بنابراین نیروهای خودی باوجود وضعیت موجود توانستند از همان روزهای اول با نسبت یک گردان در مقابل یک لشکر مؤثرترین اقدام که همانا زمینگیر کردن و کند کردن حرکت دشمن بود را به انجام برسانند. ارتش عراق طبق طرح عملیاتی خود بنا داشت ظرف مدت کوتاهی به اهداف بزرگی دست یابد، اما با مقاومت مردم و نیروهای رزمی ایران اسلامی در دستیابی به اهداف خود ناکام ماند.
پدافند از پل نادری شمالیترین نقطهای که ارتش بعث عراق وارد خوزستان شد منطقه عین خوش و فکه بود. از ۱۲ لشکر عراق ۵ لشکر در خوزستان پای کار آورده شدند.۳لشکر زرهی، ۲لشکر مکانیزه بعلاوه یک یگان ویژه به نام لشکر خرمشهر که سازمان آن از یک لشکر سنگینتر بود.نخستین لشکر عراقی که وارد خاک کشورمان شد لشکر ۱۰ زرهی عراق به فرماندهی وفیق السامرایی بود که با ۲۰ گردان – ۱۴ گردان مانوری و ۶ گردان توپخانه- روز اول جنگ ارتفاعات حمرین را به تصرف خود درآورد و به سمت عین خوش پیشروی کرد. فرمانده عراقی این لشکر در خاطرات خود میگوید: «به ما گفته بودند در این محور هیچ نیرویی مقابل شما نیست.
اگر هم باشد توان مقابله ندارد و پا به فرار خواهد گذاشت، اما وقتی به عین خوش رسیدیم با مقاومت نیروهای ایرانی مواجه شدیم که براثر این مقاومت نتوانستیم طبق طرح عملیاتی در روز سوم جنگ به سایر یگانها در شرق شوشتر الحاق کنیم.» برای این لشکر پیشروی با عبور از رود کرخه از طریق عبور از پل نادری، تصرف اندیمشک، دزفول، پایگاه وحدتی نیروی هوایی ارتش، پادگان تیپ دوم لشکر ۹۲، آمادگاه دزفول و در نهایت شوشتر، برنامهریزی شده بود.
لشکر۱۰ ارتش بعث عراق اگر چه با تأخیر، توانست خود را تا کنارههای رود کرخه، مقابل اندیمشک برساند وآماده میشد تا با یک خیز پس از عبور از پل نادری، اندیمشک و دزفول را اشغال کرده و راه ورودی به استان را در منطقه تنگ ملاوی مسدود کند.
دشمن مصمم بود تا از رودخانه کرخه عبور کند و برای این کار ابتدا از غرب شوش و از سمت چنانه و «تپههای ابو صلبی خات» سعی کرد به این تصمیم خود جامه عمل بپوشاند و با نصب پل توانست بخشی از نیروهای خود را از رود عبور داده و به سمت اندیمشک و اهواز پیشروی کند. اما بالگردهای هوا نیروز به آنان مجال پیشروی ندادند و نیروهای پیشرو ارتش عراق در همان مراحل اولیه نابود شدند.
با ناکام ماندن دشمن برای عبور از کرخه از طریق نصب پل متحرک آنان بار دیگر متوجه پل نادری شدند. در این زمان گردان ۲۸۳ زرهی، پدافند از پل را برعهده داشت. این گردان به فرماندهی سرگرد سید مجتبی تهامی – امیر سرتیپ دوم بازنشسته فعلی- میدانست که به هیچ وجه نباید اجازه عبور از این پل را به دشمن بدهد و حفظ پل نیز برای عبور نیروهای زرهی خودی در آینده لازم است. اگر دشمن میتوانست از پل عبور کند با توجه به محدودیت نیروهای مدافع در روزهای اول جنگ و وسعت یافتن خطوط درگیری، مقابله با تهاجم دشمن متجاوزخیلی سختتر میشد. بنابراین عزم یگان مدافع پل برای پدافند جانانه از آن جزمتر شد.
گردان ۲۸۳ که از روز ۲۴ شهریور ۱۳۵۹ مأموریت خود را در منطقه آغاز کرده بود با شروع جنگ و تهاجم ارتش بعث عراق در عملیات تأخیری شرکت داشت و به پهلوداری تیپ دوم لشکر ۹۲ مشغول بود. در روز پنجم جنگ که شرایط سرنوشتسازی بر کشور تحمیل شده بود با وجود نارساییها و مشکلات فراوان گردان ۲۸۳ با استقرار در جناحین شرقی عارضه پل نادری و دامنههای غربی ارتفاعات کمانه بزرگ حالت پدافند گرفت. فرماندهان لایق این گردان سروان (سرلشکر شهید) علی دمساز، ستوانیکم فرجالله فریدونزاده، ستوان فرجود، ستوان مهدیپور، ستوان ابراهیم منحوش و… در ساحل رود و دامنه جنوب غربی ارتفاعات کمانه بزرگ نیروهایشان را مستقر کردند. شرایطی بحرانی بر منطقه حاکم بود. نیرویهای هردو طرف مصمم بودند به هرنحوی بر پل تسلط داشته باشند.
ساعت ۳ بامداد روز پنجم مهر با بلند شدن صدای شلیک توپخانههای دشمن تلاش برای تحقق این عزم آغاز شد. تمامی منطقه از شعله آتش طرفین همچون روز روشن بود. براثر تک سنگین یگانهای زرهی و تفنگداران ارتش عراق و با پشتیبانی آتش توپخانه و بمبارانهای بیامان هوایی، ابتدا سه تانک دشمن و دو دستگاه نفربر موفق به عبور از پل میشوند، اما بلافاصله هدف قرار گرفته و با صدای مهیبی به همراه مهماتشان منفجر میشوند.
نفرات پیاده دشمن هم که در حال نزدیک شدن به پل بودند هدف آتشباری نیروهای مدافع پل قرار میگیرند و بدین ترتیب نیروهای پیش قراول دشمن با تحمل تلفات زیادی مجبور به عقب نشینی میشوند. روز بعد عراقیها حمله دیگری را سامان میدهند، منتها اینبار با حجم آتش بیشتر اما نیروهای گردان ۲۸۳ که به اهمیت حفظ و حراست پل بخوبی واقف بودند با استقامت حماسی دومین حمله سنگین دشمن را نیز خنثی میکنند.
حملات سنگین هربارشدید تراز بار قبل ادامه مییابد، اما هر بار این دشمن است که ناکام میماند و سلحشورمردان ارتشی با بذل جان خود سدی آهنین در مقابل دشمن ایجاد کرده و مانع عبور آنان از روی پل میشوند.
در روز نهم مهر ۱۳۵۹ فرماندهان باوجود تحمل ضربات بسیار و از دست دادن نیروهای زیادی از گردان تصمیم میگیرند دست به حمله زده و دشمن را از صحنه دور کنند.
بهدنبال این تصمیم با یورش به تانکهای عراقی و انهدام آنها که هر صبح تعدادی از سربازان و زبدگان ارتش اسلام را به شهادت میرساندند موفق به عقب راندن دشمن شده و به سر پل مناسبی در آن سوی کرخه نیز دست مییابند.این پیروزی درخشان فرزندان ملت سرآغازی میشود برای حماسه آفرینیهای بیشتر و خلق پیروزیهای افتخار آفرین بعدی که نشان از سلحشوری ملت بزرگ ایران دارد.