ترویج رسم بد لابی گری
چندیست گزینه ایی برای یکی از سمت ها در استان خوزستان سرتیتر سایت ها و مطبوعات استان قرار گرفته است. این شخص محترم حدود سه ماهی است که خود را گزینه این سمت مطرح نموده و طی این مدت با تلاش شبانه روزی در حال مشورت و معرفی خود و دستیابی به پشتوانه ایی (لابی) برای دریافت این حکم می باشد.
این رایزنی ها طبق اطلاعات موجود دامنه گسترده ایی در کل کشور به خود گرفته و هر فرد تاثیرگذاری را در این زمینه شامل شده و جلسات مکرر در مرکز با افرادی در حد و قامت وزیر و معاون و نماینده ادوار گذشته و حال و صاحب نفوذان سیاسی از هرجناح و قوم گرفته، حتی آدم های ساده ای که می توانند در این مورد تاثیرگذار باشند.
طبق گفته های غیررسمی ظاهراً این گزینه سهم یکی از فعالان صاحب نفوذ سیاسی استان می باشد که جزء پیش شرط (لابی اولیه) انتخاب استاندار خوزستان نیز از آن یاد می شود و از توافقات (لابی) گزینه مدیریت استان نیز به حساب می آِید (که به نظر می رسد با توجه به حساسیت های موجود امکان تفویض حکم ایشان وجود نداشته باشد)
البته این موضوع از طرف گزینه محترم و حامی ایشان ( فعال سیاسی ) قابل هضم نبوده و برای به کرسی نشاندن توافق خود اصرار داشته تا به هر قیمتی این جابجایی صورت پذیرد و این موضوع در مصاحبه این فعال سیاسی محترم که با تایید، تشویق و تهدید در لفافه از سخنان ایشان قابل استنباط و مشهود می باشد.
ولی نکته مهم تر این است که گزینه روی میز برای تصدی سمت معاونت سیاسی استانداری خوزستان نشست های متعددی در استان انجام داده و باقی مانده اختیارات این سمت را به صاحب نفوذان محلی منطقه درحال بخشش و واگذاری ( کار نامتعارف پیش فروش اختیارات جایگاه )می باشد.
یعنی ایشان در صورت تصدی پست، در آینده یا باید گوش به فرمان ولی نعمتان خود باشد که او را در تصاحب این جایگاه یاری و کمک کرده اند و امتیازات و سهم هایی که در این نشست ها قول آن ها را داده انجام دهد و فقط اختیار این مقام را در حد اتاق و صندلی خود داشته باشد و یا زیر همه این وعده ها زده و با ترفند امروز و فردا کردن ها (برخورد به مانند وعده ای که به ایشان داده شده) به کارخود و استفاده از اختیارات این سمت بپردازد، که با توجه به توقعات ایجاد شده و کارشکنی های این افراد صاحب نفوذ در هر دو صورت کار برای مردم استان مشکل خواهد بود و مردم از این نوع معاملات به مانند گذشته (نزدیک) ضربه جبران ناپذیری خواهند خورد.
نکته دیگر دیدار ایشان با فعالان از نوع صنفی و قومی جغرافیای استان که نکاتی را به همراه داشته که این مهره خود بخود سوخته به نظر می رسد و امکان رسیدن به این سمت برای ایشان غیرممکن می آید.
مثلاً دیدار ایشان با فعالان بظاهر سیاسی استان از چند لحاظ دارای حائز اهمیت می باشد:
اولاً افراد شاخص شرکت کننده در این نشست ها بطور واضح فعالیت های سیاسی را در خدمت فعالیت های اقتصادی خود قرار داده اند.(فعالان اقتصادی)
ثانیاً مگر قرار است به افراد فاقد توانایی و شایستگی مدیریتی، براساس لابی مسئولیت داده شود؟
باید از این دوستان پرسید آیا تصاحب این سمت ها ارزش این همه کوچک شدن و خاری را دارد که انسان برای رسیدن به آن به هر دست آویزی متصل شوند؟
البته خدمت در راه خدا مقدس و ستودنی است.