اعصابی، که دیگر آرام نمی گیرد+تصاویر
به گزارش هورنیوز – هرگاه صحبت از جانبازان دفاع مقدس می شود به یاد جانبازانی می افتیم که از ناحیه دست، پا و کمر مورد آسیب قرار گرفته اند اما در این بین هستند ایثارگرانی که به گونه ای متفاوت مجروح شده اند.
جانبازان اعصاب و روان، بخشی از جامعه جانبازان را تشکیل می دهند که اگرچه در دوران جنگ غوغا کردند اما امروز در سکوت و بی خبری جامعه نسبت به خود، به زندگی ادامه می دهند.
در هفتمین روز از گرامیداشت دفاع مقدس به بیمارستان اعصاب و روان بوستان، جایی که تعدادی از جانبازان اعصاب و روان در آن بستری هستند رفتیم تا ضمن گرامیداشت یاد و رشادت های این جانبازان پای درد و دل آنها بشینیم.
در بدو ورود به مرکز هنری واقع در بیمارستان رفتیم. در این مکان جانبازانی که از شرایط روحی مناسب تری برخوردار هستند صبح ها به بیمارستان آمده و از کلاس های هنری این مرکز استفاده می کنند.
دیدن جانبازانی که روزگای با اسلحه و گلوله از میهن دفاع کردند و امروز برای تسلی روح و روان خود دست به خلق آثار هنری مانند ساخت گل، معرق، نقاشی و عروسک سازی می زنند نشان از روح بلندی این مردان دارد.
عمو منصور جانبازی است که در واحد نقاشی با او آشنا شدم، رزمنده و جانباز اعصاب و روانی که در غالب نقاشی هایش ناو و پرچم ایران دیده می شود. دلیلش را که می پرسم می گوید روزی که مجروح شدم در آبادان سوار بر یک ناو بودم.
عبدالنبی نبگانی دیگر جانبازی است که با لهجه شیرین عربی از تنها آرزویش که دیدار رهبری است می گوید و ادامه می دهد: مقام معظم رهبری فرمودند ما جانبازان شهدای زنده ایم اما کاش ما هم شهید می شدیم.
اشک در چشمانش حلقه می زند و ادامه می دهد: وقتی حالمان بد می شود باید بستری شویم. چند روز پیش یکی از دوستان جانبازم شهید شد دائما می گویم خوشا بسعادتش.
در بخش دیگر بیمارستان، حدود ۲۰ جانبازی بستری هستند که نسبت به سایر جانبازان اعصاب و روان به مراقبت های بیشتری نیاز دارند از همین رو به صورت دوره ای و یا دائم در این بخش بستری می شوند.
اگرچه ارتباط با این جانبازان به نسبت بخش پیش به مراتب سخت تر است اما روح بلند جانبازان اعصاب و روان، ما را به سمت آنان می کشاند.
دادورزی رزمنده بسیجی متولد ۱۳۴۷ است که در عملیات والفجر ۱۰ براثر موج انفجار و شیمیایی دچار مجروحیت شده است. از او می پرسم با این شرایطی که دارد آیا از رفتن به جبهه پشیمان نیست؟ در چشمانم زل می زند و آنچنان قاطعانه ” نه” می گوید که لرزه بر اندامم می افتد.
آنچه در تمام مدت دیدار از بیمارستان اعصاب و روان کاملا مشهود بود، حضور تمام وقت و دلسوزانه پرستاران و مربیان بود که در سخت ترین شرایط کاری به این جانبازان خدمت می کنند اما نکته مهم آنست که توسعه فضای سبز، سالن های ورزشی، اردوهای تفریحی و سایر فعالیت های هنری و فرهنگی می تواند بخشی از آسیب های روانی ناشی از مشاهده صحنه های دلخراش جنگ، ترکش و موج انفجار را کاهش و یا دست کم کنترل کند.