مخاطب مقاله ظریف در نیویورک تایمز کیست؟

هورنیوز – پیام ظریف به سیاستمداران غربی روشن است: سر افعی را قطع کنید! حالا دولتمردان آمریکایی درک بهتری نسبت به ماهیت این افعی هزارچهره غرب آسیا دارند. همان مار خوش نقش و نگاری که زمانی به آمریکایی‌ها آدرس اشتباه می‌داد که تهران عامل بی‌ثباتی منطقه است، اما حالا رسواتر از همیشه، بر آب شدن نقشه‌هایش را به تماشا نشسته است.

از جنگ نفتی تا شکایت به شورای امنیت

مقاله وزیر امور خارجه کشورمان، پاسخی است به حجم بالای اتهام‌زنی‌های ریاض علیه تهران. این روند تخاصم، از فردای مذاکرات هسته‌ای شدت گرفت و با امضای برجام به مراحل حساس‌تری رسید.

آل‌سعود که درست در اوج مذاکرات هسته‌ای، بازی ناشیانه خود را با قیمت نفت آغاز کرده بود، شش ماه پس از توافق اولیه ژنو، از پیروزی‌های داعش در عراق رونمایی کرد و سه ماه مانده به امضای توافق هسته‌ای، به یمن حمله کرد. پس از اجرای توافق اما، اعدام شیخ نمر، پیام روشنی بود که نشان می‌داد عربستان چطور تنش سیاسی با تهران را به تفرقه‌انگیزی منطقه‌ای تبدیل کرده است. این اعدام، تلاشی بی‌ثمر بود برای از یاد رفتن فاجعه منا؛ فاجعه‌ای که از بی‌کفایتی آل‌سعود در خادمی حرمین شریفین خبر می‌داد. پس از قطع روابط دو کشور، عربستان به جنگ رسانه‌ای – سیاسی علیه ایران روی آورد و همزمان از طریق رانت نفتی خود، شرکت‌های خارجی را از سرمایه‌گذاری در ایران بازداشت.

در آخرین بهانه‌جویی‌ها، ریاض اخیرا به شورای امنیت شکایت کرده که تهران قطعنامه ۲۲۱۶ درباره یمن را نقض کرده است. یک شکایت پارادوکسیکال که نشان می‌دهد طولانی شدن جنگ یمن چطور رهبران بی‌تجربه سعودی را بی‌تاب کرده است.

چهارضلعی ائتلاف ضدسعودی 

با وجود آنکه پاسخ تهران به همه این بهانه‌جویی‌ها خویشتن‌داری و حفظ وحدت در جهان اسلام بود، اما حالا محمدجواد ظریف در مقاله‌اش، به جهانیان هشدار داده که وهابیت، نه بحرانی در غرب آسیا بلکه یک معضل جهانی است. معضلی که آمریکایی‌ها یک بار در یازدهم سپتامبر طعم تلخ آن را چشیدند اما پترودلارهای سعودی نگذاشت تا نقش ریاض در این فاجعه برجسته شود.

به این ترتیب اعرابی که یک دهه قبل به آمریکا پیام می‌دادند که «سر افعی را قطع کنید!» و منظورشان از این سر، البته ایران بود که نفوذ خود را در جریان نهضت بیداری اسلامی به نمایش می‌گذاشت، حالا شاهد این واقعیت هستند که تهران، با تکیه بر تحولات پسابرجام، جهان را دعوت به قطع کردن سر افعی می‌کند و کیست که نداند این سر، تفکر تکفیری ریشه‌دار در دربار سعودی است.

اما پرسش اصلی اینجاست که دعوت تهران از جهان برای تشکیل جبهه‌ای یکپارچه علیه افراطی‌گری آل‌سعود تا چه اندازه قابلیت اجرایی شدن دارد و کدام جریانات فکری – سیاسی در منطقه و یا در سطح جهان، می‌توانند به این ائتلاف گسترده بپیوندند؟

۱_ اخوان المسلمین: به‌نظر می‌رسد که جریانات اخوانی می‌توانند به ائتلاف ضدسعودی بپیوندند. ترکیه و قطر که پرچم‌دار این جریان در عرصه سیاست بین‌الملل هستند، هر دو زخم‌خورده بازی ریاض در شطرنج منطقه به شمار می‌روند. بهبود مناسبات تهران با دوحه و آنکارا در هفته‌های اخیر، نشان می‌دهد که ایران، ترکیه، قطر در کنار بخشی از جریانات سیاسی-مدنی مصر (که به ویژه در اجلاس گروزنی علیه وهابیت موضع گرفتند) می‌توانند جبهه منطقه‌ای ضدسعودی را تشکیل دهند.

۲_ ۱- ۵: دومین مجموعه‌ای که پیام تهران علیه ریاض را درک می‌کنند، کشورهای عضو شورای امنیت و آلمان، البته به جز انگلستان و آمریکا هستند. روسیه، چین، آلمان و فرانسه، دست‌کم در جریان تحولات سوریه به‌خوبی شاهد حمایت وهابیون سعودی از تروریست‌ها بوده‌اند. با این وجود اعتیاد لندن و واشنگتن به پترودلارهای اعراب باعث شده تا این دو کشور در قبال تنش‌آفرینی آل‌سعود سکوت پیشه کرده و حتی از شاهزادگان سعودی به‌عنوان عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی در غرب آسیا به سود خود استفاده کنند.

۳_ افکارعمومی جهان اسلام: دسته دیگری که پیام تهران را به‌خوبی درک می‌کنند، افکارعمومی جهان اسلام هستند که با وجود وابستگی برخی دولت‌ها، به‌خوبی متوجه نقش آل‌سعود در تنش‌آفرینی منطقه‌ای هستند. میلیون‌ها آواره سوری، یمنی و عراقی، هزاران شهروند افغان، میلیون‌ها پاکستانی، صدها هزار بحرینی، جمع وسیعی از جمعیت مصری که داغ کودتا بر دل دارند و میلیون‌ها مسلمان دیگر که دچار بحران مهاجرت شده‌اند، همه و همه می‌دانند که بدون سقوط آل‌سعود و طرد تفکر وهابی، امیدی به بازگشت ثبات به منطقه نیست.

۴_ افکارعمومی جهان غرب: و بالاخره افکارعمومی جهان غرب که این روزها دست به گریبان بحران مهاجران مسلمان است و با پدیده داعش نیز دست و پنجه نرم می‌کند، با تمام وجود این واقعیت را پذیرفته که صدور تفکر تکفیری به بیرون از مرزهای جهان اسلام، تهدیدی برای امنیت کشورهای اروپایی و آمریکایی است. صدور انواع بیانیه‌ها علیه دولت‌های آمریکا و انگلیس به سبب حمایت از آل‌سعود نشان می‌دهد که دست‌کم از نظر اخلاقی، کمک به ریاض دیگر برای شهروندان غربی ستودنی نیست.

رایزنی‌های روحانی در نیویورک، علیه وهابیت

به این ترتیب از هم‌اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد که حسن روحانی در جریان سفر به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، همین خط دیپلماتیک وزیر امور خارجه‌اش را علیه ریاض پی گرفته و با ترجمه واضح افراطی‌گری به وهابیت، رسما تقاضا خواهد داد تا در راستای مصوبه پیشین مجمع عمومی درباره نامگذاری یک سال به نام «مقابله با خشونت و افراطی‌گری»، اتحادی جهانی علیه انحراف وهابیت پدید آید.

تردیدی نباید داشت که اندک اندک وهابیت نیز مانند صهیونیسم و مانند همه تفکرات رادیکال انحرافی در ادیان ابراهیمی، به موزه تاریخ خواهد پیوست، اما هرچقدر جهان زودتر و مصمم‌تر برای بیرون آوردن این غده سرطانی چاره کند، این افعی خون‌های کمتری را بر زمین خواهد ریخت. خون‌هایی که هم حاصل قربانی شدن مسلمانان شیعه و سنی است و هم مسیحیان و یهودیان و حتی سکولارها در کشورهای غربی. آیا زمان پیروزی خون بر دلارهای نفتی فرارسیده است؟

https://hoorkhabar.ir/624242کپی شد!
71
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.